نازنین

نازنین

4 اشتباه رایج در تلفظ کلمات انگلیسی متداول !!

 

یکی از جنبه‌های مهم در یادگیری زبان خارجی، از جمله انگلیسی، یادگیری واژگان است. این حوزه زبانی معمولاً به نادیده گرفته می‌شود، اما از اهمیت بالایی برخوردار است. هنگامی که یک فرد انگلیسی زبان بومی به سن پنج سالگی می‌رسد، معمولاً حدود ۵۰۰۰ کلمه را جمع‌آوری کرده و روزانه به این مجموعه کلمات اضافه می‌کند. اما یک فرد غیر انگلیسی زبان، اگرچه ممکن است در زبان مادری خود به بیش از ۵۰۰۰ کلمه تسلط داشته باشد، اما هم‌اکنون با چالش یادگیری یک زبان جدید روبرو است و باید این شکاف واژگانی را برطرف کند. اشتباهات لغوی زمانی رخ می‌دهند که درک دقیقی از واژگان خاص نداشته باشید. حتی اگر در گرامر یا قواعد دستور زبان ماهر باشید، عدم داشتن واژگان کافی در بانک واژگان یا عدم درک روشن از یک اصطلاح، ممکن است مانع درک صحیح شما از زبان شود.

یکی از راهکارهایی که می‌توانید در زمانی که شکل صحیح یک کلمه را نمی‌دانید یا در مورد آن تردید دارید به کار ببرید، استفاده از تکنیک circumlocution یا توصیف تفصیلی آن واژه با استفاده از لغاتی است که در ذهن دارید و از معنای صحیح آن‌ها مطمئن هستید. اما به هر حال، بهترین روش اجتناب از اشتباهات لغوی، مطالعه بیشتر واژگان و افزایش دایره لغات است. ممکن است گاهی سوال پیش بیاید که چرا با وجود اینکه زبان‌آموز هنوز به واژگانی که قبلاً فراگرفته است مسلط نیست، باز هم باید لغت جدید یاد بگیرد؟ پاسخ اینجاست که داشتن دایره وسیعی از واژگان، دست فرد را در توضیح آنچه می‌خواهد بیان کند (تکنیک circumlocution) باز می‌گذارد و از طرف دیگر برای تصحیح اشتباهات لغوی، قطعاً باید به ابزارهای بیشتری مجهز باشد. روش‌های مختلفی برای یادگیری موثر لغات وجود دارد که هر زبان‌آموز می‌تواند با توجه به سطح و امکانات خود، روش مناسب خود را انتخاب کند.

اما آیا اشتباه کردن لزوماً بد است؟ بگذارید یک چیز را صادقانه بگویم، اشتباهات به خودی خود بد هستند و هیچ معلمی، زبان‌آموزان را به خاطر اشتباهاتشان تشویق نمی‌کند! اما دلیل آنکه می‌گویند نباید از اشتباهات اجتناب کرد، اول این است که اشتباهات جزئی از فرآیند یادگیری هستند. بنابراین، تنها راه برای جلوگیری از اشتباهات زبانی، پرهیز از صحبت کردن و نوشتن به زبان خارجی است! دوم اینکه اشتباه کردن و اصلاح آن یکی از بهترین راه‌های یادگیری زبان انگلیسی است. وقتی اشتباه شما توسط مدرس اصلاح می‌شود، در حافظه بلندمدت شما ثبت خواهد شد و امکان بروز مجدد آن اشتباه به مراتب پایین‌تر می‌آید.

اکنون با این مقدمه و براساس تجربیاتی که در طی سال‌ها سر و کار داشتن با زبان‌آموزان مختلف در آکادمی زبان شکوه کسب کرده‌ایم، به بررسی چند مورد از اشتباهات رایج لغوی در زبان انگلیسی می‌پردازیم.

۱- "Know" یا "Meet"

زبان‌آموزان انگلیسی، خصوصاً در سطح مبتدی، معمولاً این دو کلمه را اشتباه می‌گیرند. "Meet" زمانی استفاده می‌شود که برای اولین بار به کسی معرفی می‌شوید، مثلاً "Nice to meet you"، در حالیکه "Know" زمانی به کار می‌رود که در مورد چیزی یا شخصی صحبت می‌کنیم که از قبل با آن آشنا هستیم. به مثال‌های زیر دقت کنید:

  • Even though Justin and I went to the University of Colorado, we didn't know each other before; we met in Brazil. با وجود اینکه جاستین و من به دانشگاه کلرادو رفتیم، از قبل همدیگر را نمی‌شناختیم؛ ما در برزیل با هم آشنا شدیم.

  • I met my wife in Madrid. I already knew her brother for several years, and he introduced us. من با همسرم در مادرید آشنا شدم. چند سالی بود که برادرش را می‌شناختم و او ما را معرفی کرد.

نکته: شاید بد نباشد که با عبارت "get to know" نیز آشنا شوید، که به این معنی است که شما در حال آشنایی با کسی یا چیزی هستید یا به بیان بهتر در حال صرف وقت برای شناختن آن چیز یا شخص هستید. مثال‌ها:

  • Belo Horizonte is a huge city, but I got to know the ways around the city after living there for a few weeks. اگرچه بلو هوریزونته شهر بزرگی است، اما پس از چند هفته زندگی در آن، با راه‌های داخل شهر آشنا شدم.

  • When I moved to Japan, I knew very little about the culture and traditions. But over time, I got to know them and gained a deeper understanding. وقتی به ژاپن نقل مکان کردم، خیلی کم درباره فرهنگ و سنت‌ها می‌دانستم. اما با گذر زمان آن‌ها را شناختم و درک عمیق‌تری از آن‌ها پیدا کردم.

۲- "Say" یا "Tell"

اشتباه معمول دیگری که در زبان انگلیسی رخ می‌دهد، اشتباه گرفتن کلمه "say" و "tell" است. این دو کلمه به طور کلی برای انتقال اطلاعات از یک شخص به شخص دیگر استفاده می‌شوند، اما تفاوتی در استفاده آن‌ها وجود دارد.

"Say" به معنای گفتن یا بیان کردن چیزی است و بیشتر برای انتقال عبارت‌ها، جملات و کلمات به کار می‌رود. معمولاً بعد از "say"، عبارت گفته شده بدون استفاده از شخصیت خاصی ذکر می‌شود. به مثال‌ها زیر توجه کنید:

  • Sarah said she wants to travel to Japan next summer. سارا گفت که می‌خواهد تابستان آینده به ژاپن سفر کند.

  • The teacher said that the exam will be next week. معلم گفت که آزمون هفته آینده خواهد بود.

  • He said he loves chocolate. او گفت که عاشق شکلات است.

توجه کنید که در این مثال‌ها، بعد از "say"، عبارت مستقیم آورده شده است.

"Tell" همچنین به معنای گفتن است، اما با این تفاوت که معمولاً بعد از "tell"، شخصیتی که به آن گفته شده است، ذکر می‌شود. به مثال‌های زیر توجه کنید:

  • She told me she loves her job. او به من گفت که از کارش خوشحال است.

  • My boss told us to finish the project by Friday. رئیسم به ما گفت که تا جمعه پروژه را تمام کنیم.

  • He told his parents about his plans to study abroad. او به والدینش درباره برنامه‌هایش برای تحصیل در خارج از کشور گفت.

توجه کنید که در این مثال‌ها، بعد از "tell"، شخصیتی که به آن گفته شده است، آورده شده است.

۳- "Live" یا "Stay"

زبان‌آموزان اغلب در استفاده از کلمه "live" و "stay" دچار اشتباه می‌شوند. "Live" به معنای زندگی کردن در یک مکان برای مدت طولانی است، در حالیکه "stay" به معنای اقامت کوتاه‌مدت در یک مکان است. به مثال‌های زیر توجه کنید:

  • I live in New York. I have been living here for five years. من در نیویورک زندگی می‌کنم. پنج سال است که در اینجا زندگی می‌کنم.

  • We stayed at a hotel in London for a week. ما یک هفته در یک هتل در لندن اقامت کردیم.

  • She lives with her parents in Paris. او با والدینش در پاریس زندگی می‌کند.

  • They stayed at their friend's house for the weekend. آن‌ها برای آخر هفته در خانه دوستشان اقامت کردند.

۴- "Fun" یا "Funny"

اشتباه معمول دیگری که مربوط به کلمات "fun" و "funny" است. این دو کلمه در واقع به دو مفهوم متفاوت اشاره می‌کنند.

"Fun" به معنای لذت‌بخش بودن و تجربه‌ای خوشایند است. به عبارت دیگر، وقتی یک تجربه یا فعالیتی لذت‌بخش است، می‌توانیم از "fun" استفاده کنیم. به مثال‌های زیر توجه کنید:

  • We had a lot of fun at the amusement park. ما در پارک تفریحی خیلی خوش سر گرفتیم.

  • The party last night was so much fun. جشن دیشب خیلی خوش گذشت.

"Funny" به معنای بامزه، خنده‌دار و طنزآمیز است. این کلمه بیشتر برای توصیف چیزی یا شخصی که خنده‌دار است، به کار می‌رود. به مثال‌های زیر توجه کنید:

  • The comedian told some funny jokes that made everyone laugh. کمدین برخی شوخی‌های خنده‌دار گفت که همه را به خنده انداخت.

  • The movie we watched last night was really funny. فیلمی که دیشب دیدیم واقعاً خنده‌دار بود.

با مرور و فهمیدن این اشتباهات رایج، شما می‌توانید در استفاده از این کلمات به طور صحیح و درست‌تر عمل کنید.

 

یکی از آزمون های مهم انگلیسی آزمون آیلتس است که برای بسیاری از کارها مانند مهاجرت مهم و تاثیر گذار است که شما می توانید با شرکت در کلاسهای زبان یا به صورت خود آموز از آن بهره ببرید.ما در آکادمی شکوه برای تست قدرت زبان انگلیسی آزمون ماک آزمایشی آیلتس را برگزار کرده ایم.

نازنین
نازنین

شاید خوشتان بیاید

پاسخ ها

نظر خود را درباره این پست بنویسید
منتظر اولین کامنت هستیم!
آیدت: فروش فایل، مقاله نویسی در آیدت، فایل‌های خود را به فروش بگذارید و یا مقالات‌تان را منتشر کنید👋