یکی از کمپانیهایی که بیشترین سر و صدا را در نمایشگاه CES راه انداخته، از دل آزمایشگاه مخصوص سامسونگ به نام استار لب بیرون آمده است. این کمپانی که نئون نام دارد، قصد دارد انسان مصنوعی را فراگیر کند. ایدهای که این کمپان در سر دارد، هم آيندهنگرانه و شگفتانگیز است و هم گیجکننده و ترسناک. بیایید با هم قدم به قلمرو انسانهای مصنوعی بگذاریم؛ انسانهایی که خود را «نئون» مینامند.
به زبان خیلی ساده اگر بگوییم، نئون یک نسخه مصنوعی و مجازی از یک انسان واقعی است. این کمپانی آفریدههای خود را این گونه توصیف میکند:
موجود مجازی که به کمک کامپیوتر خلق شده و مانند یک انسان معمولی است و رفتاری مشابه با دیگر انسانها دارد و میتواند هوش و احساسات مخصوص به خود را داشته باشد.
اما نئونها را با دستیارهای دیجیتالی مانند الکسا و سیری اشتباه نگیرید. بگذارید این گونه بگوییم: انسانهای مصنوعی این کمپانی را مانند یک نوزاد در نظر بگیرید که باید همه چیز را یاد بگیرند. منتها نه این که از اول اول؛ یعنی یک نئون شباهت بینظیری به یک انسان دارد ولی در عین حال برخلاف ماهیت دیجیتالی خود، شخصیتی مجزا و مخصوص دارد. هر انسان مصنوعی احساسات مربوط به خود را داشته و دیالوگها و رفتاری مانند یک انسان «واقعی» از خود نشان میدهند. خاطرات آنها نیز مخصوص به خودشان است و به مرور زمان، مهارتهای جدید یاد میگیرند.
اما هر نئون را بهر کاری ساختند. این جمله بدان معناست که نئونها میتواند شخصیسازی شوند تا مثلا نقش یک معلم، گوینده خبر، پزشک یا هر شغل دیگری که نیازمند حضور یک انسان است را ایفا کنند. البته یکی از مشخصههای بارز نئونها این است که شمایلی فیزیکی ندارند؛ حداقل فعلا.
پراناو میستری (Pranav Mistry) مدیرعامل کمپانی نئون، آفریدههای دیجیتالی خود را این گونه توصیف میکند:
آنها موجودات مجازی هستند که ظاهر و رفتاری شبیه ما دارند. این پیوندی بین دنیای ما و دنیای دیجیتالی را در اختیار ما میگذارد. میتوان به قطع گفت که نئونها دستیارهای صوتی مبتنی بر هوش مصنوعی نیستند.
نیروهای محرکه انسان مصنوعی این کمپانی دو نرمافزار اختصاصی این کمپانی هستند. اولین آنها «Core R3» نام دارد که مخفف «واقعیت، زنده و پاسخگو» است (Reality, Realtime, Responsive). این بخش باعث و بانی پاسخدهی سریع و شباهت زیاد نئونها به انسان است. اما نرمافزار دوم «Spectra» نام دارد. این نرمافزار مسئول هوش، آموزش، احساسات و حافظه آن هاست.
تعامل این دو نرمافزار باعث میشود تا نئونها بتوانند نسبت به فحاشیها واکنش نشان دهند و حتی نسبت به واکنشهای خود احساس مسئولیت کنند. میستری نئونها را «گونه جدید» خطاب میکند. جالبتر اینجاست که نئونها مقیاسی در اندازه یک انسان معمولی دارند و میتوانید آنها را هر جایی که انسانها هم هستند تصور کنید.
زمانی که از ابعاد و مقیاس انسانی حرف میزنیم، منظورمان واقعا ابعاد و مقیاس انسانی است. یعنی اگر شما با یکی از نئونها تماس تصویری برقرار کنید، طوری نمایش داده می شوند که انگار با یک انسان واقعی در حال صحبت هستید. علاوه بر مقیاس، نئونها با شمایل انسانی و کیفیت بسیار بالا ظاهر میشوند تا بیش از پیش بر واقعی بودن آنها افزوده شود.
میستری میگوید:
در آینده تکنولوژی هولوگرافیک میتواند بخشی از پروژه انسان مصنوعی ما باشد، ولی انتظار فیزیکی شدن آن را نداشته باشید. برنامه ما برای نئون این نیست.
نئونهای اولیه همگی از نسخههای انسانی کپی برداری شدهاند و ظاهر و صدایی مشابه آنها دارند، ولی دقیقا کپی آنها نیستند. این پدیده به جلوگیری از تبدیل شدن آنها به دیپ فیک کمک زیادی خواهد کرد، زیرا هر نئون شخصیت جداگانه خود را دارد. میستری میگوید رفتار آنها، ظاهر آنها و نحوه یادگیری نئونها توسط Core R3 خلق میشود.
این تکنولوژی قابلیت این را دارد تا از صفر یک نئون جدید بسازد و به همین دلیل، هر کسی نمیتواند نئون خود را شبیهسازی کند. میستری میگوید این را مانند شناختن یک دوست در نظر بگیرید. زمانی که شما شخص جدیدی را میبینید و با او دوست میشوید، او را از اول و مطابق میل خودتان نمیسازید. نئونها هم دقیقا همین شکلی هستند و اینگونه نیست که شرکتی بگوید نئون را با این شکل و شمایل میخواهم.
برای مثال اگر بانکی بگوید من مسئولی میخواهم که اسپانیایی زبان باشد، تنها نئونی تحویل میگیرد که اسپانیایی حرف بزند و نمیتواند ظاهر او را تغییر دهد. بر اساس گفتههای میستری، اگر شما شخصی را استخدام میکنید، نمیتوانید ظاهر آن را نیز تغییر دهد.
نئون توسط هوش مصنوعی کنترل میشود و به همین دلیل، همواره در حال یادگیری و ساختن خاطرات هستند. آنها در حال یادگیری هستند تا به انسانها بیشتر شبیه شوند و این آموزهها را با سیستم مرکزی خود یا همان «Core R3» به اشتراک میگذارند. اما این تعاملات خصوص باقی میماند و فقط مختص به شما و نئون است. میستری میگوید:
آنها خصیصههای شما را پایش میکنند و از شما یاد میگیرند، اما اینها دادههایی نیستند که نئون را توسعه میدهند. آنها از نحوه حرف زدن، رفتار کردن و حتی خندیدن انسانها یاد میگیرند و در اصل این دادههایی است که به سیستم «Core R3» منتقل میشود تا نسخه بهتری از آن را بسازد. اما هر تعاملی که بین شما و نئون رخ دهد، خارج از دسترس دیگران است.
ویژگی جالب دیگر نئون این است که مانند هر انسانی، خاطرات تعامل آنها با شما، تنها مخصوص به همان نئون است. اگر با یک نئون جدید تعامل کنید، نمیتوانید خاطرات قبلی را به آن منتقل کنید. این گونه نیست که ادامه روابط خود را با یک نئون جدید از سر بگیرید. درست مانند انسانها که اگر با شخص جدیدی آشنا میشوید، باید از صفر شروع کنید.
نئونها البته دستیار هوشمند نیستند و مانند الکسا و آمازون همه چیز را نمیدانند. آنها میتوانند از اینترنت دادهها را جمعآوری کنند ولی همان قدر طول میکشد که برای یک انسان معمولی طول خواهد کشید. با این حال میستری میگوید که هر نئون میتواند در یک زمینه مشخص حرفهای شود. مثلا میتوانید یک نئون داشته باشید که به شما یوگا یاد بدهد؛ یا نئون دیگری میتواند به شما در صحبت به زبان اسپانیایی کمک کند تا در مادرید به مشکل بر نخورید. میستری توضیح میدهد:
نئونها همه چیز را نمیدانند. آنها هم مانند انسانها یاد میگیرند. آنها کامل نیستند چون انسانها کامل نیستند و این چیزی است که آنها را انسان میکند.
میستری تاکید دارد که نئونها فروشی نیستند. در عوض شما باید اشتراک آنها را تهیه کنید و کسب و کارها میتوانند آنها را استخدام کنند تا مثلا در یک بانک، مشتریها را راهنمایی کنند. سیستم «Core R3» نیز فروشی نیست و کمپانی نئون تکنولوژی خود را در اختیار دیگران قرار نخواهد داد. همچنین اگر با نئون خود بدرفتاری کنید، او مانند یک انسان واقعی در شرایط مشابه پاسخ شما را میدهد.
این کمپانی نئون را طوری طراحی نمیکند که همیشه صبور و خوش برخورد باشند. میستری میگوید:
اگر شما یک نئون را ناراحت یا عصبانی کنید، ما از شما میخواهیم که رفتار خود را تغییر دهید و رفتار خود را جبران کنید. این کار زمانبر خواهد بود.
با تمام این اوصاف باید بگوییم که پروژه نئون هنوز در مراحل ابتدایی توسعه خود قرار داشته و در حال حاضر تنها بخش «Core R3» آن کار میکند و بخش «Spectra» آن هنوز جای کار بیشتری دارد تا نئونها بتوانند احساسات را نیز نشان دهند.
در کل اگر احساس میکنید هنوز نتوانستهاید نئون را آن طور که باید و شاید درک کنید، پیشنهاد میکنیم فیلم بلید رانر را تماشا کنید و به شخصیت «JOI» دقت کنید.
پاسخ ها