لبوبو، عروسک پولیشی جدیدی است که اخیراً وارد بازار شده و به سرعت دلها را قبضه کرده است. شبکههای مجازی پر از عکسهای این عروسک عجیب با چشمهای درشت بازیگوش شده و شعلههای این علاقه حتی به خاورمیانه سرایت کرده است. نکته مهم اینکه لبوبو یک عروسک ساده نیست؛ بلکه یک نماد فرهنگی است که تنها به کودکان نیز اختصاص ندارد.
حتماً شما هم در بازار و فروشگاهها با باکسهای شانسی لبوبو روبرو شدهاید. مردم و بهخصوص کودکان، با شور و شعف خاصی، از میان این شانسیها یکی را انتخاب میکنند و بعد بررسی میکنند که به کدام یکی از شخصیتهای لبوبو دست پیدا کردهاند. جالب آنجاست که گویی علاقهمندان این عروسک شگفتانگیز، یکدیگر را با داشتن آن شناسایی میکنند و بهجا میآورند. راز این خوشامد همگانی گسترده چیست؟ در این مقاله از «چطور» میخواهیم دلایل روانشناسی پشت این علاقه را شناسایی کنیم.
اسمگذاری برای عروسک لبوبو، لباس پوشاندن و شخصیتپردازی برای آن، بیدلیل نیست. این رفتار با نظریه روابط اُبژه (object relations theory) همخوانی دارد؛ این نظریه بیان میکند که اولین روابط ما در کودکی، نحوه ارتباط ما با دیگران (و حتی اشیاء) را در بزرگسالی شکل میدهد.
وقتی کودک هستیم، یاد میگیریم که در افراد خاصی به دنبال آرامش و امنیت بگردیم. گاهی اوقات، این احساسات را به اشیاء نیز تعمیم میدهیم. این اشیاء به «اُبژههای گذار» شناخته میشوند و به ما کمک میکنند تا احساس امنیت و ثبات عاطفی داشته باشیم.
لبوبو میتواند این نقش را هم برای کودکان و هم بزرگسالان ایفا کند. این عروسک به روشی امن برای ابراز بخشهایی از وجود ما، مانند خلقیات و ویژگیهای شخصیتی تبدیل میشود. وقتی کسی برای لبوبوی خود نامی خشآلود انتخاب میکند یا ژستی خاص به آن میدهد، ممکن است در واقع در حال بیان چیزی درباره دنیای درونی خودش باشد؛ بدون اینکه نیاز باشد آن را با صدای بلند بیان کند.
لبوبو به نوعی اعتبار اجتماعی تبدیل شده است. داشتن یکی از این عروسکها، بهویژه اگر نسخهای کمیاب یا شخصیسازیشده باشد، نشان میدهد که شما با نبض فرهنگی جامعه هماهنگ هستید. نظریه علامتدهی (signaling theory) به همین موضوع اشاره میکند که نوعی ابراز هویت غیرکلامی و نشاندهنده تعلق به یک گروه است.
اهمیت نظریه علامتدهی در فرهنگهای خاورمیانه که در آن جامعه و ارتباطات نقشی محوری دارند، پررنگتر میشود. لبوبو به افراد، بهخصوص نسلهای جوانتر که همزمان در حال تجربه در هر دو دنیای فردی و جمعی هستند، اجازه میدهد تا فردیت خود را در چارچوبهای جمعی ابراز کنند.
لبوبو اغلب در جعبه شانسی فروخته میشود که نمیدانید کدام نسخه نصیبتان خواهد شد. به این مکانیزم «تقویت با نسبت متغیر» میگویند؛ همان چرخه مبتنی بر دوپامین که ما را در شبکههای اجتماعی نگه میدارد و به اسکرول کردن وا میدارد.
اثر کمیابی، دلیل دیگری است که مردم را شیفته خود میکند. ما انسانها چیزهایی را که انحصاری و کمیاب به نظر میرسند، بیشتر میخواهیم و برایشان ارزش بیشتری قائل میشویم.
اگرچه به نظر میرسید هدف اصلی لبوبو کودکان است، اما بخش بزرگی از طرفداران آن بزرگسالان هستند. این موضوع، رشد پدیده کودکبزرگسالی یا «کیدالت» را نشان میدهد؛ یعنی بزرگسالانی که برای کسب آرامش، خلاقیت و حتی تنظیم هیجانی خود، به محصولات نوستالژیک و فانتزی روی میآورند. کلکسیون کردن عروسکهای لبوبو و اشیاء سرگرمکننده مشابه میتواند ساختار، فرصتی برای کشف هویت و حسی از شادی، بدون هیچ محدودیت سنی را فراهم کند.
لبوبو عروسک بسیار کوچکی است اما عوامل روانشناسانه عمیقی پشت علاقه ما به آن پنهان است: هویتیابی، ارتباط، بیان خود و حس تعلق. محبوبیت آن در سرتاسر جهان یک ترند ساده و زودگذر نیست؛ بلکه بازتابی از هویت و ارزشهای جمعی است.
پاسخ ها