یک سازمان یا کسبوکار نمیتواند بدون کارکنان به حیات خود ادامه دهد. اگر کارکنان یک مجموعه تمایلی به ماندن نداشته باشند و به دنبال ترک سازمان باشند، یعنی مشکلی جدی وجود دارد؛ شاید فرهنگ سازمانی و محیط کاری نامناسب دلیلش باشد و شاید هم رفتارهای مدیر باعث رنجش مداوم آنها میشود. دلیلش هرچه باشد، رفتن کارکنان از سازمان زنگ خطری مهم است. حتی اگر با این مشکل روبهرو نیستید هم توصیه میکنیم این مقاله را تا انتها بخوانید تا از ریزش کارکنان در آینده پیشگیری کنید.
استخدام کارکنان جدید زمانبر است و هزینه زیادی نیز دارد. وقتی میتوانیم کارکنان خوب خود را حفظ کنیم، چرا آنها را از دست بدهیم و دوباره دنبال استخدام افراد جدید باشیم؟ همچنین تضمینی نیست که افراد جدید نیز با توجه به وضعیت نامناسب سازمان یا کسبوکارمان با ما بمانند.
کارکنانی که مدتهاست با ما کار میکنند، با رویههای انجام کار بهخوبی آشنا هستند. تجربه آنها موجب میشود کارها سریعتر و بهتر انجام شوند. پس تجربه آنها گرانبهاست.
وقتی افراد مدتی با هم کار میکنند، با هم اخت میشوند. حال اگر میزان ترک سازمان زیاد باشد، مرتب افراد جدید وارد میشوند و فرصتی برای هماهنگی کارکنان شکل نمیگیرد. پس تلاش برای حفظ کارکنان باعث هماهنگی بیشتر بین بخشها و گروههای مختلف در سازمان یا کسبوکار ما میشود.
اگر کارکنان مدام سازمان را ترک کنند، احساس بیاعتمادی و اضطراب بین سایر کارکنان شدت میگیرد. بنابراین تلاش برای حفظ کارکنان این شاخصهها را بهبود میدهد.
ساعت کاری انعطافپذیر یکی از عوامل حفظ کارکنان است. اگر کارکنان شما مجبور باشند همیشه در یک مکان و زمان مشخص کار کنند، شاید بهتدریج برخی از آنها به فکر ترک سازمان و کارکردن با رقبای منعطف بیفتند. فرمول یکسانی برای ایجاد انعطاف در ساعت و مکان کاری وجود ندارد، بااینحال میتوانید با تجربهای که در دوران دورکاری کرونا کسب کردهاید، بخشی از کارکنان خود را بر اساس نیاز و درخواست آنها دورکار کنید.
دورکاری تنها یک جنبه از انعطافپذیری است. فرض کنیم شما کارکنانی دارید که مجبورند فرزندان خود را هر روز صبح به مدرسه برسانند. در این حالت آسانگیری بابت تأخیرهای چنددقیقهای آنها نمونهای از انعطافپذیری شما خواهد بود.
مثل معروفی هست که «کارکنان سازمان را ترک نمیکنند، بلکه مدیران را ترک میکنند». ایجاد و حفظ رابطه مناسب با کارکنان برای راضی نگه داشتن آنها و حفظشان در سازمان ضروری است. اینکه چگونه میتوان رابطهای مناسب با کارکنان مبتنی بر احترام متقابل ایجاد کرد، خود حدیث مفصلی است. عواملی مانند صداقت در گفتار و رفتار، رعایت ادب کلامی و ارائه بازخورد سازنده سبب حفظ کارمندان میشوند.
شاید بتوان گفت مهمترین عامل برای حفظ کارکنان رعایت عدالت در پرداختهاست. اگر شما به تمام کارکنان، یعنی چه آنها که خوب کار میکنند و چه آنها که کمکاری میکنند، یک حقوق ثابت و مشخص پرداخت کنید، آیا کارکنان وظیفهشناستان حاضر خواهند شد همچنان به همکاری با شما ادامه دهند؟ آیا آنها احساس بیعدالتی نخواهند کرد؟ بیشک آنچه انگیزه کارکنان برای ماندن را تقویت میکند، رعایت پرداخت دستمزد و پاداش بر اساس جایگاه و کار واقعی آنهاست.
اگر نظامی مبتنی بر شایستهسالاری ایجاد کنید و پرداختها و پاداشها بر اساس عملکرد و شایستگی واقعی افراد باشند، قدم مهمی در مسیر افزایش انگیزه کارکنان و حفظ آنها برداشتهاید.
اکثر انسانها علاوهبر معیشت، به دنبال معنایی باارزش برای کار و فعالیتهای خود نیز هستند. آنها ربات نیستند که فقط کار کنند. آیا در پسِ کار آنها معنا و ارزشی وجود دارد؟ آیا کاری که کارکنان شما انجام میدهند فایده و خیری اجتماعی نیز دارد؟ اگر پاسخ مثبت است که در اغلب کارها چنین است، در جلسات و دورهمیهای همکاران این مهم را به آنها بازگو کنید. کارکنان شما دوست دارند که گاهی اهمیت کارشان به آنها یادآوری شود.
همچنین علاوهبر انتقال شفاهی، بسته به نوع کار میتوانید از روشهای دیگر نیز برای یادآوری این نکته استفاده کنید. مثلا اگر سازمان یا کسبوکار شما مرتبط با ارائه خدمات به سالمندان است، میتوانید یک اردوی بازدید برای کارکنان خود ترتیب دهید.
فرهنگ سازمانی به حالوهوای محیط کار مربوط میشود. مثلا اگر در محیط کاری شما غیبت یا زیرآبزنی رواج دارد، نمیتوانید انتظار داشته باشید که کارکنان سالم و سختکوش شما در سازمان باقی بمانند. پس باید محیطی عاری از رذایل اخلاقی ایجاد کنید. بهطبع بخشی از این فرهنگ به نوع رفتار و واکنش شما در جایگاه مدیر برمیگردد و بخش دیگرش به آییننامهها و بیانیه ارزشهای سازمان مربوط میشود. مهمترین نکته برای ایجاد فرهنگ سازمانی سالم این است که بالادستیها ارزشها را رعایت کنند. تا زمانی که مدیران سازمان شما خود به آنچه تبلیغ میکنند آراسته نباشند، نمیتوان از کارکنان انتظار داشت آنها را رعایت کنند.
آیا در سازمان یا کسبوکار شما امکان رشد عمودی برای کارکنان وجود دارد؟ اگر کارکنان شما بدانند با وجود تمام تلاشها و شایستگیها همیشه در یک رده شغلی باقی میمانند، نهتنها انگیزه خود را از دست میدهند، بلکه ممکن است شما را به قصد فرصتهای بهتر ترک کنند. اگر میخواهید کارکنان خود را حفظ کنید، باید امکان ارتقای شغلی را برای آنها فراهم کنید. طراحی نوعی سازوکار برای ارتقای افراد با کمک واحد یا مشاور منابع انسانی هم انگیزه کارکنان برای رقابت را بیشتر میکند و هم به آنها امید میدهد که نتیجه زحمات خود را خواهند دید.
در جایگاه مدیر یا رهبر، باید گاهی از تلاشها و زحمات کارکنان خود تقدیر کنید. این قدردانی شکلهای مختلفی دارد، از تشکر کلامی گرفته تا دادن پاداش و مرخصی تشویقی. به هر روشی که باشد، کارکنان شما باید احساس کنند که شما آنها را میبینید و کار آنها را قدر مینهید. برای قدردانی مستمر و دورهای از کارکنان با مشورت واحد منابع انسانی برنامههای مختلفی ترتیب دهید.
وفتی بحرانهایی مانند کرونا یا دشواریهای اقتصادی باعث نگرانی کارکنان میشوند، رفتار شما به کارکنان احساس آرامش میدهد. اگر آنها بدانند که مدیر آنها حاضر است برای حفظ آنها تلاش کند، بیشتر احساس وفاداری میکنند. تهیه و تنظیم قراردادهای کاری شفاف و همراه با رعایت قوانین بیمه نیز احساس امنیت شغلی کارکنان را تقویت میکند.
وقتی کارکنان احساس میکنند که میتوانند به مدیران خود اعتماد و با آنها صادقانه گفتوگو کنند، احساس رضایت بیشتری از سازمان خواهند داشت. رفتار رهبران در افزایش وفاداری کارکنان مؤثر است. اگر آنها گفتار و رفتار ریاکارانه ببینند، بهاحتمال زیاد سازمان را ترک خواهند کرد.
در صورتی که فضای کاری سازمان یا کسبوکار کار تیمی و همدلی را تقویت کند، کارکنان و بهخصوص آنها که تازه به سازمان پیوستهاند، بیشتر به ماندن در سازمان فکر میکنند. وقتی کارکنان حاضر باشند به هم در انجام کارها کمک کنند یا جای خالی یکی از کارکنان غایب را پر کنند، افراد به این نتیجه میرسند که اینجا جایی برای ماندن است.
فکر میکنید چه عوامل دیگری در حفظ کارکنان نقش دارند؟ در جایگاه کارمند، چه دلیلی باعث شد که کار خود را ترک کنید؟ در جایگاه مدیر چه پیشنهادی برای حفظ کارکنان دارید؟ نظرات خود را با ما و سایر خوانندگان در میان گذارید.
پاسخ ها