الکام استارز که حالا تبدیل به اصلیترین بخش از نمایشگاه الکامپ است، امسال شاهد حضور بیشتر از ۴۰۰ استارتاپ از طیفهای مختلف بود. گستردگی خدمات استارتاپها، رشد آنها، مدلهای درآمدزایی و بسیاری دادههای دیگر، آمارهایی طلایی هستند که در بیابان خشک آماری ایران دسترسی به آنها چندان ساده نیست.
اکنون سازمان نظام صنفی رایانهای کشور که در سالهای اخیر برگزارکننده نمایشگاه الکامپ بوده است، با انجام یک نظرسنجی و طرح ۴۴ سوال از ۳۴۷ استارتاپی که در الکام استارز حضور داشتهاند، آماری تحت عنوان «تحلیل فضای استارتاپی ایران» را تهیه کرده است که دادههای دقیقی از وضعیت استارتاپهای ایرانی را ارائه میدهد.
«عطا خلیقی»، مدیر این پروژه، در گفتگو با دیجیتال اعلام میکند که به استارتاپهای شرکتکننده در الکام استارز، پرسشنامهای آنلاین ارائه شده تا به این شکل در جمعآوری دادهها مشارکت کنند. اما نکته مهمی که خلیقی به آن اشاره میکند، بررسی دقیق تمام دادههای اعلام شده از سوی استارتاپها است تا نهایتاً آمارهای دقیقی از اکوسیستم استارتاپی کشور به دست آید.
او در پاسخ به این سوال که چنین اطلاعاتی بیشتر برای چه کسانی مفید است، میگوید: «این گزارش تحلیلی نشان میدهد که اکوسیستم استارتاپی ایران که از آن صحبت میکنیم، دقیقاً چه است. به همین دلیل، این گزارش میتواند برای خود استارتاپها و البته تصمیمگیران مفید باشد. نکته مهم اینجاست که زیست بوم ما یک زیست بوم جوان است و به همین دلیل، این گزارش هم برای امسال مفید است، چراکه هر سالی که ما اینکار را انجام دادهایم، شاهد تغییرات اساسی بودهایم. در نتیجه باید اینکار ادامه داشته باشد.»
بر اساس این گزارش، ۲۹.۴ درصد از استارتاپهایی که در الکام استارز حاضر شدهاند عمری بین ۱ تا ۲ سال داشتهاند. رتبه دوم با ۱۹ درصد به استارتاپهای ۶ ماهه تا یک ساله رسیده است و ۱۷ درصد هم عمری بین ۲ تا ۳ سال داشتهاند. نکته قابل تامل اینجاست که صرفاً ۱۴.۴ درصد از استارتاپهای حاضر در الکام استارز عمری بیشتر از ۳ سال داشتهاند.
در بخش مرحله رشد، ۳۶.۳ درصد از استارتاپها وارد بازار شدهاند و ۳۹.۵ درصد هم به رشد و درآمدزایی رسیدهاند. ۳.۵ درصد کاملاً بالغ هستند و ۱۴.۱ درصد استارتاپها هم نمونه اولیه محصول (MVP) خود را ارائه دادهاند.
آمار مهم دیگری که در این تحلیل به چشم میخورد، مدل تجاری استارتاپها است. بر اساس این گزارش به نظر میرسد که استارتاپهای ایرانی تلاش میکنند تا از راههای مختلفی به درآمدزایی برسند و تمرکزشان صرفاً بر یک روش خاص نیست.
برای مثال ۷۶.۹ درصد از استارتاپها از مدل B2C (ارائه خدمات به مشتری نهایی) کسب درآمد میکنند اما همزمان میبینیم که در این زیستبوم، ۶۸.۹ درصد از استارتاپها از مدل B2B (ارائه خدمات به سایر شرکتها) هم کسب درآمد دارند. این نمودار همچنین نشان میدهد که ۱۶.۷ درصد از استارتاپها، از دولت و به شکل B2G درآمد کسب میکنند.
«حوزه فعالیت استارتاپها» که نمودار بعدی این گزارش است، میتواند تحلیل و تصویر دقیقی برای افرادی باشد که میخواهند تصمیم بگیرند تا وارد این اکوسیستم استارتاپی شوند.
این نمودار نشان میدهد که ۲۹.۷ درصد از استارتاپها در حوزه خدمات و ابزارهای پایه فناوری اطلاعات مشغول به کار هستند و تبلیغات و بازاریابی، در کنار آموزش و مشاوره با سهمی ۱۷.۳ درصدی در رتبه اول ایستادهاند.
در این میان حوزههای خاصی وجود دارد که فعالیت در آنها بسیار کم است. برای مثال ورزش، موسیقی، کتاب، توانیابان و البته امنیت، حوزههای فعالیتی هستند که سهمی کمتر از ۲ درصد داشتهاند.
از سوی دیگر میبینیم که مدل درآمدزایی حدود ۵۰ درصد از استارتاپها، فروش محصول است. دریافت حق کمیسیون با ۳۴ درصد، دومین مدل درآمدزایی پرطرفدار بین استارتاپهای ایرانی است.
اما نکته قابل توجه در این میان اینجاست که ۳۰.۸ درصد از استارتاپها به واسطه تبلیغات درآمد دارند و از آن جالبتر اینکه ۲۹.۷ درصد از استارتاپهایی که در این نظرسنجی شرکت کردهاند، گفتهاند که مدل درآمدزایی آنها از طریق فروش حق عضویت است. با توجه به شرایط کپی رایت در ایران، آمار ۳۰ درصدی درآمد بر اساس حق عضویت، تا حدی امیدوارکننده به نظر میرسد.
اما استارتاپهای ایرانی در چه محدودهای از بازار فعالیت میکنند؟ از بین پاسخدهندگان، ۷۶.۷ درصد اعلام کردهاند که خدمات آنها در کل بازار کشور در دسترس است. اما نکته قابل توجهی که وجود دارد این است که ۱۶.۱ درصد از استارتاپها میگویند بازار منطقهای دارند و ۱۱.۸ درصد هم بازار جهانی.
البته وقتی از استارتاپها پرسیده شده که محدوده بازار مورد نظر آنها در آینده چیست، ۵۵.۳ درصد بازار منطقه و ۵۳.۹ درصد خواستهاند که به سمت بازار جهانی بروند. جالبتر اینکه در این برآورد، سهم بازار کشوری هم کاهش داشته است و از ۷۶.۷ درصد فعلی به ۴۷.۸ درصد در قالب پیشبینی رسیده است.
بخش دیگر این گزارش مربوط به فعالیت استارتاپها در شبکههای اجتماعی است. اینجا مشخصاً اینستاگرام، تنها شبکه اجتماعی پرطرفدار خارجی و فیلتر نشده در ایران، رکورد دار است و ۸۵ درصد از استارتاپها از آن استفاده میکنند.
۶۹.۲ درصد از استارتاپها هم در تلگرامی که فیلتر است اما همچنان کاربران از آن بهره میبرند، حساب کاربری دارند و فعال هستند. نکته جالب اینکه فعالیت در لینکدین ۳.۵ درصد بیشتر از توییتر بوده است.
بخش قابل تامل ماجرا اما به فعالیت ۴.۹ درصدی استارتاپهای ایرانی در پیامرسانهای داخلی مربوط میشود که بعید است در ماههای اخیر هم تغییری در آن حاصل شده باشد. ۷.۵ درصد هم اعلام کردهاند که هیچ فعالیتی در شبکههای اجتماعی ندارند.
بخش بعدی گزارش مربوط به مدل همکاری استارتاپها با شرکتهای بزرگ است و میبینیم که از بین این ۳۴۷ استارتاپ، تنها ۳.۵ درصد اعلام کردهاند که هیچ همکاری با شرکتهای بزرگ ندارند.
۶۲ درصد اعلام کردهاند که محصول یا سرویس خود را به شرکتهای بزرگ میفروشند و ۴۵ درصد نیز پروژه کاری مشترک با شرکتهای بزرگ تعریف کردهاند. در این میان سهم سرمایهگذاری و خرید سهام استارتاپها از سوی شرکتها بزرگ هم به ۳۷.۲ درصد رسیده است.
این گزارش همچنین شامل آمارهای کوتاه و جالبی دیگری است. برای مثال ۳۳.۴ درصد استارتاپها فقط یک بنیانگذار دارند و ۲۲ درصد هم با ۲ نفر تشکیل شدهاند. یا جنسیت بنیانگذاران استارتاپها، ۸۹.۹ درصد آقا و ۱۰.۱ درصد خانم بوده است.
آمار مهمتر اما مربوط به سن بنیانگذاران استارتاپها است که همیشه حواشی و باورهای نادرستی در این رابطه وجود داشته. اینجا هم میبینیم که ۳۰ تا ۳۵ سالهها ۳۳.۱ درصد افرادی را تشکیل میدهند که استارتاپ خود را ایجاد کردهاند. دسته بعدی با ۲۹.۴ درصد به ۲۵ تا ۳۰ سالهها میرسد.
تنها ۱.۴ درصد از استارتاپها توسط افرادی که کمتر از ۲۰ سال سن داشتهاند بنیانگذاری شدهاند و سهم ۲۰ تا ۲۵ سالهها هم ۱۱ درصد بوده است. نکته جالبتر اینکه از میان ۳۴۷ استارتاپی که در نظرسنجی شرکت کردهاند، ۱۰.۷ درصد بنیانگذاری داشتهاند که سنش بالاتر از ۴۰ سال بوده است.
این نمودار وضعیت رشته تحصیلی بنیانگذاران را نمایش میدهد. نرم افزار با ۲۵ درصد و فناوری اطلاعات با ۲۲.۵ درصد و سپس مدیریت با ۱۰ درصد، در صدر هستند.
گزارش همچنین نشان میدهد که ۷۷.۵ درصد از بنیانگذاران، به شکل همزمان شغل دیگری ندارند و بر استارتاپ خود تمرکز کردهاند در حالی که ۲۲.۵ درصد هم اعلام کردهاند که دارای شغل دیگری هم هستند. از سوی دیگر ۴۷.۸ درصد بنیانگذاران اعلام کردهاند که تجربه قبلی شکست نداشتهاند.
وضعیت ایجاد اشتغال توسط استارتاپها، آمار مهم دیگری است که میتوان آن را در این گزارش یافت.
از بین ۳۴۷ استارتاپ، ۴۹.۹ درصد اعلام کردهاند که تیم آنها بین ۱ تا ۵ نیروی تمام وقت دارد. ۳.۷ درصد هم اعلام کردهاند که بیشتر از ۳۰ نفر کارمند تمام وقت دارند. ۱۳.۵ درصد هم اعلام کردهاند که هیچ کارمند تمام وقتی ندارند.
اما در بخش تعداد کارمندان پاره وقت، این معادله تغییر میکند. ۶۲.۹ درصد گفتهاند که بین ۱ تا ۵ کارمند تمام وقت دارند. در این میان ۶۹.۵ درصد از استارتاپها گفتهاند که بین ۱ تا ۵ کارمند خانم دارند.
اما استارتاپها چگونه و از چه روشهایی نیازهای مالی خود را تامین میکنند؟ ۴۸.۷ درصد گفتهاند که استارتاپ درآمدزا است اما فقط ۱۱.۸ درصد اعلام کردهاند که سودآوری هم دارند. ۱۹ درصد اعلام کردهاند که مشکل تامین مالی را با جذب سرمایهگذار حل کردهاند و ۶.۱ درصد هم اعلام کردهاند که به دنبال جذب سرمایهگذار در مراحل بعدی هستند.
اما استارتاپهای ایرانی چه دلیلی برای جذب سرمایه دارند؟ همانطور که انتظار میرود ۶۲ درصد گفتهاند که میخواهند از سرمایه برای مقیاسپذیری و رشد استفاده کنند. هزینههای پرسنل، بازاریابی، خرید تجهیزات جدید و البته توسعه محصول از دلایل مهم دیگر برای جذب سرمایه بودهاند.
استارتاپها همچنین گفتهاند که قرار است از چه روشهایی تامین مالی یا افزایش سرمایه داشته باشند. ۶۰.۲ درصد اظهار کردهاند که میخواهند از سرمایه شخصی استفاده کنند. ۵۰.۱ درصد هم اعلام کردهاند که به دنبال سرمایهگذاران خطرپذیر هستند.
در بخش دیگری از گزارش، استارتاپها مهمترین موانع داخلی و بیرونی برای رشد را بیان کردهاند. در بخش موانع داخلی، انگشت اتهام با سهمی ۵۴.۵ درصدی به سوی محدودیتهای کشور کشیده شده است. ۵۱ درصد مهمترین موانع داخلی، مربوط به نقدینگی پایین بوده است. اما در بخش موانع بیرونی، ۵۶.۲ درصد، قوانین و مقررات را بزرگترین چالش دانستهاند. سیاستگذاری دولت، کمبود سرمایهگذار، کمبود نیروی انسانی ماهر و رکود بازار هم هر کدام سهمی بین ۳۵ تا ۴۰ درصد از بزرگترین چالشهای بیرونی داشتهاند. در این میان استارتاپها سهم تحریم و عدم دسترسی به بازارهای خارجی را تنها ۳۳ درصد ارزیابی کردهاند.
۷۵.۸ درصد از استارتاپها اعلام کردهاند که هیچ نوع حمایت دولتی دریافت نکردهاند. در این میان سهم پایین استارتاپهایی که از دادههای دولتی استفاده کردهاند به شدت خودنمایی میکند.
در بخش دیگری از این گزارش، ۷۴.۴ درصد از استارتاپها گفتهاند که نقش دولت در اکوسیستم استارتاپی کشور باید اصلاح قوانین و مقررات باشد. ۳۶ درصد هم گفتهاند که نقش دولت باید عدم دخالت باشد.
آخرین قسمت گزارش مربوط است به هدف استارتاپها از شرکت در الکام استارز. ۸۳ درصد عنوان کردهاند که برای تبلیغات و بازاریابی به این رویداد آمدهاند. ۶۰ درصد هم گفتهاند هدفشان، شبکه سازی بوده است.
در این مقاله، مهمترین بخشهای این گزارش ارائه شدهاند. میتوانید نسخه کامل آن را از اینجا دانلود کنید.
پاسخ ها