گام برداشتن روی مریخ یکی از بزرگترین دستاوردهای تاریخ بشر خواهد بود. البته سفر به این سیاره به سادگی سوار شدن به فضاپیما و پیاده شدن در مقصد نیست و عوامل مختلف از نبود جاذبه و پرتوهای زیانآور گرفته تا نبود روز و شب و عزیزان، سلامت جسم و روان فضانوردان را تهدید میکنند.
به همین دلیل سفر به مریخ به فضانوردانی با آمادگی جسمی و روانی خارق العاده نیاز دارد. سفر رفت و برگشت به سیاره سرخ به طور تقریبی ۱۴ ماه و مأموریت اکتشاف نیز دستکم ۳ تا ۴ سال طول خواهد کشید. به همین دلیل حفظ عملکرد ذهنی و همکاری تیمی موثر از پیش نیازهای موفقیت در مأموریتها هستند.
حال تحقیق جدیدی که در ژورنال Frontiers of Physiology منتشر شده نشان میدهد نبود گرانش تأثیرات مخربی بر مهارتهای شناختی و درک عواطف فضانوردان میگذارد. تحقیقات متعدد نشان داده است که ریزگرانش (Microgravity) بدن انسان را به طور چشمگیری تغییر میدهد. سیستم قلب و عروق، ماهیچهها، اسکلت و سیستم عصبی، همه تحت تأثیر نبود گرانش قرار میگیرند.
زمانی که سر در حالت عادی قرار گرفته، دو سنگ کوچک در گوش به نام Vestibular otoliths روی یک مایع چسبنده توازن پیدا میکنند. زمانی که سر را تکان میدهیم، گرانش این مایع را حرکت داده و سیگنال تغییر موقعیت سر به مغز را ارسال میکند. این مکانیزم در فضا از کار میافتد.
نبود گرانش بر آناتومی مغز نیز تاثیر منفی میگذارد. مطالعه سر فضانوردانی که از ایستگاه فضایی بین المللی به زمین بازگشتهاند نشان داده که مغز آنها درون جمجمه به طرف بالا حرکت کرده و منجر به کاهش اتصالات بین لایههای مختلف مغز، کورتکس و غیره شده است. اینکه چنین تغییراتی چه تاثیری بر رفتار میگذارند هنوز دقیقاً مشخص نشده اما مطالعه جدید اطلاعات تازهای فاش کرده است.
این تحقیق که با پشتیبانی ناسا انجام شده، تاثیرات ریزگرانش بر عملکرد شناختی (cognitive Performance) را بررسی میکند. محققان برای شبیهسازی محیط ریزگرانش، شرکت کنندگان را خواباندند، چون زمانی که ایستادهایم بدن و سنگ گوشها در جهت گرانش قرار میگیرند اما حین خواب تغییر وضعیت میدهند.
از شرکت کنندگان خواسته شد تا به پشت و در وضعیت سر پایینتر از بدن به مدت تقریباً دو ماه بدون حرکت کردن بخوابند. پژوهشگران از شرکت کنندگان خواستند تا یک سری وظایف شناختی که مخصوص فضانوردی و سفر فضایی بود را به منظور آگاهی از سطح حافظه، ریسکپذیری، شناخت اطراف و درک عواطف انجام دهند.
نتایج آزمایش نشان داد که سرعت عملکرد شناختی در وظایف مربوط به حس و حرکت کاهش یافته است. شرکت کنندگان همچنین به سختی میتوانستند وضعیت عاطفی طرف مقابل را از روی چهره او تشخیص دهند.
حدوداً ۶۰ روز پس از شروع آزمایش، توانایی تشخیص عواطف بدتر شد. در واقع شرکت کنندگان به سمت افکار منفی سوق پیدا کرده بودند، یعنی در اکثر مواقع حالات چهره مقابل را به عنوان عصبانی تلقی میکردند.
نتایج این تحقیق مهم است چون توانایی فضانوردان در خواندن عواطف همتیمی ها به اندازه قدرت تفکر و عکس العمل سریع، در موفقیت مأموریتها حیاتی است. به همین دلیل آژانسهای فضایی باید با تمرینات کافی و شبیهسازی ها فضانوردان را از لحاظ روانی و فیزیکی کاملاً آماده کرده و ریسک شکست را به حداقل برسانند.
پاسخ ها