عالمگیری آنفلوآنزای ۱۹۱۸ که بین سالهای ۱۹۱۸ و ۱۹۱۹ در سراسر جهان گسترش یافت و به آنفلوآنزای اسپانیایی معروف شد یکی از مرگبارترین عالمگیریهای قرن بیستم است که حدود ۵۰۰ میلیون نفر، معادل یکسوم جمعیت جهان آن دوره، را درگیر کرد و به مرگ دستکم ۵۰ میلیون نفر منجر شد. بیماریای که بهدلیل آمار مرگ بالای افراد سالم و جوان ۲۰ تا ۴۰ سال بهعنوان یکی از عالمگیریهای منحصربهفرد تاریخ شناخته میشود.
اولین مورد بیمار مبتلا به آنفلوآنزای ویروس H1N1 یکی از پرسنل نظامی کمپ فانستون در کانزاس ایالاتمتحده بود که در بهار ۱۹۱۸ طی جنگ جهانی اول شناسایی شد. این بیماری که تا اوایل سال ۱۹۲۰ ادامه یافت بهدلیل جنگ، فقدان واکسن، هیچ داروی ضد ویروسی و هیچ آنتیبیوتیکی بهسرعت پخش شد و تلاشهای جامعه جهانی برای کنترل آن به مداخلات غیر دارویی از قبیل جداسازی، قرنطینه، آموزش بهداشت فردی، استفاده از ماسک و مواد ضدعفونیکننده و ایجاد محدودیتها و فاصلهگذاری اجتماعی محدود شد.
این عالمگیری که دهها سال در تاریخ گم شده بود حدود یکسده بعد، یکبار طی عالمگیری ۲۰۰۹ آنفلوآنزای H1N1 و بار دیگر در سال ۲۰۲۰ و همزمان با شیوع عالمگیری کووید-۱۹ بر سر زبانها افتاد.
چرا اسپانیایی؟
کلود هانون، متخصص آنفلوآنزای اسپانیایی در انستیتوی پاستور در سال ۱۹۹۳ اظهار داشت که ویروس اولیه این آنفلوآنزا احتمالاً از چین آمده و سپس در ایالاتمتحده نزدیک بوستون جهش یافته و از آنجا به برِست در فرانسه رسیده و در جبهههای جنگ اروپا شیوع پیدا کرده و اینگونه کل اروپا و جهان را ازطریق سربازان و ملوانان متفقین بهعنوان پخشکنندگان اصلی در بر گرفته است.
سال ۲۰۱۴، مارک همفریس، مورخ کانادایی استدلال کرد که این احتمال وجود دارد که به خدمتگرفتن ۹۶هزار کارگر چینی برای کار در پشت خط جبهههای انگلیس و فرانسه منبع عالمگیری ۱۹۱۸ باشد. این استاد دانشگاه مموریال نیوفاندلند در سنت جان، این نتایج را بر پایه اسناد بایگانیشدهای گرفته که نشان میدهد در نوامبر ۱۹۱۷ نوعی بیماری تنفسی در شمال چین شایع شده بوده و این کارگران هم از همان منطقه آمده بودند.
یکسال بعد، مقامات بهداشت چین این بیماری تنفسی را با آنفلوآنزای عالمگیرشده یکسان دانستند. ازسویدیگر، یکی از معدود مناطق جهان که بهنظر میرسد کمتر تحتتأثیر عالمگیری آنفلوانزای اسپانیایی قرار گرفته، چین است. همینمسئله موجب شد که گمانهزنی درباره منشای عالمگیری ۱۹۱۸ در چین تقویت و این احتمال مطرح شود که علت شمار اندک مرگومیر ناشی از این آنفلوآنزا در چین، مصونیتی بوده که یکسال زودتر در جمعیت این کشور بهوجود آمده بود.
با وجود این، گزارشی که در سال ۲۰۱۶ در ژورنال انجمن پزشکی چین منتشر شد هیچ مدرکی دال بر ورود ویروس ۱۹۱۸ از طریق سربازان و کارگران چینی و آسیای جنوبشرقی به اروپا پیدا نکرد و در عوض شواهدی از شیوع آن در اروپا پیشاز عالمگیری یافت.
این مطالعه نشان داد که میزان پایین مرگومیر ناشیاز آنفلوانزا (حدود یک در هزار) در بین کارگران چینی و جنوبشرقی آسیا در اروپا نشان میدهد که بیماری عالمگیر آنفلوآنزا در سال ۱۹۱۸ نمیتواند از آن کارگران آمده باشد.
هرچند استدلالهای بعضی پژوهشگران نشان میدهد که عالمگیری ۱۹۱۸ از فرانسه در سال ۱۹۱۶ یا چین و ویتنام از سال ۱۹۱۷ آغاز شده است؛ اما بسیاری از مطالعات دیگر منشای آن را ایالاتمتحده میداند.
مکفارلن برنت، ایمنیشناس استرالیایی و برنده جایزه نوبل پزشکی ۱۹۶۰ که بیشتر مطالعاتش روی آنفلوآنزا متمرکز بود به این نتیجه رسید که شواهد قویا گویایی وجود دارد که منشای شیوع عالمگیری ۱۹۱۸ در ایالاتمتحده است و با ورود نیروهای آمریکایی به فرانسه گسترش یافته است. اگرچه کمپ فانستون مدتها بهعنوان محلی برای شروع عالمگیری شناخته میشد اما نتایج پژوهشی که سال ۲۰۰۴ منتشر شد به شیوع زودتر آن در شهرستان هاسکل در کانزاس اشاره میکند.
منشای این بیماری آمریکا، چین یا هر کشور دیگری میتواند باشد اما با وجود این، از همان موج اول عالمگیری، آنفلوآنزای اسپانیایی خوانده شد. علت اینمسئله به شفافیت آماری در اسپانیا بازمیگردد.
این کشور طی جنگ جهانی اول اعلام بیطرفی کرده بود و در نتیجه از مقررات ممیزی در زمان جنگ پیروی نمیکرد. از اینرو، برخلاف بسیاری از کشورها که اجازه انتشار آمار درست را نداشتند، روزنامههای اسپانیایی آزادانه میتوانستند اثرات این عالمگیری و آمار واقعی آن را گزارش کنند و همینمسئله موجب شده بود که بسیاری از مردم جهان به اشتباه تصور کنند که وخامت بیماری در اسپانیا بیشتر از دیگر کشورها است و این کشور بیشترین آسیب را دیده است.
در زمان این عالمگیری از نامهای دیگری هم استفاده میشد. برایمثال، در سنگال با نام «آنفولانزای برزیلی» و در برزیل با نام «آنفولانزای آلمانی» و در لهستان با نام «بیماری بلشویکی» شناخته میشد.
در خود اسپانیا به آن «سرباز ناپلی» میگفتند که برگرفته از اپرای «آواز فراموشی» محصول ۱۹۱۶ بود. اما امروزه، آنفلوآنزای اسپانیایی (Gripe Espanola) پرکاربردترین نامی است که برای برای عالمگیری آنفلوآنزای H1N1 سالهای ۱۹۱۸ و ۱۹۱۹ استفاده میشود.
آنفلوآنزا چیست؟
آنفلوآنزا نوعی بیماری عفونی ویروسی است که میتواند علائم خفیف تا شدید داشته باشد که معمولا شامل تب شدید، آبریزش بینی، گلودرد، دردهای عضلانی و مفصلی، سردرد، سرفه و احساس خستگی است. این علائم معمولا دو روز پساز قرارگرفتن در معرض ویروس شروع میشود و کمتر از یک هفته بهطول میانجامد، اگرچه سرفه ممکن است بیشاز دو هفته ادامه پیدا کند.
از هفت گونه تاکنون شناختهشده ویروس آنفلوآنزا چهار گونه عضو خانواده ارتومیکسوویریده و از نوع آر.ان.ای ویروساند و بنابراین، بهسرعت جهش مییابند. این چهار گونه عبارتاند از: آنفلوآنزای نوع A، آنفلوآنزای نوع B، آنفلوآنزای نوع C و آنفلوآنزای نوع D. سه گونه نخست از نوع انسانی هستند اما تاکنون حضور نوع D در انسان مشاهده نشده است هرچند شیوع آن غیر محتمل نیست.
علاوهبر آنفلوآنزای انسانی، گونههای جانوری این ویروس هم وجود دارد که مهمترین آنها آنفلوآنزای پرندگان، آنفلوآنزای سگی، آنفلوآنزای اسبی و آنفلوآنزای خوکی است.
آنفلوآنزای اسپانیایی مرگبارتر از جنگ جهانی اول
تخمینهای آماری نشان میدهد که جنگ جهانی اول ۱۶ میلیون قربانی برجای گذاشته و این درحالی است که عالمگیری آنفلوآنزایی که از سال ۱۹۱۸ جهان را فراگرفت به مرگ حدود ۵۰ میلیون نفر انجامید.
عالمگیری برای فقیر و غنی و شهری و روستایی هیچ تبعیضی قائل نمیشد. در مناطق شهری و روستایی بیماری بیداد میکرد. جوانان بین ۲۰ تا ۴۰ سال، که معمولاً تحتتأثیر این نوع بیماریهای عفونی قرار نمیگیرند، بههمراه افراد مسن بالای ۶۵ سال و کودکان خردسال زیر ۵ سال به یک اندازه جان باختند.
آنفلوآنزا بیشاز ۲۵ درصد از جمعیت ایالاتمتحده را گرفتار کرد و طی فقط یکسال، متوسط امید به زندگی در این کشور ۱۲ سال کاهش یافت.
این بیماری در دو مرحله ظهور کرد. دوره اوج نخست معروف به «تب سهروزه»، از اواخر بهار سال ۱۹۱۸ بدون هیچ هشداری ظاهر شد. برپایه گزارشها بهنظر میرسد که تعداد فوتیهای دوره نخست اندک بود و بیماران بعد از چند روز بهبود مییافتند.
اما زمانیکه بیماری بار دیگر در پاییز همانسال پدیدار شد، شدتش بسیار بیشتر شد. بهطوریکه، دانشمندان، پزشکان و مقامات بهداشتی نمیتوانستند نوع این بیماری را که بسیار سریع و تهاجمی سرایت میکرد تشخیص دهند و اینگونه، روند درمان از کنترل خارج شد و بعضی از مبتلایان به فاصله چندساعت و بعضی دیگر به فاصله چند روز از بروز اولین علائم جانشان را از دست دادند. مهمترین عامل مرگ قربانیان، پرآبشدن ریهها تا مرز خفگی اعلام میشد.
عالمگیری و مسمومیت با آسپرین
در زمان شیوع آنفلوآنزای اسپانیایی آنتیبیوتیک کشف نشده بود در نتیجه ذاتالریه بهعنوان عفونت ثانویه در بین بیماران قربانی میگرفت. هیچ داروی ضدویروس و واکسن هم برای کنترل بیماری وجود نداشت.
بنابراین، بدون هیچ درمانی برای آنفلوآنزا، بسیاری از پزشکان داروهایی را تجویز کردند که احساس میکردند بعضی از علائم بیماری را تسکین میدهد. یکی از این داروها آسپرین بود که در سال ۱۸۹۹ از سوی شرکت داروسازی آلمانی بایر ثبت تجاری شده بود. حق ثبت اختراعی که در سال ۱۹۱۷ منقضی شد و در نتیجه سایر شرکتهای داروسازی هم توانستند این دارو را در طول عالمگیری آنفلوآنزای ۱۹۱۸ تولید کنند.
پیشاز افزایش مرگومیر ناشیاز آنفولانزای اسپانیایی، انجمن جراحان عمومی ایالاتمتحده، نیروی دریایی و مجله انجمن پزشکی آمریکا استفاده از آسپرین را توصیه کرده بودند. بهاینترتیب، پزشکان به بیماران مصرف روزانه ۳۰ گرم را تجویز کردند، دوزی که اکنون بسیار خطرناک و مسمویتزا شناخته میشود و برای مقایسه ذکر این نکته کافی است که جامعه پزشکی امروز، مصرف آسپرین در دوز بالاتر از چهار گرم در روز را غیر ایمن میداند.
علائم مسمومیت با آسپرین شامل تجمع بیشاز حد آب در ریهها است. بهطوریکه، امروزه اعتقاد بر این است که بسیاری از مرگهای پاییز ۱۹۱۸ ناشیاز آنفلوآنزای اسپانیایی در واقع مرگ در اثر مسمومیت با آسپرین بوده است.
آنفلوآنزای اسپانیایی در ایران
عالمگیری آنفلوآنزای اسپانیایی در دوره پادشاهی احمدشاه قاجار (۱۹۲۵-۱۹۰۹) و طی قحطی بزرگ پارس (۱۹۱۹-۱۹۱۷) به ایران راه یافت. جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ آغاز شد و ایران بلافاصله بیطرفی خودش را اعلام کرد.
اما در طول آخرین سال وقوع جنگ، نیروهای ارتش روسیه به استانهای آذربایجان و قزوین رسیدند و سربازان انگلیسی و هندی به بندر بوشهر و بندر لنگه وارد شدند. سربازان هندی نقش موثری در شیوع آنفلوآنزا در منطقه خلیج فارس ایفا کردند.
همچنین وضعیت حاد بهداشت عمومی و فقر ناشی از قحطی بزرگ که با شیوع بیماریهای وبا، حصبه، تیفوس و آبله درآمیخته بود و کمبود مراکز درمانی و بیمارستانی، فقدان دارو و کادر درمانی مسلط، بر سرعت گسترش آنفلوآنزا افزود.
پژوهشی که محمدحسین عزیزی، قنبرعلی رییسجلالی و فرزانه عزیزی در شماره می ۲۰۱۰ نشریه تخصصی انگلیسیزبان Archives of Iranian Medicine منتشر کردهاند، به بررسی ابعاد و گستردگی این بیماری در ایران میپردازد.
این مطالعه مینویسد: «براساس گزارش دپارتمان بهداشت جامعه ملل در ۱۹۲۴، در زمان شیوع بیماری، جمعیت ایران حدود ۱۰ میلیون نفر بود که طی عالمگیری بین ۹۰۴ هزار و ۴۰۰ تا دو میلیون و ۴۳۱ هزار نفر از ایرانیان در اثر ابتلا به آنفلوآنزا جان باختند. این عالمگیری از راه مرزهای غربی از بغداد به کرمانشاه و درنهایت به تهران رسید. آگوست ۱۹۱۸ آنفلوآنزا در همدان و قزوین شیوع پیدا کرد و تا آخر آگوست بیرجند در استان خراسان و بندر انزلی در شمال ایران هم به ویروس آلوده شد. هفته اول سپتامبر به استان سیستان و در هفته دوم سپتامبر از قفقاز به تبریز راه یافت و درمدت کوتاهی در کل کشور پخش شد و به مناطق روستایی بیشتر از مناطق شهری آسیب زد و حتی موجب مرگ مردان سالم و قویبنیه عشایر شد. بهطوریکه نرخ مرگ ناشی از آنفلوآنزا در قوم قشقایی به بالای ۳۰ درصد رسید.»
این پژوهش در ادامه مینویسد: «در آنزمان، جمعیت شهر شیراز ۵۰ هزار نفر بود که ۵ هزار نفر آن در اثر ابتلا به آنفلوآنزا جان باختند. نرخ مرگ در کرمانشاه ۱ درصد گزارش شد اما در روستاهای اطراف آن، ۲۰ درصد از مردم درگذشتند. جمعیت تهران حدود ۲۲۰ هزار نفر بود و درمدت دورهای سهماهه، ۱ درصد از این جمعیت بهدلیل آنفلوآنزا مردند. حدود ۳۲ سال بعد از آنفلوآنزای اسپانیایی، درسال ۱۹۵۷ یک همهگیری دیگر آنفلوآنزا در ایران رخ داد که البته همانند عالمگیری ۱۹۱۸، حاد نبود.»
پاسخ ها