وقتی تسلا از فیسلیفت مدل S رونمایی کرد، بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی به تمسخر فرمان عجیب و غریب و یوغ مانند این خودرو پرداخته و آن را به انواع و اقسام حیوانات و کاراکترهای کارتونی تشبیه کردند! البته برخی کارشناسان معتقدند تسلا میخواسته با کمک این فرمان متفاوت، محصول جدید خود را در کانون توجه نگه دارد که در آن هم کاملا موفق بود!
بهرهگیری از غربیلک فرمان یوغ شکل و طرحهایی مشابه، معمولا در اتومبیلهای مسابقهای رایجتر است، دلیل آن هم به مزایایی مثل فضای پای بیشتر، بهبود دید و بازخوردهای بهتر مربوط میشود. اما در خودروهای عادی فرمان گرد انجام مانورهای روزمره – مثل پارک دوبل و گردش در خیابانهای باریک – را تسهیل میکند.
در تسلا مدل S فیسلیفت، نیازی به غربیلک فرمان گرد نیست، زیرا مانور پارک دوبل توسط سیستمهای پیشرفته و به طور خودکار انجام میشود! این غربیلک پیشنمایشی از آینده نیز محسوب میشود، دورانی که در آن استفاده از فرمان در بعضی شرایط خاص نیاز بوده و در مواقع غیرضروری احتمالا در داشبورد جمع خواهد شد.
در هر حال تسلا اولین خودروسازی نیست که از فرمانی غیرعادی و متفاوت در محصولات خود استفاده میکند. پیش از این کمپانی کالیفرنیایی، چند خودروساز برخی از مدلهای خود را با فرمانی عجیب راهی بازار کردهاند. در نوشتار حاضر قصد داریم نگاهی به این مدلها داشته باشیم.
این اتومبیل سه چرخ توسط یک مهندس شاغل در صنعت هواپیماسازی به نام فریتز فند (Fritz Fend) طراحی شده بود و بین سالهای 1955 الی 1964 روی خطوط تولید کارخانه Messerschmitt قرار داشت.
فارغ از طراحی خاص بدنه، فرمان KR200 بیشتر شبیه فرمان دوچرخه یا موتورسیکلت بود! این فرمان مستقیما به چرخهای جلو متصل شده بود، از این رو به گفته کسانی که آن را تست کردهاند، پاسخدهی فرمان در سطحی بسیار بالا قرار دارد.
دیگر طراحی متفاوت فرمان، به سیتروئن دی اس مربوط میشود. این اتومبیل فرانسوی که لقب یکی از نوآورانهترین خودروهای تاریخ را با خود به یدک میکشد، در سال 1955 معرفی شد و تا سال 1975 به فروش رسید.
طراحی بیرونی آیندهنگرانه دی اس با کابینی که فیلمهای علمی تخیلی را در ذهن تداعی میکرد، تکمیل شده بود. فرمان این خودرو صرفا به خاطر جذابیت ظاهری به شکلی که مشاهده میکنید، طراحی نشده بود، بلکه ریشه در مسائل و نکات ایمنی داشت.
در آن مقطع هنوز خبری از ایربگ نبود. سیتروئن ادعا میکرد طراحی خاص به فرمان دی اس اجازه میدهد در تصادفات و برخوردها راحتتر خم شده و خطر صدمه به سینه یا سر راننده را به حداقل برساند.
در دهه 1960 میلادی، صنعت خودروسازی ایالات متحده با شتابی باورنکردنی در حال رشد و شکوفایی بود و مدلهای آمریکایی طراحی و امکاناتی بعضا فراتر از زمان داشتند. نسل دوم پلیموث فیوری (Fury) یکی از این مدلها به شمار میرفت که امکاناتی مثل گیربکس خودکار دکمهای، صندلیهای گردان به منظور دسترسی راحت و سیستم صوتی Hi-Fi را به مشتریان خود ارائه میکرد.
اما اولین چیزی که هنگام ورود به داخل کابین فیوری باعث جلب توجه میشد، طراحی خاص غربیلک فرمان آن بود. این غربیلک حالت مربعی شکلی دارد و پس از گذشت بیش از نیم قرن، هنوز جذاب و بروز دیده میشود. به نظر میرسد طراحان شورولت، در طراحی فرمان کوروت C8 از پلیموث فیوری الگوبرداری کردهاند.
نسل دوم استون مارتین لاگوندا یکی از گرانقیمتترین خودروهای عصر خود به حساب میآید. این اتومبیل لوکس با هدف ترکیب تجمل و تکنولوژیهای آیندهنگرانه در سال 1976 معرفی شد و توانست به واسطه امکانات مدرن توجهات بسیاری را به خود جلب کند.
دکمههای لمسی و نمایشگر دیجیتال LCD در پشت فرمان از شاخصترین ویژگیهای نسل دوم لاگوندا در سال 1976 بودند! غربیلک فرمان این خودرو هم اگرچه به صورت گرد طراحی شده بود، اما از طریق یک شاخه عریض در قسمت پایینی به ستون اتصال داشت. فراهم کردن دیدی بهتر برای مشاهده نمایشگر دیجیتال و دسترسی راحتتر به دکمههای لمسی، دلیل اصلی برای استفاده از فرمانی با این فرم بود.
در دهه 80 میلادی محصولات سوبارو عمدتا از طراحی خستهکننده و بیروحی برخوردار بودند. اما با معرفی مدل زیبا و هیجانانگیز XT در سال 1985 این رویه تا حدودی تغییر پیدا کرد. این خودرو بدنهای با زوایای تیز داشت و ایرودینامیک نسبتا پیشرفته آن موتور را کمتر به زحمت میانداخت!
سوبارو XT امکانات و تجهیزاتی را ارائه میکرد که در کلاس خودروهای کوچک کمیاب و نادر بودند. برخی از این امکانات عبارتند از کنترل کننده الکترونیکی گیربکس، سیستم تعلیق بادی، نمایشگر دیجیتال پشت فرمان و کروز کنترل.
در داخل کابین نیز XT طراحی پیشرفته و مدرنی داشت و طراحان در قسمتهای مختلف آن از کابین هواپیماها الگوبرداری کرده بودند. فرمان با شاخه L شکل که هم از لحاظ ارتفاع و هم از لحاظ زاویه قابل تنظیم بود، جزو ویژگیهای منحصر بفرد XT محسوب میشد.
ناگفته نماند نمایشگر دیجیتال پشت فرمان سوبارو XT نیز قابلیت تغییر زاویه داشت و خود را با زاویه فرمان هماهنگ میکرد؛ ضمن اینکه تعویض دندهها از طریق یک جوی استیک صورت میگرفت تا راننده بیش از پیش حسی نزدیک به سوار شدن به هواپیما را تجربه کند!
پاسخ ها