آیین آغاز سال تحصیلی جدید به صورت مجازی برگزار شد و مسئولان بدون حضور در مدارس، دانش آموزان را به مدرسه فرستادند. آنها به صورت مجازی در مراسمی شرکت کردند که دانش آموزان به صورت واقعی در مدارس و در کنار هم حضور داشتند. امروز مدرسه رفتن برای مسئولین خطرناکتر از دانش آموزان بود؛ دانش آموزانی که بسیاری از همکلاسیهایشان ترجیح دادند در خانه بمانند و والدین هنوز برای آموزش مجازی فرزندان خود دچار ابهامات مختلفی هستند.
طبق آمار رسمی که تا روز قبل از شروع مدارس از دریچههای رسمی خبر رسانی منتشر شده، در شبانهروز قبل از آغاز مدارس در ایران ۱۱۰ نفر بر اثر کرونا جان خود را از دست دادند و هزار و ۸۹۴ مبتلا شناسایی شده. تاکنون در ایران ۲۲ هزار و ۱۵۴ نفر بر اثر بیماری کرونا جان باختهاند و ۳۸۴ هزار و ۶۶۶ نفر به ویروس کرونا مبتلا شدهاند. کشورمان ایران با همین آمار به استقبال بازگشایی مدارس در سال تحصیلی جدید رفت.
میگویند پروتکلهای بهداشتی را رعایت کردند و از آن سو ویدیوها و عکسهایی از برخی مدارس منتشر شده که بچهها در کنار یکدیگر و با کمترین رعایت حد فاصله نشستهاند. البته برخی مدارس خلوتتر بوده و برخی مدارس شلوغتر. ابتدا مشخص نبود والدین باید بچهها به مدرسه ببرند یا خیر، چرا که چند روز پیش در صدا و سیما گفته شد صبح شنبه از مدارس درباره این موضوع تلفنی بپرسید. از آن سو وزیر آموزش و پرورش در همان زمان اعلام کرد که همه دانش آموزان باید به مدرسه بروند و پروتکلهای بهداشتی در مدارس رعایت میشود:
«جگر گوشههای شما جگر گوشههای ما هم هستند و بازگشایی مدارس طبق موافقت ستاد ملی کرونا و شخص وزیر بهداشت و همچنین دستورالعملهای اعلامی از سوی وزارت بهداشت انجام میشود.»
اینها بخشی از صحبتهای «محسن حاجی میرزایی» وزیر آموزش و پرورش کشور است. او البته کمی بعدتر از این صحبتها در مصاحبه تلویزیونی خود گفت: «حضور در مدارس مصوبه ستاد نیست ولی مغایر با مصوبه ستاد هم نیست.»
سازمان نظام پزشکی با بازگشایی مدارس مخالفت کرده و انتقادهای زیادی نیز در فضای مجازی به بازگشایی مدارس در شرایط شیوع ویروس کرونا ذکر شده است. موافقین میگویند که مدارس در بسیاری از کشورهای دنیا برقرار است و مخالفین میگویند که رعایت پروتکلهای بهداشتی در تمامی مدارس رعایت نمیشود و قشر کم سن و سال دانش آموز را نمیتوان چندان ملزم به این قید و بندها نمود. فارغ از این مسائل، باید به جنبه آموزش نگاه کرد، آموزشی که برگزاری آن به صورت «مجازی» در سال گذشته رشد پیدا کرد و به نظر میرسد امسال نیز این روند ادامه داشته باشد.
برخی از والدین به آموزش مجازی یا خانگی فرزندان خود روی آوردهاند و بیشتر از آموزش مدرسه روی این موارد تاکید میکنند. در واپسین روزهای سال گذشته، وزارت آموزش و پرورش پروژههای خاک خورده «شاد» را از زیر پروندههای قدیم پروژههای نیمهتمام خود بیرون کشید و اعلام کرد به زودی و با کمک اپراتورها این شبکه دانش آموزی راهاندازی خواهد شد. همینطور هم شد و آموزش و پرورش با کمک شرکتهای فناوری و همراه اول، اپلیکیشن شاد را بالاخره راهاندازی کرد؛ اپلیکیشنی که به اصرار پیشوند «شبکه» به آن داده شده در صورتیکه کارایی این اپلیکیشن در واقع، در حد یک پیام رسان و ایجاد گروه است با امکاناتی کمی بیشتر که فضای شاد را شبیه به یک پلتفرم آموزشی کند. با این حال اینکه تصور کنیم یک «شبکه آموزشی مجازی» با «شاد» در کشور تاسیس شده، گزاره چندان صحیحی به نظر نمیرسد. ناگفته نماند نسخه دوم شاد چند روز پیش عرضه شد.
برخی از مدارس نیز یک بستر مجزا برای دانش آموزان تدارک دیدهاند که از صبح روز اول، با اخلال مقطعی مواجه شد. اسکای روم که یکی از این بسترها است و مدارس به آن بخت و اقبال خوبی نشان دادهاند در ساعاتی از روز ۱۵ شهریور دچار اختلال شد و یک عدهای نیز در پیامرسانهای دیگر بومی و غیربومی کلاسهای خود را برگزار میکنند که نظارت روی آنها سختتر است ولی به نظر میرسد کمترین مشکل را در روز اول مدرسه داشتهاند.
«بهار احمدی» دانش آموز متوسطه یک مدرسه دولتی است که میگوید در روز ۱۵ شهریور تنها ۶ نفر در کلاسشان حضور داشتند و پروتکلهای بهداشتی نیز در مدرسهشان به صورت حداقلی اجرا شده بود. او میگوید مدرسهشان هنوز برنامهای برای برقراری کلاسها در پلتفرم دیگری ندارد: «تازه با بازگشایی مدارس یک نظر سنجی بین دانش آموزان و والدین آنها برقرار شده که کلاسها کجا برقرار شود و انگار در تمام این سه ماه تعطیلات مدرسه در اغما فرو رفته بود.»
«حورا شجاع صنوبری» یکی دیگر از دانشآموزان، میگوید که آنها در فضای مجازی یک برنامه درسی مشخص دارند که همین امروز بهشان ابلاغ شده و دروس با هشتگهایی متناسب و به صورت تفکیک شده در کانال مدرسه قرار میگیرند: «دروس به صورت جزوات اختصاصی PDF همراه با شرح صوتی هستند. ولی با این حال عدم دسترسی به معلم به شدت حس میشود، هرچند برخی دوستانم که در مدارس غیر انتفاعی هستند، به راحتی با معلمین خود در ارتباط هستند ولی ما صرفا میتوانیم یکطرفه درسها را داشته باشیم.»
او همچنین تاکید دارد مدرسه در اطلاعرسانی پیرامون آموزش آنلاین و دیگر مسائل بسیار ضعیف عمل کرده است: «کسی که به صورت تلفنی پاسخگو نیست، پیش از شیوع کرونا هم مدرسه سایتی نداشته که ما بخواهیم از آنجا مسائل را پیگیری کنیم. خبری از پیامک هم نیست و باید از طریق دیگر دانش آموزان بفهمیم که در پیامرسان X یا Y، مدرسهمان شروع به برگزاری کلاسهای آنلاین میکند.»
برخی از این بسترها که توسط مدارس آماده شده آنقدر ناامن هستند که به راحتی توسط دیگران به راحتی هک میشوند
«رهامیر راد» دانش آموز مقطع دبیرستان است و از آموزش مجازی سال گذشته خاطرات خوشی ندارد و میگوید احتمالا تمام وقایع چند ماه گذشته دوباره از نو در سال تحصیلی جدید نیز رخ خواهد داد. او که سالهای آخر دبیرستان را میگذراند به من میگوید که مدرسه آنها در ابتدای امر یک گروه آموزشی در پیامرسان «سروش» راهاندازی کرده بود ولی والدین و دانشآموزان از این مساله ناراضی بودند و در نتیجه مدرسه یک کانال تلگرامی برای دانشآموزان ایجاد کرد. ایمان میگوید که روش تدریس آنها با دانشگاهیان کاملا متفاوت است: «در کانال تلگرامی ما معلمها میآیند و یک سری فایل و صوت و تصویر مربوط به بخشی از دروس را میگذارند و میروند. ما هم هر زمان که خواستیم این فایلها را دانلود میکنیم. نه مشارکت کلاسی در کار است و نه چیز دیگری.»
رهامیر همچنین تاکید دارد که آنها هیچ برنامه آموزشی ندارند و معلمها هر یک به تشخیص خود، فایلها را میفرستند و بینظیمی عجیبی در کانال حکمفرما شده و به نظر میآید آشوب داخل کانال به خاطر عدم مدیریت درست این صفحه است. او میگوید برخی از دروس نیز اصلا توسط معلمهایشان تدریس نمیشود (مانند ریاضی و عربی) و نهایتا معلم آن درس، ویدیو پخش شده از شبکههای صدا و سیما را درون کانال آپلود میکند و بس. نحوه امتحان گرفتن برای آنها نیز اینگونه است که سوالها در کانال آپلود میشود و جوابها باید طی مدت زمان مشخص به گروه فرستاده شود: «که طبیعتا بعید میدانم کسی خودش به تنهایی مسائل را حل کند.» او همچنین پیش بینی میکند که به احتمال زیاد مانند سال گذشته تقریبا اکثر معلمین کانال و گروه تلگرامی یا واتساپی مجزایی میسازند و صوت و تصویر و فایلهای تدریس شده خود را در آنجا هم برای دیگر دانش آموزان به اشتراک میگذارند.
کرونا و شیوع جهانی آن سبب شده است که تمام ابعاد زندگی بشر تحت تاثیر قرار بگیرد و آموزش هم چه در سطح آموزش و پرورش و چه در سطح آموزش عالی از این قاعده مستثنی نیست اما سطح حساسیت برای سطح آموزش و پرورش به دلیل اینکه دانش آموزان هنوز با مسائل و تبعات کرونا آشنا نبوده و ممکن است به دلیل رفتارهای طبیعی کودکانه پروتکل های بهداشتی را رعایت نکنند، بیشتر از آموزش عالی است. این وضعیت وقتی تشدید می شود که برخی سیاست ها موجب سردرگمی دانش آموزان و خانواده های آنها شده است.
در طول بیش از شش ماه گذشته که ویروس کرونا در ایران شیوع پیدا کرده است، سیستم آموزشی کشور هنوز نتوانسته است تصمیمی واحد با حداقل ریسک اتخاذ و سیاست های آموزشی به صورت واضح تبیین کند تا نگرانی خانواده ها و دانش آموزان کاهش یابد. یک روز حرف از آموزش مجازی با استفاده از اپلیکیشنهای مختلف از جمله برنامه شاد مطرح است، روزی دیگر تصمیمات قبلی نقض شده و از آموزش حضوری صحبت میشود، یک روز قرار میشود سیاست های زوج و فرد اعمال شود و روز دیگر تصمیمی دیگر.
وزیر بهداشت به همگی گفته اگر ببیند موقعیت بچهها در خطر است، با همکاری آموزش و پرورش راه چارهای برای آموزش میاندیشند، به نظر میرسد تا کودکان در معرض بیماری قرار نگیرند دو وزارتخانه کشور پی به این مساله نمیبرند و تا به امروز به جز اتصال تمامی مدارس به شبکه ملی اطلاعات که توسط وزارت ارتباطات صورت گرفته، وزارت آموزش و پرورش هنوز به یک جمعبندی نرسیده و نمیداند باید آموزش را از چه طریقی ادامه دهد. گذاشتن کل بار دوش آموزش مجازی کشور به یک اپلیکیشن (شاد) از جمله مواردی است که کارشناسان نسبت به آن انتقاد دارند.
«سوها حسینی» کارشناس آموزش در باره ورود بخش خصوصی و کمک این تیمها به مساله آموزش به دیجیتال میگوید: «مگر در زمان حضور فیزیکی بچهها در مدارس، آموزش و پرورش به یکایک مدارس و اتفاقات درون آنها نظارت داشت؟ آموزش مجازی نیز میتواند به همین شکل باشد. یک سری اصول و آیین نامه برای برگزاری تدوین شود و مدیران مدارس با خلاقیت خودشان این آموزش را به بستر مجازی و تیمهای گوناگون ببرند. اینکه برخی مدیران مدارس در برابر آموزش مجازی مقاومت میکنند مسالهایست که دولت باید به آن ورود پیدا کند؛ شاید این مقاومت ریشه در عدم آگاهی مدیر مذکور باشد که موضوع طبیعی و دور از ذهنی نیست. به هر حال یک مدیر مدرسه الزاما نباید مدیریت مجازی مدرسه را بلد باشد و یا حتی از آن سر در بیاورد و اینجاست که دولت باید به کمک این عزیزان شتافته و آنها را در هدایت مجازی یاری کند و آشنایی بدهد نه اینکه دستور برقراری فیزیکی کلاسها را بدهد یا همه امور را مانند حکومت جزیرهای به این مدیران بسپارد.»
حسینی تاکید دارد که اساسنامهای برای آموزش مجازی باید تدوین شود و الباقی کار به مدیران سپرده شود. او میگوید در کلاس فیزیکی مدارس هم ارتباط بین معلم و دانش آموز و یا دانش آموزان با یکدیگر ممکن است با مشکل دچار شود و این قبیل مسائل در فضای مجازی نیز ممکن است رخ بدهد: «فضای مجازی تمثیلی از دنیای واقعی است و هر مشکلی که در آنجا امکان رخ دادنش باشد در دنیای فیزیکی هم امکان دارد اتفاق بیفتد. نباید فکر کنیم که چون مساله فضای مجازی است پس بچهها به کام اینترنت و مضرات آن فرو میروند. این مسائل باید توسط والدین نظارت بشود و چه مدرسه حضوری باشد چه خیر، نسل جدید همواره در کمین این مشکلات در بستر مجازی است.»
او درباره چگونگی برقراری عدالت آموزشی در این ایام نیز به دیجیتال میگوید: «باید در نظر بگیریم که در واقعیت امکانات مدارس در مناطق مختلف کشور با یکدیگر متفاوت است. اما اینکه عدهای از دانش آموزان اساسا به اینترنت یا تجهیزات آموزشی مجهز نیستند مشکل بزرگیست که دولت باید در این چند ماه به چاره آن فکر میکرد. آمار دقیقی از این دانش آموزان در دسترس نیست اما اگر تعداد آنها را چند صد هزار نفر هم بدانید، فراهم کردن این تجهیزات برای چند صد هزار دانش آموزی که این مشکل را دارند نباید مشکل چندان پیچیدهای باشد و هزینهبر بودن آن با توجه به کاهش هزینه مدارس به طور فیزیکی، چندان نباید برای این وزارتخانه سنگین باشد.»
هیچ یک از ما از هفتههای آتی خبر نداریم و نمیدانیم که وضعیت کرونا در دنیا و کشور ما به چه سمتی پیش خواهد رفت. وضعیت آموزش آنلاین دانشآموزان سراسر کشور نیز در هالهای از ابهام قرار دارد و باید دید که دولت این بار هم مشکل را به سمت خود مردم برمیگرداند یا نهایتا اقدامی عاجل، موثر و مفید از خود نشان خواهد داد؟ تا چندی دیگر دانشجویان نیز به این قشر اضافه خواهند شد و باید دید دانشگاهها قصد دارند چطور سال تحصیلی را برگزار کنند.
پاسخ ها