جو بایدن یک سوال از تیم کوک داشت: معاون وقت رییس جمهور آمریکا میخواست بداند که چرا نمیتوان آیفونها را در خاک آمریکا تولید کرد؟ ماه ژانویه سال ۲۰۱۲ میلادی بود، درست در میانه کمپین ریاست جمهوری باراک اوباما برای دور دوم و سه ماه بعد از اینکه استیو جابز چشم از جهان بست و جایش را به کوک داد. بایدن برای ملاقات و صرف ناهار با کوک و گروهی از رهبران دنیای تکنولوژی مانند رید هاستینگز، مدیرعامل نتفلیکس، اریک اشمیت، رییس هیئت مدیره گوگل و شریل سندبرگ، مدیر اجرایی ارشد فیسبوک به پالو آلتو رفته بود.
همانطور که تمام افراد حاضر در جلسه به خوبی میدانستند، ایده تولید انبوه آیفون یا هر محصول پیشرفتهای که برای مصرفکنندگان تولید شده در کارخانههای محلی، درخواستی بسیار نابهجا بود. تولیدکنندگان پیمانکار آسیایی، خصوصا فاکسکان که شریک اصلی اپل به حساب میآمد، کارخانههایی به بزرگی یک شهر در چین ساخته بودند و صدها هزار کارگر ماهر داشتند. چنین ابعادی را نمیشد در خاک ایالات متحده یافت. کارمندان کارخانهای چینی معمولا برای مدت زمانی طولانیتر و در ازای پولی بسیار کمتر نسبت به آنچه کارگران آمریکایی در میآورند کار میکردند. جان ریچیتیلو، یکی دیگر از مدیران ارشد سیلیکون ولی که شاهد مکالمه میان کوک و بایدن بود گفت: «مطمئن نیستم بدون رویکردهای دیکتاتورانه هیچوقت قادر به تحقق چنین چیزی باشید».
در کمال تعجب، اپل زیر نظر دولت ترامپ به پیشرفت هرچه بیشتر ادامه داد
سوال بایدن، کوک را که تازه آگوست اخیر به سمت مدیر عاملی اپل رسیده بود در جایگاهی عجیب قرار داد. او معمار استراتژی برونسپاری تولیدات اپل به چین بود، ترندی که به مرور زمان به دغدغهای بزرگ و بزرگتر برای دولت اوباما تبدیل شد. اما مشخص شد که کوک در عین حال در پس زدن فشارهای سیاسی نیز مهارتی قابل توجه دارد. او مشخصا شخصیتی دیپلماتیکتر از رییس سابقاش داشت. اوباما یک بار همین سوال را از جابز پرسید و پاسخ بیمهابا و کودکانه او سر از صفحه نخست نشریه نیویورک تایمز در آورد: «آن شغلها دیگر هیچوقت بازنمیگردند». کوک اما آرام بود و حالت تدافعی به خود نگرفت - در واقع آنقدر آرام به سوال پاسخ داد که ریچیتلیو یادش نمیآید او دقیقا به بایدن چه گفت. تا پایان همان سال، کوک خبر از ایجاد تغییری کوچک، اما بزرگ از لحاظ سیاسی داد. او اعلام کرد که اپل شروع به تولید کامپیوترهای مک در خاک آمریکا میکند.
و سپس، اتکای اپل بر چین بیشتر شد. ممکن است فکر کنید با برگزیده شدن دونالد ترامپ به عنوان رییس جمهور آمریکا در سال ۲۰۱۶، کمپین انتخاباتی ضد چین او، تهدیدهای جنگ تجاری و وعدههای بازگرداندن مشاغل از شنژن به سواحل آمریکا، ارتباط تنگاتنگ اپل با چینیها باعث میشد کوک از لحاظ سیاسی در شرایطی بدتر از همیشه قرار بگیرد. اما در کمال تعجب، اپل زیر نظر دولت ترامپ به پیشرفت هرچه بیشتر ادامه داد. در ماه آگوست ۲۰۱۸، ارزش بازار کمپانی به ۱ تریلیون دلار رسید. ۲۴ ماه بعد، حتی با اینکه ترامپ شعارهای انتخاباتی خود را تکرار میکرد و میگفت «این زنجیرههای تامین احمقانه» باید از چین به خانه منتقل شوند، ارزش بازار اپل از ۲ تریلیون دلار هم عبور کرد.
کارمندان کنونی و سابق اپل، مدیران کمپانیهای رقیب و اینسایدرهای واشنگتن همگی این را ناشی از مدیریت زیرکانه کوک میدانند. او در دنیای سیاست هم همین اندازه زیرکانه عمل میکند و کوچکترین تمایلی به کاهش قدرت بازار اپل ندارد. «تیم اپل» -آنطور که ترامپ یکبار نامیدش- توانست راهش را به قلب رییسجمهوری قبلی آمریکا باز کند و در عین حال پکن را نیز خوشحال نگه داشت و راهی برای افزایش درآمد بیشتر از موبایلهای آیفون یافت.
روحیه خوددار و خونسرد کوک باعث میشود در اقلیم سیاسی دوقطبی کنونی عملکردی منحصربهفرد داشته باشد
رویکردی که کوک در برابر ترامپ در پیش گرفت نشان میدهد که اپل هم در دوران ریاست جمهوری جو بایدن چه خواهد کرد. طی چهار سال پیش رو، کاخ سفید فشارهایی مضاعف برای انتقال تولیدات به کاخ آمریکا وارد خواهد کرد و شاید از حمایت کنگره این کشور نیز برخوردار شود که اخیرا با شکایت فیسبوک و دیگر کمپانیهایی که میگویند اپل بیش از حد قدرت دارد، آن را به در پیش گرفتن رویکردهای ضد رقابتی متهم کرده است. اما کوک در حال مقابله به مثل بوده.
اپل تاثیرگذاریاش بر صنعت موبایلهای هوشمند را افزایش داده و در عین حال به تبلیغ کردن تعهدش نسبت به حریم شخصی به عنوان پادزهری برای رویکردهای رایج کمپانیهای شبکه اجتماعی ادامه میدهد. افزون بر این، روحیه خوددار و خونسرد کوک باعث میشود در اقلیم سیاسی دوقطبی کنونی عملکردی منحصربهفرد داشته باشد. متحدینش مهارتهای عملیاتی و غریزههای دیپلماتیکش را تمجید میکنند. برای مثال وارن بافت، کسی که از نزدیک با تیم کوک آشنا است و شرکت Berkshire Hathaway اش سهامی به ارزش ۱۱۱ میلیارد دلار در اپل دارد میگوید: «تیم شاید نتواند مثل استیو دست به ططراحی محصول بزند. اما او جهان را در سطحی درک میکند که مدیرعاملان بسیار بسیار معدودی طی ۶۰ سال اخیر با آن برابری کردهاند».
کوک در سال ۱۹۹۸ میلادی به اپل پیوست، آن هم بعد از سابقهای بیش از ۱۰ ساله در آیبیام و شش ماهه در Compaq. برخلاف شخصیتهای حاضر در اپل طی آن زمان، کوک آنقدرها کاراکتر در توجهی نداشت. او روزها ۱۸ ساعت کار میکرد و تمام شب را ایمیل میفرستاد. وقتی هم که در دفتر نبود ظاهرا در باشگاه ورزشی زندگی میکرد. برخلاف جابز، او مدعی نبود که یک هنرمند است. یکی از مدیران سابق اپل که در سالهای نخست با کوک همکاری داشت و خواسته نامش فاش نشود میگوید: «تیم همواره به شکلی خالص مشغول کار بود: جان کندن و جان کندن و جان کندن. به نظرم همیشه آدمی بسیار خستهکننده بود».
موفقیت اپل طی سالهای بعد از پیوستن کوک معمولا ناشی از نبوغ استیو جابز در طراحی تلقی شده است و مسیری که با آیمکهای خوشرنگ و لعابی شروع شد که تبدیل به ملزوماتی برای هر دفتر کار شدند. اما المان همانقدر مهم در تبدیل شدن اپل به نیروی اقتصادی و فرهنگی امروزی، توانایی کوک در تولید انبوهی همان کامپیوترها و همینطور آیپادها و آیفونها و آیپدهایی که بعدا از راه رسیدند بود. او استراتژیهایی مشابه به استراتژیهای مورد استفاده از سوی اچپی، کامپک و دل در پیش گرفت: به عبارت دیگر کمپانیهایی که توسط جابز تکه و پاره شدند و پا به عصر تولید برونسپاری گذاشتند.
در زمانی که کوک مدیریت انبار سختافزار کامپک را برعهده داشت، با تری گو، موسس فاکسکان دوست شد و این چیزی است که دو نفر نزدیک به کوک میگویند. این کمپانی تایوانی کارش را به عنوان تولیدکننده محصولات ارزانقیمت شروع کرده بود و در ابتدا به تولید محصولاتی مانند دستگیرههای تغییر کانال پلاستیکی برای تلویزیونها و همینطور جویاستیکهای آتاری را میساخت. اما تا اواخر دهه ۱۹۹۰ میلادی، فاکسکان شکلی بسیار پیچیدهتر به خود گرفته و به تولید چیزهایی مانند شاسی کامپیوتر برای کامپک میپرداخت.
«تیم همواره به شکلی خالص مشغول کار بود: جان کندن و جان کندن و جان کندن. به نظرم همیشه آدمی بسیار خستهکننده بود»
فاکسکان در نهایت به سراغ دیگر قطعات موجود در کامپیوترهای شخصی رفت و این به تاسیس انبوهی از کارخانهها در شنژن و در نزدیکی تامینکنندگان کلیدی منجر شد. زمانی که کوک به اپل پیوست، این هابهای کارخانهای متمرکز به مراتب بهینهتر از هرآنچه میشد در آمریکا یافت بودند. اپل تاسیسات عظیم کلرادو را در سال ۱۹۹۶ میلادی فروخت و کوک نیز بعد از پیوستن به کمپانی، نیروهای حاضر در کارخانههای ایرلندی را تعدیل کرد، آنچه از خط تولید آمریکایی اپل باقی مانده بود را تعطیل کرد و تولید محصولات بیشتر و بیشتری را به چین سپرد، از جمله لپتاپها و وبکمها.
زنجیره تامین جهانی کوک به لطف رویکردهایی که دل و کامپک پیشتر توسعه داده بودند به شکلی چشمگیر بهبود یافت. برندهای بزرگ دنیای کامپیوترهای شخصی معمولا هم تولید و هم تصمیمات بزرگ در طراحی را برونسپاری میکردند و بنابراین با کامپیوترهایی ارزان اما نه آنقدرها منحصر به فرد مواجه میشدیم. ابتکار عمل کوک، اجبار فاکسکان و دیگر تولیدکنندگان به این بود که به مشخصات باکیفیت و ظاهر پر زرق و برق مد نظر جابز و جانی آیو، طراح صنعتی اپل، تن دهند. مهندسین اپل تجهیزات تولیدی مخصوص میساختند و مداوما به چین سفر میکردند. آنها نهتنها مثل رقبای خود زمان زیادی را در اتاقهای کنفرانس سپری میکردند، بلکه به کارخانهها نیز سر میزدند تا هرگونه ایراد و گلوگاه در خطوط تولید را یافته و برطرف کنند.
تولیدکنندگان قراردادی با تمام کمپانیهای بزرگ دنیای لوازم الکترونیکی کار کردند، اما کوک باعث شد اپل منحصر به فرد باشد و پول زیادی را صرف خرید زودهنگام قطعات نسل جدید و همینطور عقد قراردادهای انحصاری برای قطعات کلیدی میکرد تا مطمئن شود اپل همواره یک قدم از رقبا جلوتر است.
گو ظاهرا همواره از درخواستهای اپل استقبال میکرد و گاهی کارخانههایی کامل بنا میکرد تا تمام مشخصات طراحی مینیمالیستیک مد نظر اپل به بهترین شکل ممکن پیادهسازی شوند. جان روبینشتاین، نایس رییس ارشد مهندسی سختافزار اپل در دوران دوم ریاست جابز بر این کمپانی میگوید وقتی با گو در سال ۲۰۰۵ برای مشاهده کارخانه ساخته شده برای آیپد نانو -دستگاهی ۸۰ درصد کوچکتر از نخستین امپیتری پلیر اپل- در شنژن رفت، نزدیک بود سکته کند. او زمینی کاملا خالی یافت. اما در عرض چند ماه، بنایی بزرگ و خطوط تولید در آنجا قرار گرفتند. خودش میگوید: «در آمریکا طی چنین برهه زمانی کوتاهی حتی قادر به دریافت جوازهای لازم هم نیستید».
تیم کوک «به معنای واقعی کلمه تا اعشار چهارم قیمت چانه میزد»
سلیقه گرانقیمت جابز و آیو باعث میشد تیم کوک به شکلی نابخشودنی به مذاکره با تامینکنندگان بپردازد. برای یک محفظه شخصیسازی شده که تیم آیو طراحی کرده بود تا به شکلی شیک میزبان پورتهای USB روی لپتاپهای مک باشد، اپل حاضر بود سه برابر بیشتر از آن ۵ سنتی بپردازد که رقبایش در دنیای پیسی در ازای یک ورژن عادی از همان قطعه ساده میپرداختند. اما کسی که از نزدیک در جریان این مذاکرات بوده میگوید تیم کوک «به معنای واقعی کلمه تا اعشار چهارم قیمت چانه میزد» تا همهچیز به اقتصادیترین شکل ممکن انجام شود. یکی از مدیران عملیاتهای محصول سابق نیز میگوید اگر یک تامینکننده، وعده چیزی به سادگی تاریخ تحویل یک قطعه را میداد، اپل صورت نرمال خواستار شماره سفارش هر پالت ارسالی و همینطور جزییات کامل لجستیک و قیمتگذاریهای دلیوری میشد.
بعد از عرضه آیفون که فاکسکان به تولید آن پرداخت و طی ۲۰۰ روز نخست عرضه، بالغ بر ۴ میلیون واحد از به فروش رفته بود، تسلط اپل بر تامینکنندگان بیشتر شد. تا سال ۲۰۰۹ میلادی، به گفته یکی از مدیران تامین آیفون، اپل شروع به استفاده از رویکرد «بروت-فورس» برای سر و کله زدن با تامینکنندگان آسیاسی کرد. «آنها میگفتند یا کار را به این روش انجام میدهی یا کنار گذاشته میشوی». او اضافه میکند که اپل اساسا «شروع به کتک زدن همکارانش کرد».
مرگ جابز به فاصله دو سال باعث شد منفینگران پیشبینی کنند که اپل بدون جریان ثابت نوآوریهای او دوام چندانی نخواهد داشت: اما چالش واقعی، ادامه دادن فرآیند تامین در چین بود. مدیران عملیات برای خرید دستگاههای فرز کامپیوتری و برشگرهای لیزری دست و پا میزدند. میلیمتر به میلیمتر قطعات برای کاهش هزینهها مورد بازدید اپل قرار میگرفت و این کمپانی حتی از خیر کماهمیتترین جزییات نیز نمیگذشت. سه نفر از افراد نزدیک به زنجیره تامین اپل میگوید که یکی از کارمندان این شرکت، کارش صرفا مذاکره بر سر قیمت چسب بود.
در اپل پسا جابز، آیو تاثیرگذاری کمتری داشت و کوک هم رویکردی در پیش گرفت که بیش از پیش در هزینهها صرفهجویی میکرد. او دستور داد تیمهای عملیاتش از همان مراحل نخست پروسه توسعه همکاری نزدیک با گروه طراحی داشته باشند و برخلاف آنچه در دوران جابز نرم بود، ماهها بعد شروع به مشارکت در پروژه نکنند. آیفون ۶ سال ۲۰۱۴ زاده همین تغییرات بود. اگرچه دستگاه قطعات داخلی پیچیدهتر و نمایشگری بزرگتر داشت، خبری از لبههای پولیش شده با الماس یا قطعات شیشهای موجود در آیفون ۵ و ۵ اس که با دقت بسیار بالا بریده شده بودند نبود. حتی مقر جدید و فضاپیماگونه کمپانی که جابز تمام ابعاد آن را مدیریت و نظارت کرده بود از این قواعد مالی تازه بیرون نماند. متحدین کوک به شکلی افراطی سعی کردند هزینه ابعاد پر زرق و برق مقر را کاهش دهند. برای مثال شیشههای خمیدهای که به دور تمام ساختمان پیچیده شدهاند در ابتدا قرار بود ۱ میلیارد دلار هزینه داشته باشند.
در اپل پسا جابز، آیو تاثیرگذاری کمتری داشت و کوک هم رویکردی در پیش گرفت که بیش از پیش در هزینهها صرفهجویی میکرد
از سوی دیگر کوک تجارت اپل را به طرقی گسترش داد که جابز پیشتر در برابر آنها مقاومت میکرد. جابز عاشق اشاره به این بود که لاینآپ محصولات اپل آنقدر کوچک است که تمام آنها را میتوان روی یک میز کوچک جای داشت. در زمان مرگ او، اپل دو آیفون و یک آیپد فروخته بود. اپل امروز هفت آیفون و پنج آیپد دارد. کوک ضمنا به سراغ محصولات گرانقیمتی رفت که نقش لوازم جانبی را برای دیوایسهای موبایل پرچمدار کمپانی ایفا میکنند: چیزهایی مانند ایرپادز و اپل واچ.
و با این حال، حتی با اینکه کوک اپل را به شرکتی تبدیل کرد که فعالیتهای گستردهتر داشت، اتکا بر چین صرفا بیشتر و بیشتر شد. تنها راه برای پیش بردن ابعاد اقتصادی و تولیدی یکپارچه مد نظر اپل این بود که خروجی بیشتر و بیشتری از کمپانی در مناطقی مانند شنژن تولید شود. یکی از مدیران ارشد سابق کمپانی میگوید: «اگر مشغول صحبت درباره درآمد میلیون دلاری در روز باشید، دسترسی یافتن به چنین ظرفیتی بسیار دشوار خواهد بود. تمام ماشینهای تولیدی باید دقیق باشند و این اتفاق باید به صورت همزمان در چند کشور جهان بیفتد. بنابراین این سوال پیش میآید که: آیا بیش از حد بر یک جا اتکا کردهاید؟»
در ماه نوامبر ۲۰۱۹، یک سال پیش از انتخابات ریاست جمهوری، ترامپ به آستین سفر کرد تا به ملاقات با کوک پرداخته و از کارخانه مک پرو اپل بازدید کند. در مقابل انبوهی از خبرنگاران کاخ سفید، کوک مک پرو ۵۹۹۹ دلاری را کامپیوتری برای خلاقان حرفهای نامید و گفت این دستگاه «مثالی از طراحی آمریکایی، تولید آمریکایی و نبوغ آمریکایی» است. در لحظهای دیگر، کوک و ترامپ به یکدیگر نزدیک شدند تا مدیرعامل اپل قادر به نمایش قطعات کامپیوتر باشد و ترامپ هم به شکلی رضایتمندان سر تکان میداد. کوک خاطر نشان کرد که بسیاری از قطعات در نقاطی مانند آریزونا و پنسیلوانیا ساخته شدهاند - به عبارت دیگر دو ایالت کلیدی که ترامپ وعده اشتغالزایی هرچه بیشتر را در آنها داده بود.
ترامپ به تاسیسات جدید اپل به عنوان مثالی از تحقق وعدههایش اشاره کرد: «من گفته بودم که یک روز خواهیم دید اپل تاسیساتی در کشور خودمان میسازد و نه در چین. و این دقیقا همان اتفاقی است که دارد میافتد. همهچیز دارد اتفاق میافتد. تمام اینها رویای آمریکایی است». کوک نیز سرخوش به نظر میرسید و به آنچه برای کارگران کارخانهای واضح بود اشاره نکرد: ترامپ داشت دروغ میگفت. این تاسیسات از شش سال قبل داشت برای اپل کار میکرد.
کوک هر ۴ الی ۶ هفته یکبار به واشنگتن میرفته است، به مراتب بیشتر از هر مدیرعامل دیگری در دنیای تکنولوژی
در دوران ریاست جمهوری ترامپ، او و کوک نوعی دوستی نامتعارف شکل دادند که کهنهکاران لیبرال اپل را ناراحت میکرد. آنها نمیتوانستند استیو جابز را درحالی تصور کنند که قادر به تحمل ارتباط برند اپل با شخص گستاخی مانند ترامپ باشد. کوک هم که در سال ۲۰۱۶ حامی کمپین ریاست جمهوری هیلاری کلینتون بود به دفعات به مخالفت با رویکرد ترامپ در قبال مهاجرت، ناآرامیهای نژادی و تغییرات اقلیمی پرداخت. اما او در عین حال به رویداد CEO Summit رییس جمهوری رفت، به صرف ناهار در کاخ سفید پرداخت و در کلوپ گلف ترامپ با ایوانکا ترامپ و جرد کوشنر، داماد ترامپ آشنا شد.
گری کان، مشاور ارشد ترامپ در امور اقتصادی تا سال ۲۰۱۸، تخمین میزند که کوک هر ۴ الی ۶ هفته یکبار به واشنگتن میرفته است، به مراتب بیشتر از هر مدیرعامل دیگری در دنیای تکنولوژی. کان میگوید: «او تمام تلاش خود را کرد تا بفهمد چطور میتوانیم با یکدیگر کار کنیم. هنگام ناهار ما اصلا راجع به تعرفههای اپل و تکنولوژی صحبت نمیکردیم. میتوانم بگویم در ۷۵ درصد مواقع راجع به زندگی صحبت میکردیم. برای اینکه مدیرعاملی خوب باشید و کارها را به انجام برسانید، باید دوستداشتنی باشید، باید به خوبی ارتباط برقرار کنید و شنونده خوبی باشید. و تیم تمام این صفات را داشت».
کوک حاضر به انجام هرکاری بود تا از زنجیره تامین چینمحور اپل محافظت کند، حتی اگر موضوع به بهای دروغگویی از سوی ترامپ تمام میشد. ترامپ اواسط سال ۲۰۱۷ به وال استریت ژورنال گفت که کوک شخصا وعده ساخت «سه تاسیسات بزرگ، تاسیساتی زیبا» را در ایالات متحده داده است که دروغ بود و اپل هم به تصحیح آن نپرداخت. بعد از ملاقات در آستین، ترامپ توییت کرد که «امروز من یک تاسیسات بزرگ اپل را در تگزاس افتتاح کردم که مشاغلی بسیار پردرآمد را به آمریکا بازمیگرداند». اپل اجازه داد این دروغ نیز به راحتی منتشر شود.
کارمندان کنونی و سابقی که با روند توسعه مک پرو آشنایی دارند میگویند رویداد تگزاس یک آبروریزی بزرگ بود. بعد از استفاده از این تاسیسات برای اسمبل کامپیوترهای مک پرو طی سال ۲۰۱۳، کارخانه مقداری تغییر ظاهری را پشت سر گذاشته بود، اما به هیچ وجه تاسیساتی جدید نبود. از سوی دیگر شرکت Flex Ltd، تولیدکننده پیمانکاری که تاسیسات آستین را مدیریت میکند، خطوط تولید را بهگونهای ظاهرسازی میکرد که انگار استیج یک نمایش بودند. یکی از مهندسین به یاد میآورد کامپیوترهای جدید طوری به نمایش گذاشته میشدند که «انگار داشتیم چیزهایی مانند کاپکیک میفروختیم». بسیاری از کارمندان یک روز به مرخصی رفته بودند و چند کارمند معدود باقی مانده بودند تا ادای کار کردن در پسزمینه را در بیاورند. یکی دیگر از کارمندان میگوید: «اساسا همهچیز یک شو بود».
کوک ظاهرا درک کرد که گرچه اپل در برابر شعارهای ضد چینی ترامپ آسیبپذیر است اما در عین حال رییس جمهوری آمریکا میتواند از اعتبار کمپانی استفاده کند
کوک ظاهرا درک کرد که گرچه اپل در برابر شعارهای ضد چینی ترامپ آسیبپذیر است اما در عین حال رییس جمهوری آمریکا میتواند از اعتبار کمپانی استفاده کند و بنابراین اپل پتانسیل داشت دونالد ترامپ را که عاشق تایید عموم مردم بود به وجد بیاورد. یکی از مقامات ارشد پیشین در دولت ترامپ میگوید: «تیم مهارت زیادی در گذاشتن عینکهای تازه روی چشم رییس جمهور داشت. چون اپل یک برند نمادین میان مصرفکنندگان است. شما مدیرعامل اپل را میدیدید که با کاخ سفید همکاری میکند، در جلسهها حضور مییابد و با ایوانکا سفر میکند. شما همیشه میخواهید خودتان را به یک برند خوب متصل بدانید».
به گفته یکی از کارمندان سابقی که از زمان ظهور عصر اوباما روی پروژه کار کرده بود میگوید کارخانه تگزاس برای مدتی طولانی مایه سرافکندگی بود. «این آزمون و خطایی بود برای نمایش اینکه زنجیره تامین آمریکا میتواند به خوبی چین کار کند و شکستی مفتضحانه خورد.» به گفته افراد نزدیک به ماجرا، اپل تصمیم به ساخت نخستین سری از مک پروهای «اسمبل شده در آمریکا» طی سال ۲۰۱۳ در تاسیسات آستین گرفت چون این دستگاه گرانقیمت بود و در مقادیر محدود به فروش میرفت. این تصمیم باعث میشد حاشیه سود آنقدرها پایین نیابد و ضررها به ابعاد فاجعهبار نرسند. مک پرو ضمنا بسیار بزرگتر از یک اسمارتفون است که یعنی در تئوری ساخت آن نسبت چیزی بسیار جمعوجور و ظریف مانند آیفون یا اپل واچ آسانتر خواهد بود.
اما بعد مدیران زنجیره تامین یک ماکت ابتدایی از طراحی مد نظر تیم آیو را مشاهده کردند که باعث میشد مک بوک پرو شبیه به چیزی باشد که گویی از دل جهان جنگهای ستارهای بیرون آمده است. شرکای اپل در آسیا توانسته بودند به راحتی از پس چنین طراحیای برآیند، اما کارمندان دخیل در کارخانه Flex که انتظار بدنهای جعبهای شکل را داشتند که شبیه به ورژنهای قبلی دیوایس باشد، به مشکل خوردند. آنها در ابتدا نگران بودند که شاید نتوان قطعات مربعی شکل را درون کیس مربعی دستگاه جای داد.
اما مشکلات تاسیسات آستین هرچه که بود، مزایای سیاسیاش بیشمار بودند. در ماه سپتامبر ۲۰۱۹، ایالات متحده تخفیفهای فراوان روی تعرفه واردات قطعات کلیدی و لازم برای آینده مک پرو اعمال کرد. چند روز بعد، اپل گفت که یک ورژن جدید از کامپیوتر را در تگزاس میسازد که بازطراحی شده بود تا درون یک قاب سادهتر و جعبهای شکل قرار بگیرد. در جریان تور کارخانه ماه نوامبر ۲۰۱۹، ترامپ گفت که تخفیفهای بیشتر برای اپل را بررسی میکند و به فاصله چند ماه، این تخفیفها روی آیفون، آیپد و اپل واچ اعمال شدند. کوک بعدا نخستین مدل مک پرو تولید شده در کارخانه آستین را به ترامپ داد. با این حال، یکی از افراد نزدیک به جریانات تاسیسات آستین میگوید این کارخانه حتی امروز هم مشکلات اقتصادی فراوان دارد. Flex در یک بیانیه میگوید که «از تواناییهای تولیدی و راهکارهای نوآورانهما برای زنجیره تامین بسیار مغرور هستیم».
حتی پاندمی کووید-۱۹ که به تعطیلی موقت کارخانههای فاکسکان در ابتدای سال ۲۰۲۰ منجر شد هم نتوانست اتکای اپل بر چین را برای تولیدات آیفون کاهش دهد
در این بین اپل تولیدات ایرپادز را به ویتنام و تولیدات آیفون را به هند برده و در آن دو کشور هم با هم مشکلاتی در ابعاد تولید و کیفیت مواجه شد. گسترش فعالیتهای تولیدی آن هم در ابعادی اینقدر گسترده سالها زمان میبرند و کوک در این میان به خاطر همکاری با چین در زمینههایی مانند سانسور، تخطی از حقوق بشر و وضعیت کارگران حاضر در کارخانهها، با فشار فراوان روبهرو شده. در یک جلسه درون سازمانی طی سال گذشته میلادی، یکی از کارمندان از دن ریچیو، مدیر وقت واحد سختافزار اپل میپرسد که با توجه به مشکلات اخلاقی موجود، چرا کمپانی به تولید محصولاتش در چین ادامه میدهد. جمعیت تشویقش میکند. ریچیو پیش از اینکه بگوید اپل میخواهد تولیدات خود را به نقاطی فراتر از چین ببرد میگوید: «پاسخ این سوال سختتر از چیزیست که به خاطرش پول میگیرم».
حتی پاندمی کووید-۱۹ که به تعطیلی موقت کارخانههای فاکسکان در ابتدای سال ۲۰۲۰ منجر شد هم نتوانست اتکای اپل بر چین را برای تولیدات آیفون کاهش دهد. درحالی که پروازهای تجاری به چین و خارج از آن به حالت تعلیق درآمدند، اپل با اجاره جتهای خصوصی صدها تن از کارمندانش را به آن سوی آبها فرستاد تا بر روند تولید و تست و حصول اطمینان از اینکه مدلهای جدید به فصل تعطیلات میرسند نظارت کنند. یکی از مدیران عملیات قدیمی اپل ضمنا اشاره میکند که فاکسکان حتی در دوران اوج پاندمی هم توانست نخستین ورژنهای آیفون ۲۰۲۰ را به تولید برساند. او میگوید: «هیچ راهی وجود ندارد برای اینکه از چین فاصله بگیرید، خصوصا در ابعادی که اپل فعالیت میکند».
در روز ۲۷ ژانویه اپل اعلام کرد که اکنون بیش از ۱ میلیارد دیوایس آیفون فعال در سراسر جهان وجود دارد. «این دستاوردی ستودنی برای کوک است که بتواند زنجیره تامین اپل را در این دوران دیدهنشده و در میانه نبرد تجاری آمریکا و چین به درستی هدایت کند. اگر به چند سال اخیر نگاه کنید، بسیاری از سرمایهگذاران شرط میبستند که همهچیز خراب میشود و ابری سیاه آسمان اپل را خواهند پوشاند.» این را دان آیوز، تحلیلگر Wedbush Securities میگوید. او باور دارد که بعد از دستیابی به ارزش بازار ۲.۳ تریلیون دلاری در ابتدای ماه فوریه، اپل میتواند ظرف ۱۲ ماه به ارزش ۳ تریلیون دلار برسد.
حتی با خروج ترامپ از کاخ سفید، شرایط هنوز آنقدرها عوض نشده است. دو روز پیش از انتشار گزارش مالی اپل، بایدن از برنامه «Buy American» رونمایی کرد تا تولیدات آمریکایی را افزایش دهد. او در بخشی از سخنان خود گفت: «من حتی برای یک لحظه باور نمیکنم که سرزندگی تولیدات آمریکایی به تاریخ پیوسته باشد».
به طرق فراوان، کوک در حال به کارگیری درسهایی است که اپل هنگام ساخت شبکه تولید خود در چین و همینطور دیگر ابعاد تجارت خود آموخت. گستردگی عملیاتها باعث شده این کمپانی قادر به ساخت قطعات و لوازم جانبی بسیار بیشتری باشد. و درست مانند زنجیره تامین سنتی، اپل حالا بر یک زنجیره تامین دیجیتالی و به همان اندازه تحسینبرانگیز کنترل دارد که سرویسهای اشتراکی کمپانی و همینطور اپلیکیشنهای شخص ثالث را در بر گرفته و انبوهی درآمد از سوی مصرفکنندگان و توسعهدهندگان نرمافزار روانه جیب کمپانی میکند. طی ماه اکتبر و در جریان یک گزارش راجع به صنعت تکنولوژی، کمیته آنتیتراست مجلس نمایندگان آمریکا گفت که اپ استور منجر به شکلگیری یک مونوپلی شده و رگولاتورها باید مداخله کنند.
اپل موضع تدافعی به خود گرفت، اما توسعهدهندگان نرمافزاری مانند اسپاتیفای، اپیک گیمز و فیسبوک هم اتهاماتی مشابه به اپل وارد کردند. مارک زاکربرگ، مدیرعامل فیسبوک در ماه ژانویه اپل را به استفاده از «پلتفرم برترش» برای مداخله در کار اپلیکیشنها و تبلیغات هدفمند متهم کرد. در ماه آگوست، اپیک از اپل شکایت کرد و گفت این کمپانی توسعهدهندگان موبایل را مجبور به استفاده از اپ استور و سیستم پرداختی خودش میکند و در این پروسه، سهمی ۳۰ درصدی از مجموع درآمدها برمیدارد.
اما هیچکدام از این اتفاقات ظاهرا روحیه اپل یا تیم کوک را نابود کردهاند. این کمپانی در ماه سپتامبر متقابلا از اپیک شکایت کرد. اواخر ماه ژانویه هم کوک به سراغ فیسبوک رفت و کفت آنهایی که قوانین حریم شخصی اپل را نقد میکنند خیلی ساده به دنبال استخراج اطلاعات شخصی بیشتری از مردم هستند و رگولاتوریها باید به جای اپل، به سراغ شبکههای اجتماعی بروند. او در بخشی از سخنان خود گفت: «اگر یک تجارت بر فریب دادن کاربران، سوء استفاده از دادهها و انتخابهایی که به هیچ وجه انتخاب نیستند بنا شده باشد، در این صورت استحقاق تمجید ما را ندارد. استحقاقش رفرم است».
پاسخ ها