فوتبال ایران در دو هفتهای که از لیگبرتر میگذرد با یک معضل بزرگ روبهرو بود و آن فضای نامناسب فوتبال روی سکوها است.
فرهیختگان: فوتبال ایران در دو هفتهای که از لیگبرتر میگذرد با یک معضل بزرگ روبهرو بود و آن فضای نامناسب فوتبال روی سکوها است. بازیهای لیگ قهرمانان آسیا از این هفته در ورزشگاه یادگار امام تبریز برای فوتبال ما استارت میخورد در حالی که وضعیت هواداران فوتبال حاضر در ورزشگاه چندان خوب نیست، تا جایی که میتواند به قیمت از دست رفتن میزبانی تمام شود. حال سوال این است که آیا تماشاگران فوتبال مقصر این وضعیت هستند یا باشگاهها و مسئولانی که سکوها را به حال خود رها کردهاند؟
ایرادی که میتوانست ایراد نباشد
منصور قنبرزاده، نایبرئیس فدراسیون فوتبال میگوید «تنها ایراد لیگ برتر، غیبت هواداران استقلال و پرسپولیس است.» این یک غلو بزرگ است. لیگ برتر ایران ایرادات بسیار بزرگی دارد؛ از نبود VAR گرفته تا ندادن حق پخش که البته یکی از آنها میتواند غیبت تماشاگران استقلال و پرسپولیس در ورزشگاه خانگیشان باشد. شاید حضور آنها در ورزشگاه آزادی آنقدر بدیهی است که نایبرئیس دوم فدراسیون را بر آن داشته تا از این قصور بهعنوان تنها ایراد لیگ نام ببرد.
این که لیگ چه زمانی شروع میشود و ورزشگاه آزادی چقدر برای بازسازی زمان نیاز دارد آنقدر موضوع پیچیدهای نبود که عوامل دستاندرکار نتوانند تخمینی برای آن بزنند. از اینرو این ایراد بزرگ قبل از هر نهاد دیگری متوجه خود فدراسیون و سازمان لیگ است. فدراسیون فوتبال اگر برای این تماشاگران ارزش قائل بود میتوانست با یک استعلام ساده از پیمانکار مربوطه متوجه شود که ورزشگاه حداقل تا چند ماه نمیتواند میزبان هواداران فوتبال باشد. در نتیجه خیلی راحت بود اگر ورزشگاه دیگری در تهران را به این مهم اختصاص میدادند.
ضمن اینکه ورزشگاه آزادی خود سکوهای بسیاری دارد که اتفاقا از طریق ورودی و خروجیهای مختلفی ساپورت میشود. در نتیجه وقتی میدانیم حضور تماشاگران در ورزشگاه از چه اهمیتی برخوردار است میتوانستند طی تعامل با وزارت ورزش و درنهایت پیمانکار مربوطه بخش کوچکی از سکوها با یک گیت مشخص را آماده میزبانی از تعداد کمی از هواداران کنند تا امروز به قول جناب قنبرزاده شاهد این ایراد بزرگ نباشیم.
این در شأن سرمایه ملی نیست
بارها شنیدهایم که مسئولان از هواداران فوتبال بهعنوان سرمایه ملی یاد میکنند. در واقع در فوتبال ایران که باشگاهها تقریبا درآمدی جز بلیتفروشی ندارند میتوان به تماشاگر بهعنوان سرمایه نگاه کرد. حال سوال این است که آیا ما قدر این سرمایه را میدانیم یا آن را همچون دیگر سرمایهها رها کرده در جهت بهرهبرداری صحیح از آن برنمیآییم؟
فقط کافی است یک بار بهعنوان تماشاگر برای تماشای بازیکنان چند میلیاردی و تشویق باشگاههای چندصد میلیاردی به ورزشگاه رفته باشید. چیزی که انتظار شما را نمیکشد احترام، ارزش و قدرشناسی است. سکوهای سرد و گرم شمال و جنوب ایران در میان صندلیهای خالی و شکسته و ورزشگاههای غیرایمن همیشه از بزرگترین ایرادات فوتبال ایران بودهاند.
اینکه هواداران فوتبال بیهیچ چشمداشتی برای تماشای فوتبال، با اعمال شاقه، هزینه میپردازند از مظلومیت این علاقهمندان است. سادهانگارانه است اگر خود را به آن راه بزنیم و ندانیم یک تماشاگر فوتبال در یک کشور متوسط برای تماشای فوتبال در ازای خرید یک بلیت از چه امکانات تفریحیای بهره میبرد. بلیتها درجههای مختلف دارند و هرچه ارزش مالی بلیت بالاتر برود شما به امکانات رفاهی و تفریحی بیشتری دسترسی خواهید داشت. جالب است اما در ایران ملاک تفاوت قیمت بلیت فقط در جایگاهی است که از آنجا فوتبال را تماشا میکنید.
هواداران در اغلب شهرها برای تماشای مسابقات باید به مناطقی خارج از شهر بروند. اغلب باشگاهها شرایط رفت و آمد هوادارانشان را تامین نمیکنند و علاقهمندان به فوتبال باید ساعتها پیاده تا استادیوم را بپیمایند. مسیرهای منتهی به ورزشگاه اغلب نامناسب و معابر باریک است و ترافیک تا ساعتها برطرف نمیشود. برخی مسیرها صعبالعبور است و تردد با وسیله شخصی هم ممکن نیست. گاهی تماشاگر بعد از کوهپیمایی به ورزشگاه میرسد. برخی مسیرها بهشدت پرخطر است و به دلیل عدم امکانات روشنایی و غیراستاندارد بودن جاده بارها شنیدهایم که هواداران در حال رفتن به ورزشگاه یا برگشت از آن تصادف کرده و حتی فوت شدهاند.
این که در یک استادیوم در حال احداث توقع داشته باشیم رفاه حال تماشاگران را هم برای تماشای فوتبال در نظر بگیرند امری عجیب است؛ چراکه تقریبا میتوانیم ادعا کنیم کلیه ورزشگاههای ایران فاقد بوفه، امکانات تفریحی و حتی آب شرب و سرویس بهداشتی تمیز هستند.
فصل قبل حتی صحبت از قطعی آب در ورزشگاهها و غیرقابل استفاده بودن سرویسهای بهداشتی بود. پس با این تفاسیر در ازای بلیتی که به هوادار میفروشید به او چه امکاناتی میدهید؟ نشستن روی صندلی شکسته!
امکانات نیست ولی تو راضی باش
در اینکه مردم فوتبالدوست ایرانی از تماشای فوتبال در یک ورزشگاه بدون امکانات هم لذت میبرند شکی نیست. هیجانات ناشی از زندگی روزمره روی همین سکوهای خاکی و صندلیهای شکسته تخلیه میشود و این تنها دلیلی است که هنوز مردم از فوتبال ناامید نشدهاند و با وجود همه ناملایمتیها به استادیوم میآیند. با این حال وقتی ما میشنویم که باشگاهی مثل تراکتور با وجود تماشاگران پرشورش ورود کودکان زیر 10 سال را به ورزشگاه ممنوع میکند، یا بیانیه میدهد و از هواداران فوتبال تقاضا میکند به دلیل «حضور نمایندگان کنفدراسیون فوتبال آسیا و بهمنظور از دست نرفتن شانس میزبانی در مسابقات آسیایی مسابقه را درنهایت آرامش دنبال کرده و از پرتاب هر گونه اشیا، استفاده از لیزر و هر ناهنجاری که میزبانی تراکتور در آسیا را تحت تاثیر قرار میدهد، خودداری کنند» یعنی خودمان بهتر از هر نهادی میدانیم که فرهنگ هواداری در فوتبال کشورمان خیلی بالا نیست.
هیچ باشگاهی در فوتبال ایران، اهمیتی به پسوند فرهنگی در اسم باشگاهش نمیدهد و هرگز تلاش برای فرهنگسازی روی سکوها نکرده است. کانون هواداران بعضا حتی از افرادی تشکیل شده که گاهی خود اولین تنشآفرینهای روی سکوها هستند و صدای تشویقهایشان برای کسانی بالا میرود که پول بیشتری بدهند. آنها گاها با شعارهای حیاکن رها کن فتیله فحاشیها را بالاتر میکشند و تظاهر میکنند اختیار از دستشان خارج است در حالی که دیگر همه میدانند هیچ شعاری از این سکوها جز با هدایت آنها گفته نمیشود.
اینکه باشگاهها به جای تغییر شرایط بیمار سکوهای فوتبال، فقط برای یک بازی خاص و به دلیل ترس از نمایندگان خارجی فوتبال، درخواست ادب و اخلاق و فرهنگ میکنند به این معنی است که در دیگر بازیها مهم نیست چه اتفاقی رخ دهد. البته حق هم دارند. خودشان میدانند کاری برای این هواداران نکردهاند که توقع برخورد خوب از آنها داشته باشند.
خطر برای میزبانی آسیایی
دو هفته از لیگ برتر ایران گذشته و 16 بازی برگزار شده است. در هفته اول ورزشگاه آزادی تماشاگر نداشت. بازی سپاهان و تراکتور در اصفهان به میدان مین تبدیل شده و زخمی و مجروح داد. در هفته دوم تماشاگران فوتبال بعد از گل تیم شمسآذر به وسط زمین ریختند و نظم مسابقه بههم ریخت. ورزشگاه اهواز به محلی برای درگیری بین برخی هواداران و سرمربی فولاد تبدیل شده بود که اتفاقا عوامل تیم فولاد نیز خود از اصلیترین گردانندگان آن بودند و باز هم آزادی فاقد تماشاگر بود.
پس از بازی هفته اول، مدیراجرایی باشگاه تراکتور برای حریف رجز میخواند که این بازی برگشت دارد و شما هم به ورزشگاه خانگی ما میآیید. این نماد بارز تهدید است. یعنی حالا که هوادار تراکتور به هر دلیل در ورزشگاه نقش جهان که به تیم سپاهان منتسب است، زخمی شده است، تراکتورها نیز میخواهند همین بلا را سر اصفهانیها بیاورند. از این دست رفتارهای غیرحرفهای از عوامل تیمها کم نداشتهایم. مردانی که به اظهاراتشان فکر نمیکنند و جنبه قانونی گفتارشان را نمیدانند. مردانی که مسئولیتهای بزرگ دارند اما از تاثیر جایگاهشان بیخبرند. این فوتبال که حالا غیبت تماشاگرانش در آزادی ایراد بزرگی محسوب میشود، درواقع ایرادی بزرگتر دارد به نام «حضور فرد نامناسب در جای مناسب». موضوع مهمی که میتواند ایراد بزرگ فوتبال باشد تا جایی که حتی اگر در پروندههای قضایی سرک بکشید چه جرمها که در نتیجه هواداری از فوتبال به وقوع نپیوسته است.
ایران در آستانه رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا قرار دارد. با یک بیانیه باشگاه تراکتور هواداران این تیم 90 دقیقه مقابل پرسپولیس بهترین واکنشها را داشتند و حتی دومین باخت را تحمل کرده و دم نزدند. حالا که میبینیم میتوانیم سکوهایی به این زیبایی داشته باشیم، چه بهتر است که از فرصت بهوجود آمده استفاده کرده و تلاش برای فرهنگسازی روی سکوها را بیشتر کنیم. اگر ذهن علاقهمند به فوتبال معطوف به یک بازی زیبا در شرایطی خوب و امکاناتی مناسب باشد، چه بسا رفتارهای بهتری را شاهد باشیم.
باشگاههایی که بهعنوان نماینده ایران قرار است میزبان رقبای آسیایی باشند برای از دست نرفتن میزبانی به رعایت اصول هواداری و خصوصا امنیت روی سکوها نیازمندند و جز خودشان دیگری نمیتواند این فضا را به وجود بیاورد. هرچند از هواداران فوتبال ایران نیز توقع میرود برای اینکه همچنان ثابت کنند پرهوادارترین، بهترین و زیباترین سکوها متعلق به ماست رعایت اصول را کرده و حق مطلب را به جا آوردند.
پاسخ ها