هزینه یابی استاندارد یک ابزار مهم و کاربردی در محاسبه و ارزیابی هزینه و عملکرد مالی یک کسب و کار است. با استفاده از این روش می توان به فرآیند مالی، ارزیابی عملکرد و تصمیم گیری موثرتر در سازمان برای کسب سود بیشتر و کاهش هزینه ها دست یافت. در ادامه در این مقاله از شرکت مالیاتی و حسابداری داراکو، کاربرد و اهمیت هزینه یابی استاندارد را بررسی خواهیم کرد .
هزینهیابی استاندارد یک روش حسابداری است که توسط شرکتهای حسابداری برای تعیین هزینه تولید و خدمات استفاده میشود. . در این روش هزینه های استاندارد برای هر واحد محصول یا خدمات برآورد می شود.
با مقایسه این هزینههای استاندارد با هزینههای واقعی، شرکت میتواند عملکرد مالی خود را ارزیابی کرده و اقدامات مناسب را انجام دهد. به عنوان مثال، اگر هزینه استاندارد برای تولید یک واحد محصول 200 واحد پول باشد، اما هزینه واقعی 220 واحد پول باشد، شرکت می تواند تفاوت را تجزیه و تحلیل کرده و دلایل آن را بررسی کند.
این اطلاعات به مدیران کمک می کند تا تصمیمات بهتری در مورد کنترل هزینه و کارایی مالی اتخاذ کنند. بنابراین، هزینه یابی استاندارد به شرکت ها کمک می کند تا هزینه های خود را با دقت بیشتری مدیریت کنند، ترازنامه خود را بهبود بخشند و به سودآوری بیشتری دست یابند.
محاسبه هزینه ها و ارزیابی عملکرد در انواع مختلف کسب و کار با هزینهیابی استاندارد در بین خدمات حسابداری، به عنوان یک کارآمد و روش مفید و موثر در نظر گرفته می شود. بعلاوه استفاده در محاسبه بهای تمام شده موجودی، درموارد دیگری نیز کاربرد دارد:
کمک بودجه: با استفاده از هزینه یابی استاندارد، می توانید بهترین بودجه را برای کسب و کار خود تعیین کنید و عملکرد مالی را مدیریت کنید.
ارزیابی عملکرد مدیریت: با تخمین هزینه های آتی و ارائه برآورد هزینه های مورد نیاز برای تصمیم گیری، می توان به ارزیابی عملکرد مدیریت و اجرایی کمک کرد.
فرآیند تخصیص هزینه ها را ساده کنید: هزینه یابی استاندارد به ساده سازی فرآیند تخصیص هزینه ها به اقلام برای ارزیابی موجودی کمک می کند و فرآیند مدیریت هزینه را بهبود می بخشد.
با استفاده از هزینه یابی استاندارد، کسب و کارها می توانند شاهد افزایش عملکرد مالی خود باشند و تصمیمات بهتری برای رشد و توسعه پایدار بگیرند.
جمع آوری بودجه از استانداردها: این سیستم هزینه ها را در فرم های استاندارد جمع آوری می کند و به مدیران اجازه می دهد بودجه را بر اساس این استانداردها تنظیم کنند.
تعیین نقاط قوت و ضعف: مدیران با ارائه هزینه های استاندارد می توانند نقاط قوت و ضعف فرآیند و عملکرد را شناسایی کرده و اقدامات لازم را انجام دهند.
مقایسه هزینه های واقعی و استاندارد: این سیستم امکان مقایسه هزینه های واقعی با هزینه های استاندارد را فراهم می کند که به ارزیابی عملکرد کمک می کند.
تعیین استانداردهایی برای بهینه سازی منابع: با تنظیم استانداردها بر اساس بهترین منابع و روش ها، عملکرد را تسهیل می کند و کارایی را افزایش می دهد.
کنترل بازخورد: با عمل به عنوان نوعی کنترل بازخورد، استاندارد به ارتقای پیشرفتهای لازم در سیستم هزینهیابی کمک میکند.
اختصاص دادن هزینه ها به واحدهای تولیدکننده: این سیستم به تخصیص هزینه های تولید به هر واحد تولیدی به صورت منطقی و منصفانه کمک می کند.
تشویق کاهش هزینه: فرآیند تنظیم، بازنگری و نظارت بر استانداردها، روشها، مواد و تکنیکها کاهش هزینه و بهبود مستمر را تشویق میکند.
واریانس هزینهیابی استاندارد یک مفهوم مهم و اساسی است که در فرآیند تخمین هزینه های تولید و ارزیابی عملکرد شرکت ها مورد استفاده قرار میگیرد. واریانس نشان دهنده انحراف میانگین هزینه تولید واقعی از هزینه استاندارد محاسبه شده است.
وقتی صحبت از واریانس هزینهیابی استاندارد می شود، به این معنی است که هزینه های واقعی تولید چقدر می تواند از میانگین هزینه استاندارد متفاوت باشد. مقادیر واریانس بالاتر عدم دقت در تخمین هزینه های استاندارد را نشان میدهد.
با محاسبه واریانس هزینه استاندارد، شرکتها میتوانند هزینه واقعی مورد انتظار را مقایسه و عوامل موثر بر تفاوت بین این دو را تجزیه و تحلیل کنند و اقدامات اصلاحی را انجام دهند. در نتیجه، واریانس در هزینه های استاندارد به شرکت ها کمک می کند تا عملکرد مالی خود را ارزیابی کنند، کارایی فرآیندهای تولید را افزایش دهند و تصمیمات اقتصادی مناسبتری جهت پیشرفت و توسعه کسب و کار خود اتخاذ کنند.
در فرمول هزینه استاندارد، سه عنصر اصلی شامل کار مستقیم، هزینه مواد و سربار تولید وجود دارد که میتوانید آنها را برای برآورد هزینههای تولید بکار ببرید.
- کار مستقیم(Direct Labor) نتیجه نرخ ساعتی کارمند ضرب در تعداد ساعات کار و تعداد کل واحدها میباشد.
- برای حساب کردن Direct Labor، ابتدا نرخ ساعتی کارمند را در تعداد ساعات کار و تعداد کل واحدها ضرب کنید. مقدار بدست آمده برابر با هزینه کار مستقیم میباشد.
- هزینه مواد(Material Cost) حاصل قیمت بازار هر واحد ضرب در تعداد کل واحدها میباشد.
- برای محاسبه بهای تمام شده مصالح، قیمت بازار هر واحد در تعداد کل واحدها ضرب می شود و این مقدار به عنوان بهای تمام شده مواد در نظر گرفته می شود.
- سربار تولید(Manufacturing Overhead) شامل سربار ثابت و سربار تولید متغیر است که براساسس تعداد کل واحدها حساب میشود.
- سربار تولید برابر است با مجموع سربار ثابت و سربار تولید متغیر ضرب در تعداد کل واحدها.
با جمع کردن نیروی کار مستقیم، هزینههای مواد و سربار ساخت، قادر خواهید بود هزینه استاندارد را برای تعداد کل واحدها حساب کنید. این فرمول ساده به محاسبه دقیق هزینه های استاندارد برای برآورد و بررسی هزینه های تولید کمک می کند.
کلام آخر
هزینه یابی استاندارد نه تنها به کسب و کارها کمک می کند تا هزینه های خود را مدیریت کنند و عملکرد مالی خود را بهتر ارزیابی کنند، بلکه به آنها امکان می دهد برای آینده برنامه ریزی کنند و تصمیمات بهتری بگیرند. ابزاری اساسی در مدیریت مالی سازمان ها است و می تواند به رشد و توسعه پایدار آنها کمک کند. بنابراین، استفاده از هزینه یابی استاندارد به عنوان یکی از ابزارهای اصلی مدیریت برای یک سازمان مهم و ضروری است.
پاسخ ها