از هنرمندان باسابقه تلویزیون کشورمان است که در دهه ۷۰وارد حرفه بازیگری شد. لاله صبوری، پس از بازی در جُنگ ۷۷مهران مدیری به اوج شهرت رسید و نامش را جزو نخستین بازیگران زن کشورمان در ژانر طنز ثبت کرد.
همشهری: از هنرمندان باسابقه تلویزیون کشورمان است که در دهه ۷۰وارد حرفه بازیگری شد. لاله صبوری، پس از بازی در جُنگ ۷۷مهران مدیری به اوج شهرت رسید و نامش را جزو نخستین بازیگران زن کشورمان در ژانر طنز ثبت کرد. گرچه این هنرمند در سالهای اخیر نقشهای چندان پررنگی نداشته و کمتر در قاب تلویزیون ظاهر شده، اما در عرصههای دیگر هنر ازجمله نویسندگی، کارگردانی و اجرا کارنامه پروپیمانی دارد. به بهانه اجرای مسابقه «آشپزی با مامان» که این شبها از شبکه پنج سیما پخش میشود،
در لوکیشن مسابقه با او درباره این برنامه و سایر فعالیتهای هنری و زندگی خانودگیاش همصحبت شدیم.
خانم صبوری شما هم مثل خیلی از بازیگران بهخاطر علاقه به بازیگری وارد این حرفه شدید؟
نه من اصلا به بازیگری علاقه نداشتم، دلم میخواست نویسنده شوم. در دانشگاه رشته ادبیات نمایشی خواندم و در دوران دانشجویی چند نمایشنامه و فیلمنامه نوشتم ولی کسی کارهایم را تحویل نمیگرفت؛ من هم باید پول درمیآوردم برای همین ناخواسته وارد حرفه بازیگری شدم. اما این را هم اضافه کنم در همه این سالها در کنار بازیگری نویسندگی هم کردهام.
الان شما را به چه نامی میشناسند؟
حالا من را به اسم لاله صبوری میشناسند ولی در سالها به فراخور کارهایی که انجام میدادم نامم عوض میشد. مثلا بعد از مجموعه «این زمینیها» تا مدتها نامم کاراکتر آن سریال یعنی «ستاره» بود.
سال ۷۳با وجود اینکه مادر دو بچه ۷و ۴ساله بودید؛ با رتبه ۲۶کنکور وارد دانشگاه شدید. آن موفقیت را چطور بهدست آوردید؟
به خاطر مادر فرهنگیام، کتابهای بسیاری در دسترس داشتم و از بچگی به مطالعه عادت کرده بودم؛ شاید بتوان گفت از 12-10سالگی یک کتابخوان حرفهای بودم. همین موضوع باعث شد اطلاعات عمومی و هنری مناسبی داشته باشم و رتبه خوبی در کنکور بیاورم.
علاوه بر این فعالیتهایی که شمردید، دستی هم در اجرا دارید.
بله، همیشه در کنار کارهایم اجرا کردهام. از سال ۸۲ تا ۸۴، 2سال مجری برنامه «شباهنگام» بودم، «مکث»، «آشپزی خودمونی»، «عید حسابی» و «آشپزی با مامان» هم بخشی از اجراهایم هست.
خودتان مادر و آشپز خوبی هستید؟
مادری هم مثل آشپزی برایم شیرین و مثل یک تراپی است، البته نمیدانم مادر خوبی هستم یا نه؛ ولی قطعا آشپز خوبی هستم.
چطور اینقدر مطمئنید؟
در کودکی بهدلیل اینکه مادرم معلم بود و اغلب خانه نبود و پدرم هم نظامی بود و ماموریت میرفت، خیلی وقتها در خانه مجبور بودم آشپزی کنم و در 12سالگی یک آشپز کامل و حرفهای شدم.
یک دورهای خیلی ولی الان بسیار کم و محدود شده. معتقدم 80-70درصد فضای مجازی فیک هست و سعی میکنم از این فضا پرهیز کنم.
دوست نداشتید دخترهایتان مثل مادرشان بازیگر شوند؟
به هیچ وجه. بازیگرها امنیت شغلی ندارند. 3سال کرونا کسی سراغ ما را نگرفت. اگر سالها جلوی دوربین نباشی، ولو نیاز بهکار هم داشته باشی، کسی نمیپرسد کجایی؟ برای همین موافق بازیگری بچههایم نبوده و نیستم و دختر بزرگم کارشناسیارشد روانشناسی خوانده و در رشته خودش مشغول بهکار است.
اوقات فراغت را چطور میگذرانید؟
اگر سر کار نباشم خودم را در خانه مشغول میکنم. مثلا کمدها را بیرون میریزنم و تمیز میکنم. گوشه خانه دکور میزنم و رنگ میکنم، ترشی و شور درست میکنم چون اصلا اهل خرید اینجور چیزها از بیرون نیستم، فیلم و سریالهای روز را میبینم به باشگاه میروم و ورزش میکنم و... خلاصه اینکه بیکار نمیمانم.
یک زمانی شایعه شده بود که قصد مهاجرت به آمریکا را دارید، منصرف شدید؟
بهدلیل اینکه همسرم متولد آمریکا بود یک دورهای قرار بود به آمریکا برویم ولی منصرف شدم. نمیتوانم آنجا زندگی کنم. جدا از تعلق خاطر به بچهها و پدر و مادرم، احساس غریبگی وحشتناکی دارم. کلا در آمریکا خیلی غریب بودم و در خیابانها بهمعنای واقعی کلمه تنها بودم. هیچ دلبستگی و ارتباطی نداشتم.
ایرانیهای مقیم آنجا را هم که اصلا نمیفهمیدم چه میگویند. همسرم هم بهخاطر اینکه بمانم خیلی تلاش کرد و مدام به شهرهای مختلف سفر میکردیم که به من خوش بگذرد. الان هم بهعنوان سفر میروم و میآیم، ولی هیچوقت از ایران مهاجرت نخواهم کرد. در مملکت خودم کلی دوستان قدیمی و دوست نویسنده و شاعر دارم ولی در آنجا خیلی غریبم.
تلخ و شیرینهای یک رقابت
همکاری بین دو نسل مختلف در یک رقابت مهیج آشپزی قطعا لحظات شیرینی را رقم میزند که هیچکس بهتر از مجری برنامه نمیتواند آنها را روایت کند. لاله صبوری که در برنامه «آشپزی با مامان» میزبان صدها مادر و فرزند از نقاط مختلف کشور با خردهفرهنگهای متنوع بوده، شیرینترین لحظاتش را با ما در میان میگذارد: «شیرینترین لحظات برنامه وقتهایی است که متوجه میشوم مادرانی که تا حالا با بچهشان وقت نگذراندهاند، جرقه وقت گذراندن با فرزندشان اینجا و در این برنامه میخورد، دراین لحظات لذت تماشای ذوق و شوقی که در چشم بچههاست، وصفشدنی نیست. البته گاهی هم در اول برنامه در عمق چشم مادر یا بچه خشم و دلخوری میبینم، ولی در آخر مسابقه متوجه میشوم بهخاطر شیرینی همکاری مادر و فرزندی آن خشم از بین رفته است.» او درباره لحظات تلخ و ناخوشایندی هم که در این برنامه با آن مواجه شده میگوید: «گاهی بچههای شرکتکننده از بالا به مادرشان نگاه میکنند و در صحبت با او لحن مناسب و محترمانهای ندارند اما اگرچه شکر خدا این موارد به ندرت پیش آمده اما باز هم ناراحتکننده است.»
مسابقه زندگی
صبوری از ماهها اجرای برنامه «آشپزی با مامان» بازخوردهای بسیاری در فضای مجازی و واقعی گرفته که برخی را با ما درمیان میگذارد: «یکی از غمانگیزترین سؤالاتی که بارها در صفحه شخصیام در فضای مجازی پرسیدهاند این است که «ما که مامان نداریم، چطور شرکت کنیم؟» من هم پاسخ میدهم با خاله یا خواهرتان بیایید.» او ادامه میدهد: «موارد بسیاری هم بودهاند که با نامادری در برنامه شرکت کردهاند و به قدری رابطهشان گرم و صمیمی بوده که تا وقتی خودشان نسبتشان را نگفتهاند، ما متوجه نشدیم که مادر و فرزند نیستند.» صبوری با بیان اینکه این فقط یک مسابقه نیست؛ بلکه خودِزندگی است چون ما در غم و شادی هم شریک میشویم، یادم هست در یک برنامه مادری آمده بود که میگفت فرزندش دچار سرطان است و با همه عوامل برنامه از صمیم قلب برای سلامتی بچهاش دعا کردیم. یکبار هم مادر و دختری آمدند که ظاهرا دخترخانم خواستگار داشت و مادر از ما میخواست سن دخترش را کمتر اعلام کنیم ولی ما با شوخی و خنده سر به سرش گذاشته و میگفتیم «اگر داماد دخترتان را بخواهد
هر قدر سن عروس را زیاد اعلام کنیم، منصرف نمیشود.»
پاسخ ها