پاندمی کرونا ویروس به مشکلات اقتصادی در ابعاد جهانی منجر شده، اما یک حوزه در میانه آشوب و سردرگمیها طبق روال همیشه به پیشرفت ادامه داده است: بیگ تک.
طی هفتههای اخیر شواهدی بیشتری از پیشرفت بیوقفه این صنعت دیدیم و در اخبار خواندیم که اپل و آمازون در سه ماه اخیر، بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار فروش داشتهاند. آمازون ضمنا اعلام کرد که جف بزوس، موسس کمپانی قرار است از سمت خود به عنوان مدیرعامل کنارهگیری کند. این لحظهای بزرگ برای شرکتی است که ۲۶ سال پیش در سیاتل تاسیس شد. اما هیچ اتفاقی برای سهام کمپانی نیفتاد و هیچکس هم انتظار چنین چیزی را نداشت.
رشد توقفناپذیر شش شرکت بزرگ تکنولوژی -فیسبوک، آمازون، نتفلیکس، گوگل، اپل و مایکروسافت که اکنون تحت عنوان سهام Fangam شناخته میشوند- طی سال گذشته به بازار ایالات متحده قوت بخشید. فهرست S&P -که شاخصی برای ۵۰۰ سهام برتر در بورس آمریکا است- سال گذشته کار را با رشد ۱۸ درصدی به اتمام رساند، یک خروجی منحصر به فرد با توجه به سقوط بازار طی ماه مارس گذشته. اما دو سوم از این رشد ۱۸ درصدی با افزایش ارزش سهام شش کمپانی فانگام به دست آمده است.
درآمدها چشم را از حیرت گشاد میکنند. قیمت سهام آمازون طی یک سال اخیر ۶۲ درصد افزایش یافته و ارزش تمام کسبوکار را به ۱.۷ تریلیون دلار رسانده، ۶۵۰ میلیون دلار بیشتر از یک سال پیش. در همین بازه، قیمت سهام اپل ۷۰ درصد بالاتر رفته و با رشد بیش از ۱ تریلیون دلاری، این کمپانی اکنون ۲.۳ تریلیون دلار میارزد.
در آخرین سهماهه ۲۰۲۰، آمازون برای نخستین بار در تاریخ خود به فروش بیش از ۱۰۰ میلیارد دلاری دست یافت
نتایج منتشر شده تا این لحظه از سال ۲۰۲۱ نشان میدهند که این رویه قرار نیست متوقف شود. اپل در ماه ژانویه خبر از دستیابی به پرسودترین سهماهه تاریخ خود داد و فیسبوک هم گفت که پاندمی منجر به رشد کسبوکارش شده است. در آخرین سهماهه ۲۰۲۰، آمازون برای نخستین بار در تاریخ خود به فروش بیش از ۱۰۰ میلیارد دلاری دست یافت و این به بزوس اجازه میدهد که سمت خود را عوض کرده و بیشتر روی جاهطلبیهای فضاییاش، پروژه Earth Fund و خبرگزاری واشنگتن پست متمرکز باشد. و آلفابت، کمپانی مادر گوگل، برای دومین سهماهه پیاپی، به درآمد رکوردشکن دست یافته است.
این عملکرد خارقالعاده از سوی کمپانیهایی که «بیگ تک» نامیده میشوند، جنجالهای سیاسی را نیز در پی داشته و دولت واشنگتن اکنون به دنبال قانونگذاری سفتوسختتر میگردد، خصوصا حالا که دموکراتها کنترل مجلس سنا را به دست آوردهاند.
اکنون این احتمال به صورت جدی وجود دارد که جو بایدن، رییس جمهور تازه از راه رسیده آمریکا در حوزههایی نظیر حریم شخصی، مسئولیتپذیری و تسلط بر بازار، فشار را بر کمپانیهای تکنولوژی بیشتر کند. و با ابعادی که غولهای تکنولوژی آمریکایی یافتهاند، پنهان شدن برایشان کاری بسیار دشوار خواهد بود.
در ماه آگوست ۲۰۱۸، اپل به نخستین کمپانی تریلیون دلاری جهان تبدیل شد. به فاصله تنها دو سال -در ماه آگوست ۲۰۲۰ و در میانه یک پاندمی جهانی- اپل به ارزش بازار ۲ تریلیون دلار دست پیدا کرد. درک ابعاد خارقالعاده این کمپانیها کاری بسیار دشوار است. درآمد ۱۲۶ میلیون دلاری آلفابت، از تمام اقتصاد اروگوئه در سال ۲۰۱۹ بیشتر بوده. از سوی دیگر، درآمد ۶۷ میلیارد دلاری اپل طی سال مالی گذشته، با بودجه کامل دولت بریتانیا در دو حوزه دفاع و حملونقل برابری میکند.
با ابعادی که غولهای تکنولوژی آمریکایی یافتهاند، پنهان شدن برایشان کاری بسیار دشوار خواهد بود
لشگر کارگران آمازون در سراسر جهان اکنون به ۱.۲ میلیون نفر رسیده و بعد از والمارت و China Petroleum & Chemical Corporation با سومین کارفرمای بزرگ در جهان روبهرو هستیم. یکی از شرکتهای تازهوارد به دنیای بیگ تک، تسلا است. سرمایهگذاران ظاهرا این تولیدکننده اتومبیل الکتریکی آمریکایی را درست مثل یک پلتفرم تکنولوژیک ارزشگذاری میکنند، به این امید که برند و نرمافزار ناوبری خودکار تسلا بتواند آینده حملونقل را تحت تسلط خود درآورد.
همین منطق باعث شده تسلا سر از ردهبندی ارزشمندترین کمپانیهای جهان در بیاورد و ایلان ماسک، مدیرعامل کمپانی هم اخیرا تبدیل به ثروتمندترین مرد جهان شد. سهام تسلا در ابتدای سال ۲۰۲۰ تنها ۸۶ دلار میارزیدند و حالا سر به فلک کشیدهاند و ۸۴۵ دلار میارزند. البته که برخی سرمایهگذاران نگرانند همهچیز صرفا یک حباب بزرگ در ارزشگذاری باشد.
یکی از انتقادات همیشگی راجع به بازار سهام اینست که شکلی جدا افتاده از واقعیتهای اقتصادی دارد. به عبارت دیگر درحالی که اقتصادها از رکوردهای تاریخی رنج میبرند، ارزش برخی سهام به شکلی انفجاری افزایش مییابد. از طرف دیگر اما میتوان این بحث را پیش کشید که این کمپانیها بیشتر از هر زمان دیگر به واقعیت تازه زندگی ما متصل شدهاند. در واقع کمپانیهای بیگ تک بیشترین مشارکت را در تعاملات روزمره انسانی با تکنولوژی دارند، چه روی موبایلهای خانوادههایی که در قرنطینه به سر میبرند و چه روی کامپیوترهایی که مورد استفاده کسبوکارهای سراسر جهان هستند.
یکی از انتقادات همیشگی راجع به بازار سهام اینست که شکلی جدا افتاده از واقعیتهای اقتصادی دارد
تکنولوژی اتومبیلهای الکتریکی که توسط تسلا ارائه شد، نقشی کلیدی در مقابله با بحران اقلیمی ایفا خواهد کرد و سرمایهگذاران نیز با تاخیر وارد میدان شدند. اما بیگ تک سرنوشتی بسیار جدا افتاده از دیگر بخشهای جهان سازمانی را انتظار میکشد. همانطور که جرمی گرانتهام، یک سرمایهگذار برجسته، طی ماه گذشته میلادی گفت، ارزش بازار سهام تسلا معادل ۱.۲۵ میلیون دلار به ازای هر اتومبیلی است که در هر سال میفروشد. کمپانی رقیب، جنرال موتورز، ۹۰۰۰ دلار به ازای هر اتومبیل قیمتگذاری شده است.
رشد بیگ تک به این معناست که تمرکز بر ارزش بازار پنج کمپانی بزرگ، به همان سطوحی بازگشته که اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی مشاهده میکردیم. در آن زمان بازار سهام تحت تسلط اقتصاد صنعتی قدیمی بود: کمپانی تصویربرداری ایستمن کداک، کمپانی نفتی استاندارد اویل که جایگزینی برای اکسانموبایل بود و جنرال موتورز در کنار آیبیام و AT&T در جمع پنج کمپانی برتر بودند. بیگ تک اکنون کاملا جایگزین ۵ بازیگر برتر در صنایع قدیمیتر شده است.
رشد بیگ تک به شکلگیری بزرگترین و بیسابقهترین ثروتهای شخصی ممکن منجر شده است و همینطور کلاس تازهای از ثروتمندان پدید آمدهاند: میلیاردرهایی که بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار ثروت دارند . تقریبا تمام ثروت این افراد از فروش سهامی به دست آمده که توسط موسسین یک کسبوکار بازخرید شدهاند. در دوران پاندمی کووید-۱۹، این ثروت با نرخ بیسابقه افزایش یافت: در سال ۲۰۲۰ هم بزوس و هم ماسک هرکدام ۱۰۰ میلیارد دلار کسب کردند، به عبارت دیگر در هر ثانیه ۳۰۰۰ دلار.
اما افراد ذینفع دیگر را هم داریم. در میان بزرگترین سهامداران تمام این کمپانیها میتوان شرکتهای سرمایهگذاری مانند BlackRock ،Vanguards و Legal & General را یافت. درحالی که این کمپانیها به دریافت درصدی از افزایش قیمت سهام بیگ تک از مشتریان خود مانند صندوقهای بازنشستگی میپردازند، رشد کمپانیها به صاحبان غایی هم سود میرساند، مانند همان صندوقها که ذخایر میلیونها نفر برای دوران بازنشستگی را تامین میکنند.
هرچه ابعاد بزرگتر باشد، قدرت بیشتر است. یک تغییر ساده در یک الگوریتم میتواند کمپانیهای کوچکتری که بر پلتفرمهای کمپانیهای بزرگ متکی هستند را به ورطه نابودی بکشاند. تغییرات به وجود آمده در الگوریتم فیسبوک طی سال ۲۰۱۸ ضربهای مهلک به درآمد ناشران وایرال زد و پیچیدگیهای سر و کله زدن با سیستم ردهبندی جستجو در آمازون باعث شده یک صنعت مشاوره کاملا جدید در این حوزه شکل بگیرد.
هرچه ابعاد بزرگتر باشد، قدرت بیشتر است
و کمپانیها در گذر زمان تاثیرگذاری بیشتری بر جریانات سیاسی داشتهاند. گوگل در سال ۲۰۱۴ با عبور از گلدمن ساکس، تبدیل به بزرگترین اهداکننده پول برای مقاصد سیاسی شد. شش کمپانی برتر دنیای تکنولوژی در سال ۲۰۱۹ مجموعا بالغ بر ۶۴ میلیون دلار صرف لابیگری در ایالات متحده کردند. اگرچه این ارقام در قیاس با سود سالانه شرکتها بسیار ناچیز است، اما افزایش مداوم هزینهها نشان میدهد بیگ تک میخواهد هر روز بیشتر از دیروز به تاثیرگذاری مستقیم روی سیاستها و قوانین بپردازد.
ابعاد در حال افزایش بیگ تک، یک مزیت دیگر نیز به همراه میآورد: هرچه بیگ تک بزرگتر شود، به چالش کشیدنش دشوارتر خواهد بود.
هرچه بیگ تک بزرگتر شود، به چالش کشیدنش دشوارتر خواهد بود
این مشکلی است که همواره با کمپانیهای مسلط بر بازار وجود داشته، کمپانیهایی که میتوانند از ابعاد غولآسای خود برای دستیابی به قراردادهای بهتر و قیمتهای پایینتر استفاده کنند. اما در پلتفرمهای تکنولوژیک مانند شبکههای اجتماعی یا شبکه خردهفروشی آمازون، هرچه کاربران بیشتر باشند، ارزش با سرعت بالاتری رشد میکند. این چیزی است که اقتصاددانان نام اثر شبکه را برایش انتخاب کردهاند.
برخی از کمپانیهای بیگ تک توانستهاند با شکلگیری هرگونه رقیب جدی برای خود مقابله کنند، تا حدی به خاطر اینکه سرویسهایی ارزانتر از همیشه در اختیار مصرفکنندگان میگذارند. اما از سوی دیگر شاهد رویکردهای جدید نیز هستیم که مصداق مونوپلیسازی به حساب میآیند. یکی از حوزههای تمرکز قانونگذاران، تمایل بیگ تک به پرداخت هزینههای نامعقول برای خرید رقبایی است که به سرعت رشد میکنند.
ایمیلهای به دست آمده از سوی کنگره آمریکا نشان میدهند مارک زاکربرگ گفته یکی از دلایل برای خرید اینستاگرام از سوی فیسبوک، اینست که خطری بالقوه از بین برود. ضمنا برخلاف آنچه پیشتر ادعا میشد، فیسبوک شروع به ادغام تکنولوژی پیامرسانی فیسبوک با دیگر شبکه اجتماعیاش، واتساپ کرده است.
یکی از حوزههای تمرکز قانونگذاران، تمایل بیگ تک به پرداخت هزینههای نامعقول برای خرید رقبایی است که به سرعت رشد میکنند
گوگل هم اکنون با اتهاماتی جدی به خاطر در پیشگیری رویکردهای مغایر با آنتیتراست روبهرو شده است. در آمریکا به خاطر تسلطی که بر دنیای جستجوهای اینترنتی دارد و در ایالات متحده به خاطر اینکه نتایج جستجو را به نفع سرویسهای خود دستکاری میکند.
اپل هم با اعتراضات گسترده از سوی کمپانیهایی مواجه شده که میخواهند سرویسهایشان را به کاربران آیفون بفروشند. اپیک گیمز، سازنده بازی شدیدا محبوب فورتنایت و همینطور پلتفرم استریم موسیقی اسپاتیفای، هر دو پروندههای قانونی بزرگی علیه سهم ۳۰ درصدی اپل از تمام مبادلات صورت گرفته درون اپ استور تشکیل دادهاند.
یکی از مجادلات همیشگی هنگام صحبت راجع به کمپانیهای تکنولوژی آمریکایی، تکنیکهایی است که برای ممانعت از پرداخت مالیات به کار میگیرند. منتقدان این تکنیکها را سلطهجویانه و ناعادلانه برای رقبای کوچکتر تلقی میکنند.
طی دهه اخیر شش کمپانی بیگ تک با سرازیر کردن سودهای خود به بهشتهای مالیاتی ۱۰۰ میلیارد دلار مالیات کمتر پرداختهاند
تمام کمپانیهای بیگ تک از شعبههای خود در کشورهایی که مالیات کم میگیرند مانند لوکزامبورگ، برمودا و ایرلند برای فروش سرویسهایشان به بازارهای بزرگتر مانند بریتانیا استفاده میکنند. Fair Tax Mark سازمانی غیر دولتی است که محاسبه کرده طی دهه اخیر، شش کمپانی بیگ تک با سرازیر کردن سودهای خود به بهشتهای مالیاتی و استفاده از تکنیکهای خلاقانه حسابداری که قانونی به حساب میآیند اما در دسترس کمپانیهای کوچکتر نیستند، ۱۰۰ میلیارد دلار مالیات کمتر از آنچه باید، پرداختهاند. از این مالیات میشد برای بهبود سرویسهای عمومی و زیرساخت در سراسر جهان استفاده کرد.
ساختارهای قانونی پیچیده هم باعث میشود تعیین سود دقیقی که کمپانیهای بیگ تک روانه بهشتهای مالیاتی میکنند غیرممکن باشد، اما گروه Tax Watch UK تخمین زده که گوگل، فیسبوک، اپل، مایکروسافت و همینطور سیسکو بین سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۷ از پرداخت ۵ میلیارد دلار مالیات سازمانی در بریتانیا طفره رفتهاند. هیچیک از این کمپانیها صحت دادهها را تایید نکرده و همگی میگویند که ساختار مالیاتیشان مبتنی بر چارچوبهای قانونی است.
رهبران جهان به خوبی از مشکلات مالیاتی باخبر هستند و تاکنون پیشرفتهایی نسبی در مسیر دستیابی به قوانین مالیاتی جهانی تازه داشتهایم که سرازیر کردن سود از یک کشور به کشور دیگر را دشوارتر میکنند. برای مثال دولت آمریکا این امکان را برای سایر کشورها فراهم کرده تا مالیات بیشتری از کمپانیهای بزرگ تکنولوژی آمریکایی دریافت کنند.
برخی کشورها نیز به خودی خود در صدد مقابله با بیگ تک برآمدهاند، مانند بریتانیا و مالیات سرویسهای دیجیتال. اما آمازون در این زمینه هم دست به یک مکاشفه زد و متوجه شد به جای پرداخت مالیات، میتواند این مسئولیت را به دوش فروشندگانی بیندازد که از پلتفرمش استفاده میکنند. همین موضوع نشان میدهد که یک کشور به تنهایی نمیتواند با بیگ تک مقابله کند و عزم جهانی لازم است.
بزرگترین چالشی که کمپانیهای بیگ تک احتمالا با آن مواجه باشند، قانونگذاران دو بازار بزرگ آنها هستند: آمریکا و اتحادیه اروپا.
اتحادیه اروپا چند برد قابل توجه در برابر کمپانیهای بیگ تک به دست آورده، اما چند شکست دردناک را هم تجربه کرده - برای مثال پارسال دادگاه رای به این داد که اپل مجبور به پرداخت مالیات ۱۳ میلیارد دلاری در ایرلند نیست.
در ایالات متحده، پیشتر شاهد انفصال اجباری کسبوکارها بودهایم. معروفترین مورد در سال ۱۹۱۱ اتفاق افتاد و زمانی که با استناد بر قانون آنتیتراست Sherman Act of 1890، کمپانی Standard Oil مجبور شد در قالب ۳۴ کمپانی متفاوت فعالیتهایش را ادامه دهد. مجددا از همین قانون در سالهای ۱۹۸۴ و ۱۹۹۸ علیه AT&T و مایکروسافت هم استفاده شد، هرچند که دادگاه تجدید نظر در پرونده مایکروسافت در نهایت رای به عدم اجبار به انفصال داد.
حالا وزارت دادگستری آمریکا میخواهد از همین قانون علیه گوگل و فیسوبک نیز استفاده کند و رقابت را به بازار بازگرداند. اما اینها پروندههایی پیچیده هستند که سالها زمان میبرند. بنابراین احتمال وجود دارد که مقامات به نتایجی کمتر از انفصال کامل کسبوکارها نیز رضایت دهند.
هر دو حزب سیاسی غالب آمریکا اعتقاد دارند که باید نظارت بر کمپانیها بیشتر شود، اما مشخص شده که یافتن اتفاق نظر در راهکارهای بالقوه کاری آنقدرها آسان نیست. کامالا هریس، سناتور آمریکایی در سال ۲۰۱۹ گفت که نیاز به قانونگذاری هرچه بیشتر احساس میشود. او اکنون به معاون رییس جمهور آمریکا تبدیل شده و سوال اینست که کاخ سفید زیر نظر جو بایدن و هریس با چه میزان جدیب به سراغ بیگ تک میرود.
پاسخ ها