به خریددرمانی اعتقاد دارید؟ تا حالا از تنهایی به خرید کردن پناه بردهاید؟ آیا میدانستید که خرید کردن واقعاً میتواند راهکاری برای فرار از تنهایی و طرد شدن باشد؟ اما چطور؟ بیایید با هم این موضوع را بررسی کنیم و با مفهومی به نام مصرف جبرانی آشنا شویم. مسئله این است که محصولات مصرفی، مانند رسانههای اجتماعی، کالاهای نوستالژیک و اشیای دست دوم، احساس برقراری ارتباط و تعلق خاطر را در دل آدمها زنده میکند. البته در این کار هم مانند هر کار دیگری نباید زیادهروی کرد. زیادهروی در خرید، پر کردن اوقات فراغت با خرید یا خریددرمانی، بهمرور زمان میتواند احساس تنهایی و طردشدگی را تشدید کند.
بسیاری از افراد احساس تنهایی را تجربه میکنندِ. هم کسانی که دوست دارند تعداد ارتباطات و دوستان خود را افزایش دهند اما ناکام میمانند و هم افرادی که مشتاق برقراری یک رابطه عاشقانه پایدارند اما همچنان مجرد میمانند. بیایید ببینیم مردم چطور با تنهایی مقابله میکنند؟ طبق بررسی اخیر فومگالی(Fumagalli) و همکارانش، یکی از راههای مقابله با تنهایی، این است که مصرفگراتر باشیم یا به خرید محصولات نوستالژیک رو بیاوریم.
تنهایی یک تجربه ذهنی است که به کمبودهایی در روابط اجتماعی فرد اشاره دارد. احساس تنهایی زمانی شکل میگیرد که روابط اجتماعی بیکیفیت شود یا به هر حال، رضایتبخش نباشد.
طبق این تعریف، بین تنهایی و انزوای اجتماعی عینی تفاوت وجود دارد. بهعبارت دیگر، آدم ممکن است همانطور که در جمعی از آدمهای دیگر حضور دارد، باز هم احساس تنهایی کند. آدم ممکن است در ظاهر دوستان زیادی داشته باشد و با این حال خلوت و تنهایی خود را ترجیح بدهد. در مقابل، فردی که از نظر اجتماعی منزوی است، ممکن است از داشتن روابط اجتماعی محدود یا گذراندن مدت زمان طولانی در تنهایی احساس رضایت کند. تحقیقات نشان میدهد که تنهایی با انواع رفتارهای ناسالم، از جمله استراتژیهای ناسازگارانه برای تنظیم هیجانات یا مشکل در کنترل خود مرتبط است و پیشبینیکننده قوی بسیاری از پیامدهای منفی مانند اضطراب بیشتر، افسردگی و افزایش درد است. یکی از راههای مقابله با تنهایی، تجربیات مصرف جبرانی (Compensatory Consumption) است.
مصرف یا خرید جبرانی به استفاده از کالاهای مختلف برای ارضای حس تعلق گفته میشود. برای مثال، فردی که از طرد شدن میترسد، ممکن است تمایل بیشتری به خرید محصولی داشته باشد که از آن متنفر است، اما همسرش آن را دوست دارد. او میخواهد با این کار، علاقهاش به زندگی مشترک را نشان دهد. تجربیات خرید جبرانی میتوانند خنثی یا حتی مثبت باشند، مانند کمک مالی به خیریهها. اما این نوع مصرفگرایی میتواند مضر باشد. برای نمونه، زمانی که کسی برای اینکه خود را در جمع رفقای ناباب جا بدهد یا حس تعلق به آن جمع داشته باشد، حاضر است در مصرف مشروبات الکلی یا مواد مخدر زیادهروی کند.
برخی محصولات، مانند شبکههای اجتماعی، بهطور خاص برای اهداف اجتماعی طراحی شدهاند و به نظر میرسد که برای افراد تنها مفید باشند. این محصولات به آنها اجازه میدهند تا با دوستان خود ارتباط برقرار کنند یا با افرادی که علایق مشترک دارند، صحبت کنند. اما در عمل چنین نشده و شبکههای اجتماعی به حس تنهایی دامنزدهاند.
تعریفیهایی دیگر از مصرف جبرانی
مصرف جبرانی به رفتار مصرفی اشاره دارد که هدف آن مقابله با کمبود یا تهدید روانی است. یک از موضوعهای اصلی در تحقیقات رفتار مصرف کننده این است که مردم محصولات یا خدمات را نه تنها به دلیل کارکرد آنها، بلکه به دلیل ارزش نمادین آنها مصرف میکنند. مکانیزم جبرانی میتواند به درک رفتارهای مختلف غیرمنطقی مصرف کننده کمک کند. تهدید عزت نفس، کمبود کنترل و کمبود تعلق سه نیروی محرک اصلی هستند که مصرف جبرانی را هدایت میکنند.
Consumption as Psychological Compensation: A Review of Compensatory Consumption
منتشر شده در ژورنال روانشناسی موسسه روانشناسی، آکادمی علوم چین
مصرف جبرانی به تمایل ما به مصرف کالاها و خدماتی اشاره دارد که به طور نمادین ناهماهنگی بین حالت ایدهآل و واقعی ما را جبران می کند. به عبارت دیگر، هر زمان که چیزی حس تعادل ما را تهدید میکند، ما تمایل داریم اقداماتی را برای بازگرداندن تعادل و بهزیستی خود انجام دهیم.
I’m sad, therefore I shop. Is that bad?
منتشر شده در ژورنال مدیریت مارکتینگ
خرید برخی محصولات باعث ارتباط غیرمستقیم یا نمادینی با دیگران میشود. خرید اجناس دست دوم (کتاب کمیک، بازی یا ساعت دست دوم) یا محصولات نوستالژیک. شامل این گروه محصولات خاص است. محصولات دیگر مستقیماً با برقراری «عملکرد ارتباط اجتماعی» به کاهش تنهایی کمک میکنند. بهطور خاص، افراد تنها ممکن است بیشتر تمایل داشته باشند که برند بخرند یا به محصولات مختلف شخصیت انسانی بدهند. تحقیقات نشان میدهند که افراد طردشده یا تنها، تمایل بیشتری به محصولات شخصیتیافته دارند.
اگر بگوییم مصرفگرایی برای فرار از تنهایی خطرناک است، گزاف نگفتهایم. اما چطور؟ یکی از خطراتی که خریددرمانی یا مصرفگرایی ممکن است برای فرد تنها در پی داشته باشد، این است که ممکن است بهتدریج خرید کالا جای برقراری ارتباط با آدمها را بگیرد. تحقیقات نشان میدهد که مادیگرایی تأثیر منفی بر شادی و رفاه دارد. در واقع، مادیگرایی برای کاهش تنهایی میتواند منجر به افزایش تنهایی شود! زیرا اگر به مصرفگرایی و خریددرمانی پناه ببریم، داراییهای فیزیکی جایگزین تعاملات اجتماعی میشوند. در این حالت، بهمرور افراد با تکرار همان کاری که برای فرار از تنهایی به آن پناه برده بودند، بیشتر احساس تنهایی میکنند و در نتیجه، یک چرخه معیوب و پایانناپذیر تولید تنهایی شکل میگیرد.
روابط اجتماعی برای بقا مهم هستند. بنابراین، تنهایی تمایل به برقراری مجدد ارتباط را فعال میکند. البته در طرف مقابل، تنهایی ممکن است انگیزههای حفظ خود و اجتناب از دیگران را فعال کند. چرا چنین است؟ زیرا احساس تنهایی نه تنها به ما در مورد حمایت ناکافی هشدار میدهد، بلکه درباره خطرات ذاتی که در تلاشهای ناامیدانه برای برقراری روابط اجتماعی مبتنی بر اعتماد وجود دارند نیز هشدار میدهد. بنابراین، افراد تنها اغلب به طور فزایندهای محتاط، خودمحور یا خودبزرگبین میشوند. چنین رفتارهایی برقراری ارتباط با دیگران را دشوار میکند. برای مثال، بیاعتمادی یکی از دلایلی است که باعث میشود آدمهایی با تنهایی مزمن با نزدیکی فیزیکی و تماس بدنی احساس راحتی نکنند. این موضوع تأسفبار است، زیرا تماس بدنی میتواند تأثیرات مثبتی بر سلامت روان و رفاه روحی داشته باشد و برای افراد تنها بسیار مفید است.
حالا که درباره تنهایی، مصرفگرایی، خریددرمانی و مصرف جبرانی صحبت کردیم، ممکن است این موضوع ذهن شما را به خود مشغول کرده باشد که چطور مصرف جبرانی به وجود میآید و علتها و انگیزههای مصرف جبرانی چیست؟ در ادامه به برخی از مهمترین این موارد اشاره میکنیم:
افرادی که اعتماد به نفس کمی دارند، ممکن است به خرید کالاهای برند و لوکس رو بیاورند تا بهصورت موقت احساس بهتری به خودشان پیدا کنند. این کالاها به آنها حس برتری و اعتبار اجتماعی میدهند که میتواند احساس کمبود را جبران کند.
مثال: خرید یک ساعت گرانقیمت یا لباس برند که نشاندهنده جایگاه اجتماعی بالاست، میتواند به فرد کمک کند تا در محیطهای اجتماعی با اعتماد به نفس بیشتری حضور پیدا کند.
بسیاری از افراد از مصرف جبرانی به عنوان راهی برای ایجاد حس تعلق و پذیرش در گروههای اجتماعی استفاده میکنند. این رفتار، ممکن است ناشی از احساس انزوای اجتماعی یا نیاز به تأیید دیگران باشد.
مثال: خرید گجتهای مدرن و پرطرفدار مانند آخرین مدل گوشی هوشمند، به فرد اجازه میدهد تا به جمع دوستان و همکاران خود احساس تعلق بیشتری داشته باشد.
برخی افراد هنگام مواجهه با استرس و اضطراب، به خرید کردن بهعنوان یک راهحل موقت برای کاهش این احساسات متوسل میشوند. این رفتار که به عنوان «خرید درمانی» یا Retail Therapy نیز شناخته میشود، میتواند بهطور موقت حس آرامش و شادی به فرد بدهد.
مثال: بعد از یک روز سخت کاری، برخی افراد با خرید لباس یا لوازم جدید احساس بهتری پیدا میکنند و از استرسهای روزانه دور میشوند.
خرید محصولات نوستالژیک میتواند به افراد کمک کند تا با دوران گذشته ارتباط برقرار کنند و حسرتهای گذشتهشان را جبران کنند.
مثال: خرید اسباببازیهای کودکی یا موزیکهای قدیمی که یادآور خاطرات خوش گذشته هستند، میتواند به فرد کمک کند تا احساسات مثبت را زنده کند و از نوستالژی لذت ببرد.
چه باور کنیم چه نه، اعتیاد به خرید جبران نهتنها مشکلی را حل نمیکند، بلکه ممکن است مشکلاتی را هم بهدنبال داشته باشد. برخی از مشکلات ناشی از اعتیاد به خرید جبرانی عبارت است از:
یکی از پیامدهای منفی مصرف جبرانی، افزایش مادیگرایی است. افراد ممکن است بهمرور زمان بیشتر به جمعآوری داراییها و کالاهای لوکس روی آورند و از روابط اجتماعی و نیازهای عاطفی خود غافل شوند.
مصرف جبرانی میتواند منجر به مشکلات مالی شود. بهویژه اگر فرد بدون توجه به وضعیت مالی خود به خریدهای غیرضروری ادامه بدهد. این رفتار ممکن است منجر به بدهی و فشار مالی شود. فشار مالی نیز استرس و اضطراب در پی خواهد داشت.
وابستگی به کالاها و محصولات بهعنوان جایگزینی برای روابط انسانی میتواند به افزایش احساس تنهایی و انزوا منجر شود. افراد ممکن است بهجای تلاش برای برقراری ارتباطات اجتماعی واقعی، به خرید کردن به عنوان راهحلی برای کاهش تنهایی رو بیاورند.
وابستگی به مصرف جبرانی ممکن است به کاهش رضایت از زندگی منجر شود، زیرا فرد بهجای رویارویی با مشکلات واقعی، به راهحلهای موقتی مانند خرید کردن متوسل میشود.
پس از آشنایی با مضرات مصرف جبرانی و تأثیرات منفی آن بر حس تنهایی، بد نیست ببینیم که چطور میتوانیم مصرف جبرانی را مدیریت کنیم. در ادامه، برخی از رایجترین روشهای مدیریت مصرف جبرانی را با هم مرور میکنیم:
افزایش آگاهی از نیازها و احساسات روانی میتواند به کاهش مصرف جبرانی کمک کند. افراد میتوانند با شناسایی دلایل اصلی مصرف جبرانی، بهدنبال راهحلهای سالمتر برای رفع نیازهای خود باشند.
چطور: مدیتیشن و تمرینات ذهنی میتوانند به افزایش آگاهی فرد از نیازهای روانی و احساسات کمک کنند و باعث کاهش وابستگی به مصرف جبرانی شوند.
تلاش برای برقراری روابط اجتماعی واقعی و باکیفیت میتواند به کاهش احساس تنهایی و نیاز به مصرف جبرانی کمک کند. ارتباطات انسانی واقعی میتوانند نیازهای عاطفی و اجتماعی افراد را بهطور مؤثرتری برآورده کنند.
چطور: شرکت در فعالیتهای گروهی، مانند کلاسهای ورزشی، گروههای دوستانه، و فعالیتهای داوطلبانه میتواند به افزایش تعاملات اجتماعی و کاهش احساس انزوا کمک کند.
مدیریت استرس و اضطراب میتواند به کاهش نیاز به مصرف جبرانی کمک کند. افراد میتوانند با استفاده از تکنیکهای مختلف مانند ورزش، یوگا، و تکنیکهای تنفسی، استرس خود را به طور موثری کاهش دهند.
چطور: ورزشهای منظم، یوگا، و تمرینات تنفسی میتوانند به کاهش استرس و اضطراب کمک کنند و نیاز به مصرف جبرانی را کاهش دهند.
ایجاد بودجهبندی مالی و مدیریت بهتر هزینهها میتواند به کاهش مشکلات مالی مرتبط با مصرف جبرانی کمک کند. افراد میتوانند با برنامهریزی مالی دقیق، از خریدهای غیرضروری و بیمورد جلوگیری کنند.
چطور: ایجاد یک برنامه مالی دقیق و پایبندی به آن میتواند به کاهش بدهیها و مشکلات مالی کمک کند و باعث بهبود مدیریت هزینهها شود.
عوامل شخصی و اجتماعی متعددی مانند خجالتی بودن، درونگرایی، تجربه آزار و اذیت، طرد شدن، و تبعیض جنسیتی یا نژادی میتوانند تهدیدی برای ارتباطات اجتماعی و حس تعلق باشند. این عوامل خطر احساس تنهایی را افزایش میدهند. تنهایی زمانی رخ میدهد که افراد نتوانند روابط رضایتبخش برقرار کنند و قادر به تأمین نیاز خود به تعلق، چه به یک گروه، جامعه یا هر چیز دیگری، نباشند.
بنابراین، مهم نیست چه تعداد رابطه داشته باشیم، بلکه مهم این است که آیا تعاملات ما به برآورده کردن نیازهای اجتماعی و تعلق ما کمک میکند یا خیر. به این موضوع نیز توجه داشته باشید که همه چیز باید به اندازه باشد، حتی اجتماعی شدن بیش از حد نیز دردسرساز خواهد شد. گاهی اوقات، استراتژیهای مرتبط با خرید و مصرفگرایی میتوانند نتیجه عکس بدهند و احساس تنهایی بیشتر و مشکلات ارتباطی را ایجاد کنند.. بنابراین، باید یک حد وسط پیدا کنیم. بین افراط در اجتناب از تمام محصولاتی که میتوانند به ما برای ایجاد ارتباط با دیگران کمک کنند و وابستگی بیش از حد به محصولات برای برآورده کردن نیازهای عاطفی یا اجتماعی.
منبع: Psychologytoday
پاسخ ها