گاهی زندگی حسرتهایی برای آدم میسازد که فکرش را هم نمیکنید، از پس تورم افسارگسیخته تمام سالهای اخیر، بعضا رستوران رفتن هم برای خیلی از مردم تبدیل به آرزو شده است.
برترینها: گاهی زندگی حسرتهایی برای آدم میسازد که فکرش را هم نمیکنید، از پس تورم افسارگسیخته تمام سالهای اخیر، بعضا رستوران رفتن هم برای خیلی از مردم تبدیل به آرزو شده است.
ماجرا اینجاست که خیلی از آنهایی هم که رستوران میروند، صرفا یک حق انتخاب محدود دارند، مثلا خیلیها تفریح و رستوران و کافه را به چیزهایی در حد پیتزا و ساندویچ محدود کردهاند، آن قشری که توان خرید غذاهایی در حد "ماهیچه" را دارد، روز به روز محدودتر میشود.
آن موقعیتی که اعضای یک خانواده با توجه به وسع مالیشان انتخابهایشان را محدود میکنند، موقعیت غریب و تکرارشوندهایست، خصوصا در این سالها. زهرا فکرانه و امیر نعمتی به میان مردم رفتند، در منطقهای مرفه(که گمان سیاهانگاری هم نباشد) و از آنها خواستهاند که از تجربیات حسرتبار رستوران رفتنهایشان بگویند، لحظاتی از ویدیو ناراحتکننده است.
پاسخ ها