سال ۲۰۲۰ سالی بود که بیشتر از هر زمان دیگر لازم داشتیم تکنولوژی به نجاتمان بشتابد. یک پاندمی وحشتناک تمام کشورهای جهان را در نوردید، آتشهای سوزان برخی از ارزشمندترین جنگلها را تا مرز نابودی کامل بردند، جبههگیریهای سیاسی ناامیدمان کرد و ما نیز از راه دور و از طریق شبکههای اجتماعی نظارهگر تمام فجایع بودیم. هیچوقت به اندازه سال ۲۰۲۰ مشخص نبود که تکنولوژی چطور میتواند به ما کمک کند یا به ما آسیب بزند.
در بخش مثبت ماجرا، اکنون توانستهایم چند واکسن موثر برای کووید-۱۹ بسازیم. اما این مقاله راجع به دستاوردهای مثبت نیست. در عوض میخواهیم به برخی از بدترین شکستهای دنیای تکنولوژی بپردازیم. با دیجیتال همراه باشید.
واکنش زنجیرهای پلیمراز تکنولوژی جدیدی نیست. در واقع این تکنیک در سال ۱۹۸۰ میلادی و برای تشخیص وجود ژنهایی خاص ابداع شد و سازنده آن نیز جایزه نوبل خود را یک دهه بعد دریافت کرد. این تکنیک اکنون در گستره وسیعی از تستهای تشخیص بیماری و پژوهشهای آزمایشگاهی مورد استفاده قرار میگیرد.
بنابراین در ابتدای آغاز پاندمی کووید-۱۹ و زمانی که آزمایشگاههای مرکز پیشگیری و کنترل بیماری ایالات متحده شروع به ارسال کیتهای تست کرونایی کردند که به خاطر ترکیبات اشتباه هیچ کاربردی نداشتند، افتضاحی تاریخی به بار آمد. البته که این مشکل محدود به آمریکا نبود و از سوی دیگر خبر مربوط به تستهای کرونای چینی با ۸۰ درصد خطا را نیز میشنیدیم. درحالی که متخصصین عقیده داشتند که تستگیری گسترده و مداوم، آسانترین و ارزانترین راه برای سر پا نگه داشتن کشورها است، بسیاری از ما شکستی سخت را در این حوزه تجربه کردیم. حتی با گذشت ۱۱ ماه از آغاز پاندمی، همچنان هم صفهای طولانی و تاخیر در به دست آوردن نتایج تستها، کاملا نرمال است.
یک ویدیوی بسیار مات را متصور شوید که از دوربین مدار بسته یک فروشگاه به دست آمده و یک سرقت را به نمایش درمیآورد. سارق برای لحظهای کوتاه به دوربین نگاه میکند و کار تمام است، پلیس میتواند با تکنولوژی تشخیص چهره به شناسایی او بپردازد. حالا شهری مانند پورتلند در ایالت اورگان را تصور کنید که تصمیم گرفته از استفاده پلیس از تکنولوژی تشخیص چهره جلوگیری کند.
توانایی تطبیق دادن چهرههای درون یک فیلم با چهرههای موجود در یک دیتابیس، یکی از بزرگترین دستاوردهای نسل جدید هوش مصنوعی بوده و این تکنیک حالا دارد از همهجا سر در میآورد. و حتی شاهد این تکنولوژی در اماکنی هستیم که وجودش در آنها مشخصا مداخلهآمیز یا غیر منصفانه تلقی میشود، مثلا در مدارس یا مسکنهای دولتی. نتیجه این اتفاق در سال ۲۰۲۰ چه بود? آغاز شدن موجی از ممنوعیت استفاده از تکنولوژی تشخیص چهره از سوی شوراهای شهر، ایالات و کمپانیهایی که میتوانستند از یکی از برجستهترین نتایج هوش مصنوعی فرابشری بهرهمند شوند.
جوزف آتیک، سازنده یکی از نخستین سیستمهای تشخیص چهره که با دوربینهای مخصوص و یک دیتابیس شخصیسازی شده کار میکند، میگوید: «علت سرعت گرفتن کار تشخیص چهره اینست که اکنون همهجا دوربین داریم - و همه ما خودمان هم سلفیهایمان را دستی دستی تقدیم میکنیم. با خوراندن میلیاردها تصویر به آن، اجازه دادهایم هیولایی بزرگ شکل بگیرد و با تگ کردن خودمان، به آن یاری هرچه بیشتر رساندهایم.» اکنون هزاران برنامه تشخیص چهره در جهان وجود دارد که تصاویر موجود در دنیای آنلاین را به کار میگیرند. به گفته آتیک، کنترل این سیستمها «دیگر یک مشکل تکنولوژیک نیست».
طی فصل تابستان اخیر، آمازون و مایکروسافت از دسترسی پلیس به سیستمهای تطبیق چهره خود سر باز زنند، حداقل به صورت موقتی. و شهرهایی مانند پورتلند هم تصمیم گرفتهاند که تشخیص چهره مردم را در اماکنی مانند فروشگاهها و هتلها ممنوع اعلام کنند. اما هنوز یک خط مشی مشخص وجود ندارد که تعیین کند موارد استفاده درست و غلط از تکنولوژی تشخیص چهره چیست. به جای چرخهای باطل از سوء استفاده تکنولوژیک و بعد اعمال محدودیت، جهان نیاز به قانون دارد.
«لقمههای کوچک. داستانهای بزرگ.» این شعار Quibi بود، یک سرویس استریم هالیوودی که در ماه آپریل از راه رسید و میخواست با محتویات ۱۰ دقیقهای برای نمایشگرهای موبایل، انقلابی در صنعت سرگرمی به وجود آورد. اما مشخص شد که بزرگترین داستان، شکست سریع Quibi بوده است. شش ماه بعد از آغاز به کار، این کمپانی مشغول به اخراج کارمندان مستعد و بازگردانی ۱.۷۵ میلیارد از بودجه خود به سرمایهگذاران بود.
این ماجرا، ما را یاد تغییر مسیر ناگهانی ژورنالیسم در سال ۲۰۱۸ میاندازد که در جریان آن، خبرنگاران وبسایتهای خبری موظف به تولید ویدیوهای فوق کوتاه با درج متن روی تصویر بودند و سپس به شکلی گروهی اخراج شدند. به صورت مشابه، Quibi داشت از متخصصین حرفهای استفاده میکرد و به آنها مبالغی چشمگیر میداد تا به تولید محتوا برای اشتراک ۵ دلار ماهانهاش مشغول باشند و به رقابت با یوتیوب، تیکتاک و انبوهی از پلتفرمهای دیگر که ویدیوهای رقص و گربهها را به صورت رایگان در اختیارمان میگذارند بپردازند.
در نامه خداحافظیاش، مگ وایتمن، مدیرعامل Quibi گفت که تلاش برای ایجاد یک «دستهبندی تازه در دنیای سرگرمی» احتمالا با اهدافی اشتباه انجام شده است. اما او تقصیر را تا حدی به گردن پاندمی کووید-۱۹ نیز انداخت که مردم را در خانهها و مقابل تلویزیون نگه داشت. او نوشت: «متاسفانه هیچوقت به صورت دقیق نخواهیم دانست، اما فکر میکنیم که مشکل ترکیبی از این دو بوده باشد. شکست ما به خاطر تلاش نکردن نبود».
از سال ۲۰۱۶ تا به امروز، چندین دیپلمات و جاسوس آمریکایی در کوبا و چین، مجموعهای از علائم عصبی عجیب و دردناک را تجربه کردهاند. آنها با صدای نویزی شدید از خواب برمیخواستند، تعادل خود را از دست میدادند و نوعی احساس فشار درون صورت خود حس میکردند. بعد از تحقیقات فراوان، آکادمی ملی علوم آمریکا اعلام کرد که اصلیترین دلیل تجربه این علائم، احتمالا استفاده از یک سلاح مایکروویو بوده است.
البته هیچکس نمیتواند به طور یقین بگوید که علت ابتلا به «سندرم هاوانا» به خاطر مخابره مستقیم امواج رادیویی به سمت خانهها و اتاقهای هتل دیپلماتها بوده یا چیزی دیگر. ایالات متحده عملکردی کند در بررسی الگوها داشت و هنوز هم نمیتواند علت بروز مشکل را با قاطعیت اعلام کند. اما مشخصا هرکسی که از این سلاح مایکروویو استفاده کرده، به خوبی به ابعاد ماجرا فکر نکرده است. سایر قدرتهای جهان مانند آمریکا نیز قادر به ساختن سلاحهایی مشابه هستند که منجر به سردرد، شنیدن نویز درون جمجمه، حالت تهوع و از دست دادن شنوایی میشوند.
آکادمی ملی علوم آمریکا میگوید استفاده پنهانی از چنین تکنولوژیهایی، باعث بروز نگرانی درباره جهانی میشود که در آن، بازیگران بدطینت با ابزارهایی تازه به دیگران آسیب میرسانند.
برخی از سلاحها هیچوقت نباید به کار گرفته شوند.
تا به حال برایتان پیش آمده که خواب ببینید با لباس زیر به محل کار یا مدرسه یا دانشگاه رفتهاید؟ با اپلیکیشن زوم، این مهم در دنیای واقعی حاصل میشود!
در جریان پاندمی کووید-۱۹، اپلیکیشنهای تماس ویدیویی تبدیل به فضای کار و کلاسهای درس جدید شدند. و همراه با این اتفاق نیز شاهد مخابره انبوهی از اتفاقها بودیم که باید در حریم شخصی مردم باقی میماندند. برای مثال در جریان بحثی داغ در دادگاه عالی آمریکا، ناگهان صدای سیفون توالت شنیده شد و یک سناتور مکزیکی نیز بدون اینکه خود با خبر باشد، لباسش را جلوی دوربین عوض کرد.
از دوران ماقبل تاریخ تا به امروز، انسان با شگفتی به آسمان چشم دوخته و مشغول رویاپردازی راجع به نیرویی بوده که به خلق جهان منجر شده - و همینطور نیرویی که ممکن است آن را به انهدام کامل بکشاند.
اما اکنون آسمان پر شده از بازتاب نور هزاران ماهواره تجاری نهچندان گرانقیمت که توسط انبوهی از شرکتهای مختلف مانند آمازون، وانوب و اسپیس اکس به مدار زمین فرستاده شدهاند و میخواهند تمام کره زمین را تحت پوشش اتصالات اینترنتی در بیاورند. تنها با یک موشک، میتوان بالغ بر ۶۰ ماهواره به فضا فرستاد.
اکنون اخترشناسان با این مشکل مواجه شدهاند که نور خورشید از روی ماهوارهها بازتاب مییابد و مشکل زمانی بزرگتر میشود که تعداد ماهوارههای موجود در مدار زمین را در نظر بگیریم. اسپیس اکس به تنهایی میخواهد ۱۲ هزار ماهواره Starlink به فضا بفرستد و برخی دیگر از اپراتورها هم برای ۵۰ هزار ماهواره برنامهریزی کردهاند.
بزرگترین نگرانی اینست که تلسکوپهای عریضی که بر بالای کوهستانها بنا شدهاند و قرار است به شناسایی ابرسیارهها و اجرام نزدیک به زمین بپردازند، به حالت نیمهکور درآمدهاند. و بعد از بروز مشکل، تازه یادمان افتاده که باید آن را برطرف کنیم. مثلا اسپیس اکس سعی کرد ماهوارههایی به رنگ کاملا مشکی بسازد، اما بعد ماهوارهها خیلی سریع داغ شدند.
همه ما میدانیم که وقتی یک واکسن با سرعتی بسیار بالا تولید شود، میتواند مشکلاتی ناخواسته به وجود آورد. اما واکسن کووید-۱۹ کشور استرالیا همچنان غافلگیرمان کرد.
تیمی از محققین دانشگاه کوئینزلند با همراهی شرکت بیوتکنولوژی CSL به ساخت یک واکسن پروتئینی نویدبخش پرداختند که به نظر موثر ظاهر میشد. اما بزرگترین ابتکار عمل واکسن، بزرگترین نقطه ضعف آن نیز بود: این واکسن از دو ذره از HIV (ویروسی که منجر به ایدز میشود) استفاده میکرد تا بتواند راه خود را به درون سلولها باز کند. در نتیجه، داوطلبانی که واکسن را دریافت کرده بودند در تستهای رایج HIV به نتیجه مثبت دست پیدا میکنند. البته که نتایج اشتباه بود و کسی به ایدز مبتلا نشد، اما این ماجرا در هر صورت موجی از مباحثات و تئوریهای توطئه را به راه انداخت.
تیم استرالیایی در تلاشی قهرمانانه در صدد حل مشکل برآمد، اما به نتیجه خاصی نرسید. در اوایل ماه دسامبر، دولت این کشور به شکست خود اعتراف و سفارش ۷۵۰ میلیون دلاری برای ۵۱ میلیون دوز از این واکسن را لغو کرد. بنابراین این نخستین باری بود که پروژه تولید یک واکسن به صورت کامل کنار گذاشته شد. گاهی از اوقات، پذیرفتن شکست مسیری بهتر است. وزیر بهداشت استرالیا نیز گفت که «این به معنای درست پیش رفتن یک پروسه علمی است».
سازندگان مورد انتظارترین بازی ویدیویی سال ۲۰۲۰، وعده یک پادآرمانشهر علمی-تخیلی عظیم را به گیمرها داده بودند. اما در عوض محصولی عرضه کردند که به هر شکل ممکن نواقص فنی فراوان دارد. جهان درگیرکننده سایبرپانک ۲۰۷۷ از همان روز نخست مشکلاتی عظیم برای گیمرها ایجاد کرد. بازیکنان (به خصوص آنهایی که به تجربه بازی روی کنسولهای خانگی پرداختند) با انبوهی گلیچ روبهرو شدند که برخی از آنها صرفا نواقص بصری خندهدار بودند و برخی دیگر عملا بازی را به نقطه فروپاشی میکشاندند. چند هفته بعد از عرضه، سونی این بازی را از فروشگاه پلی استیشن حذف و پول هرکسی که میخواست را استرداد کرد.
البته نقدهای منتشر شده برای بازی آنقدرها بد نیستند. برخی حسابی از بازی تمجید کردهاند. و در مجموع باید گفت که وقتی بتوانید چشمتان را روی باگها و گلیچها ببندید، جهانی واقعا عظیم و زیبا آن زیر است. فقط حیف که سایبرپانک ۲۰۷۷ آن چیزی نشد که ۸ سال برایش منتظر بودیم.
پاسخ ها