تصور کنید در جزیره‌ای دورافتاده در کنار دریا زندگی می‌کنید و خانه‌تان تنها پناهگاه امن شما در زندگی است؛ شما در نهایت آرامش مشغول گذراندن زندگی خود هستید تا زمانی که روزی با ورود غریبه‌ای مرموز زندگی شما به کابوس تبدیل می‌شود. کتاب شب به‌خیر غریبه چنین دنیایی را پیش روی شما قرار می‌دهد. این کتاب مرز بین واقعیت و خیال را در هم می‌شکند و شما را درگیر رازهایی می‌کند که با خواندن هر برگ از کتاب، عمیق‌تر و تاریک‌تر می‌شوند. اگر آوازه این کتاب به گوشتان رسیده است و می‌خواهید درباره خلاصه کتاب شب به‌خیر غریبه اطلاعات بیشتری کسب کنید، حتما این مطلب را تا انتها مطالعه کنید.
لیدیا و برادرش لوکاس، زندگی ساده و بی‌هیاهوی خود را در جزیره‌ای دورافتاده و خانه‌ای آرام کنار دریا، سپری می‌کنند. این دو، در کودکی برادرشان کول را از دست داده‌اند و حالا روزهای خود را با مرور خاطرات و در تلاش برای فراموشی دنیای بیرون سپری می‌کنند. آن‌ها زندگی بسیار آرامی دارند تا اینکه ورود یک غریبه، این آرامش را شکسته و بر هم می‌زند.
غریبه از رازهای عجیبی درباره خانواده لیدیا و لوکاس صحبت می‌کند و لوکاس را به این باور می‌رساند که او همان کول است که در قالبی دیگر بازگشته است. در این بین، لیدیا که عاشق این مرد غریبه شده است، نمی‌تواند شک‌های خود را نادیده بگیرد و در کشمکشی درونی میان اعتماد و تردید، تصمیمی سرنوشت‌ساز می‌گیرد. اگر می‌خواهید درباره عاقبت این تصمیم بیشتر بدانید و از گذشته‌ی پرابهام لیدیا و لوکس پرده بردارید، حتماً کتاب شب به‌خیر غریبه را مطالعه کنید.
«شب به‌خیر غریبه»، رمان تحسین‌شده مکایا بی گالت است که شما را به دنیایی رازآلود و پرتنش می‌برد. در این رمان، گذشته، حال و رویاها در هم می‌آمیزند و حقیقت و خیال مرز باریکی پیدا می‌کنند. اگر از داستان‌های رازآلود، ترسناک و سرشار از ابهام لذت می‌برید و دنبال رمانی پرکشش و جذاب هستید، حتماً کتاب شب به‌خیر غریبه را باید به لیست مطالعه خود اضافه کنید.
«نحوه تصاحب و ازدست‌دادن چیزها در زندگی خیلی عجیب است. آدم‌ها امروز مال تو هستند و فردا نه. مکان‌ها و حتی خانه‌ها، امروز به شما تعلق دارند و فردا نه و همین‌طور خاطرات. شاید شما هیچ خاطره‌ای از پرنده و قطار نداشته باشید و بعد ناگهان، مجذوب خاطرات عشقی سراسر دروغ می‌شوید و همه‌جا پر از قطار و پرنده می‌شود.»
«این حقایق که به جانم نشست موجی از احساسات مختلف به سراغم آمد. اینکه توانسته بودم بعد از ماه‌ها حدس و گمان حقایقی را در مورد کول کشف کنم وجودم را سرشار از شور و شعف کرده بود. ولی هم‌زمان، بی‌آنکه دلیلش را بدانم، غمگین هم بودم. انگار چیزهایی را از دست داده بودم. مثلا، حالا دیگر می‌دانستم که وقتی کول گفته بود که ما توی کالج در کلاس تاریخ با هم بودیم، منظورش کلاس تاریخی بوده که با امیلی در آن حاضر می‌شده و صدای قطار، صدایی بوده که با او می‌شنیده و کلاغ‌ها هم همان کلاغ‌های روی درختِ پشت پنجره بودند، وقتی که داشته عاشق امیلی می‌شده.»
مکایا بی گالت، نویسنده‌ای با ذهنی خلاق و روحی جستجوگر بوده که در جزیره سانیبِل و کیپ کاد بزرگ شده است. او فارغ‌التحصیل رشته MFA از دانشگاه سیراکوز است و اکنون در کالج هنرهای زیبای ورمونت در برنامه نویسندگی تدریس می‌کند و هماهنگ‌کننده جایزه کتاب ورمونت هم هست. گالت موفق به دریافت کمک‌هزینه‌های مختلف از جمله شورای هنر ورمونت و مرکز استودیو ورمونت شده است و آثار او در میان طرف‌داران کتاب‌های جنایی و معمایی، محبوبیت ویژه‌ای دارند.
رمان شب به‌خیر غریبه، یک داستان رازآلود و ترسناک است و شما را در دل دنیای پیچیده و اسرارآمیز زندگی شخصیت‌ها غرق می‌کند. مکایا بی گالت، نویسنده کتاب، با خلق داستانی پرکشش شما را به چالش می‌کشد تا بین حقیقت و خیال تفاوت قائل شوید و در کنار شخصیت‌ها به جست‌وجوی رازهای پنهان در دل گذشته و حال بپردازید. برای کشف دنیای غریب و مرموز این کتاب آماده‌اید؟ با توجه به آنچه درباره خلاصه کتاب شب به‌خیر غریبه گفته شد، به‌نظر شما این کتاب ارزش مطالعه دارد؟ در صورتی که قبلاً کتاب را مطالعه کرده‌اید، حتماً نظرات خود درباره آن را با ما به‌اشتراک بگذارید.
در آیدت،
فایل‌های
خود را به فروش بگذارید و یا
مقالات‌تان
را منتشر کنید👋
پاسخ ها