تا پیش از ظهور استارتاپها رابطه دوستانه بین مدیران با کارکنان چندان رایج نبود اما از زمانی که سلسله مراتب معنای خاص خود را از دست داد و استارتاپها پا به عرصه گذاشتند، این نوع از دوستی نمود بیشتری پیدا کرده است. با این حال برای بقای این روابط باید موارد خاصی را مد نظر قرار داد که در ادامه به آنها پرداختهایم.
حتی اگر رییس را دوست صمیمی خود میدانید باید در محیط کار رفتاری حرفهای داشته باشید. به عبارت دیگر نبای پای بحثهای خصوصی مثل رقص و پایکوبی در عروسی یا مهمانی که با هم رفتهاید را وسط بکشید. هرچند بعضی بحثهای دوستانه منع خاصی ندارد اما بیشتر سعی کنید درباره موارد کلیتر مثل رستوران مورد علاقه یا شهری که برای تعطیلات انتخاب کردهاید، صحبت کنید.
نباید انتظار داشته باشید رییس یا مدیر به خاطر دوستی که دارید شما را از بقیه متمایز کرده و پروژههای بهتر و مورد علاقهتان را به شما بسپارد. این نوع پارتیبازی قطعا خشم و دلخوری دیگر کارکنان را نسبت به رابطه شما در پی خواهد داشت و این مساله را به گوش واحد منابع انسانی یا مدیران رده بالاتر خواهند رساند که در آن صورت برایتان گران تمام خواهد شد.
برخی شرکتها قوانین سفت و سختی در مورد شبکههای اجتماعی دارند اما اگر حتی شرکت شما جزو آنها نیست باید در اینستاگرام و توییتر هم مراقب رفتارتان با رییس باشید. در واقع سعی کنید تنها نظرات و مطالبی را با رییس به اشتراک بگذارید که ارسال آنها برای مادربرزگتان هم مشکلی ندارد. همچنین انتشار عکسهایی که با لباس شنا یا فیگورهای غیرعادی در شمال گرفتهاید اصلا ایده خوبی نیست.
از قدیم گفتهاند جنگ اول به از صلح آخر. اگر نمیخواهید دوستی با رییس برای شما یا او دردسرساز شود، از همان اول سنگهایتان را از هم وا بکنید. سعی کنید با یکدیگر درباره حد و مرز این دوستی به ویژه در محل کار به توافق برسید، مخصوصا اگر شما رییس هستید به طرف مقابل توضیح دهید که نباید از شما انتظار لطف خاصی داشته باشد.
در کنار تعیین مرزهایی مشخص، پیش مدیرتان سخنچینی نکرده و پشت سر دیگران صحبت نکنید. شاید در ظاهر در جریان این دست از شایعات و اخبار قرار گرفتن سرگرمکننده باشد، اما معمولا پایان خوشی ندارد. به هیچ عنوان به سخنچینی درباره همکاران پیش مدیرتان تن ندهید. بگذارید بدانند شما ارزش روابطتان را میدانید و در همین حین مرزهایی که برای هر کدام از افراد تعیین کردهاید را یادآوری نمایید. در شرایط دشوار بگویید: «در حالی که برای رابطه خودمان ارزش قائل هستم، ترجیح میدهم پشت سر همکارانم صحبت نکنم و به شایعات دامن نزنم». اگر مدیرتان اصرار کرد، شاید او دوست خوبی برای شما نباشد. اگر از همان اول از اینکار خودداری کنید، بعدا روابط پایدارتر خواهند ماند و دردسرهای کمتری ایجاد میشود.
مدیر بودن ممکن است خیلی چالش برانگیز باشد. شاید فکر کنید میدانید چه اتفاقی پیرامونتان میافتد، اما معمولا مدیران دیدگاه دیگری دارند. شاید مدیر شما اطلاعاتی را از مدیران ارشد یا رهبران سازمان بگیرند، که برای به اشتراکگذاری با شما یا سایر افراد تیم آماده و مناسب نباشد. شاید مدیر شما بخواهد برای پیشرفت در حرفه خودش برخی موارد را مسکوت نگه دارد، بنابراین چنین مسائلی را شخصی برداشت نکنید و اگر پروژه متفاوتی از آنچه مد نظرتان بوده را به شما محول کرد، ناراحت نشوید. شاید افق بزرگتری مد نظر باشد، بنابراین روابط شخصی خود با مدیران را از روابط حرفهای و شغلی جدا کنید.
این موضوع شاید یکی از دشوارترین بخشهای دوستی با مدیرتان باشد؛ در حالی که میدانید مدیر دوست شماست، نباید فراموش کنید او در هر صورت مدیریت شما را بر عهده دارد و باید عملکردتان را بررسی کند تا در صورت لزوم تغییر یا پیشرفتهایی در آن صورت دهد. سعی کنید به بازخوردهای او درباره وضعیت حرفهای خودتان توجه کنید و اگر چیزی را هم متوجه نشدید، سوالاتی بپرسید و به پاسخهایش گوش دهید. اگر دنبال درآمد بیشتر یا ارتقایی در مرتبه شغلی خود هستید، به خواستههای او عمل کنید تا بتواند در صورت لزوم پشتیبان شما باشد. اگر عملکرد بدی داشته باشید و مدیرتان مواردی را گوشزد کرد، از آن برداشت شخصی نداشته باشد. او میخواهد به شما کمک کند رشد کنید و آموزش ببینید.
پاسخ ها