در دنیای امروز، نقش رهبری در پیشرفت سازمان و رسیدن به موفقیت بر کسی پوشیده نیست. ما فقط موفقیت رهبران بزرگ و تأثیرگذار را میبینیم، اما وقتی دقیقتر به زندگی کاری آنها نگاه کنیم، میفهمیم که در مسیر رسیدن به موفقیت با چه مشکلات کوچک و بزرگی دستوپنجه نرم کردهاند. در این مقاله پس از معرفی چالشهای رایج رهبری، درباره روشهای مدیریت آنها صحبت میکنیم.
چالشهای رهبری را میتوان به چند دسته تقسیم کرد. برخی از آنها مربوط به خود شما و مهارتهایتاناند و برخی دیگر به محیط کار و زیردستان شما مربوط میشوند. در ادامه، رایجترین این چالشها را بررسی و روشهای مقابله با آنها را مطرح میکنیم.
زیردستان شما برای ادامه فعالیت خود به انگیزه نیاز دارند. یکی از مهمترین کارهای رهبر ایجاد انگیزه در افراد است. چطور میتوانید در دیگران انگیزه ایجاد کنید وقتی خودتان انگیزه کافی ندارید؟! وقتی کارها طبق برنامهها پیش نروند، شاید انگیزه خود را از دست بدهید. در جایگاه رهبر تیم لازم است تا با درک درسهای شکست به مسیر خود ادامه دهید.
منابع انگیزه به دو دسته بیرونی و درونی تقسیم میشوند. انگیزه درونی پایدارتر و بهتر از انگیزه بیرونی است. اگر بتوانید برای خود و سایر اعضای مجموعه انگیزه درونی ایجاد کنید، عملکرد بهتری خواهید داشت.
یکی از مرسومترین روشها برای ایجاد انگیزه در افراد ایجاد معناست. انسانها میخواهند کارشان معنادار باشد، بنابراین با نشاندادن ارزش و اهمیتی که کار هر فرد دارد، میتوان به او کمک کرد تا انگیزه لازم را به دست آورد.
وظیفه و چالش دوم شما کمک به افراد مجموعه است تا رشد کنند. بدون شناخت امیدها، ترسها و مهارتهای اعضای مجموعه خود نمیتوانید برنامه پیشنهادی برای رشد آنها ارائه کنید. شما بهعنوان رهبر مجموعه باید اعضای تیم خود را بشناسید، نقاط ضعف و قوت آنها را بدانید و به هرکدام از آنها این فرصت را بدهید که رشد کنند.
یکی از سختترین چالشهایی که هر رهبری با آن روبهرو میشود، مدیریت دوران گذار است. شاید سازمان شما به خانهتکانی ساختاری نیاز داشته باشد. در این صورت باید آمادگی روانی و اراده لازم برای گرفتن تصمیمهای سخت را داشته باشید. شاید مجبور شوید با برخی از اعضای مجموعه خداحافظی کنید. شاید مجبور شوید بخشهای جدیدی در سازمان ایجاد کنید. تمام این فرایندها زمانبر، هزینهبر و طاقتفرسا هستند.
برای مدیریت تغییر نکات مهمی از جمله همراهکردن اعضای سازمان ضروری است. آیا توانایی لازم برای متقاعدکردن دیگران را دارید؟
در هر مجموعهای، تعارض و درگیری میان اعضا یا اعضا با رهبر پیش میآید. این تعارض ممکن است هر شکلی داشته باشد؛ از بگومگوی ساده گرفته تا تفاوت دیدگاهها بر سر اهداف و نقشه راه سازمان. در این حالت توانایی شما بهعنوان میانجی تعارضها بسیار حیاتی است. در حقیقت بیشتر زمان شما در روز باید صرف حل انواع تعارضهای درونسازمانی یا برونسازمانی شود. پس باید مهارتهایی مانند حل مسئله، گفتوگو و سازگاری را در خود تقویت کنید.
یکی از چالشهایی که نورهبران با آن مواجه میشوند، سندرم خودویرانگری(ایمپاستر) است. در این سندرم فرد فکر میکند که شایستگی کسب جایگاه فعلی را ندارد. او خود را ناشایست میبیند. بنابراین دچار کمبود اعتمادبهنفس میشود. اگر بهتازگی بهعنوان مدیر تیم انتخاب شدهاید، شاید هنگام تصمیمگیری چنین احساسی داشته باشید و مدام به درستی تصمیمها و نظرات خود شک کنید و بترسید که با مرتکبشدن یک اشتباه، دیگران شما را فردی بیلیاقت تصور کنند.
برای مقابله با این سندرم به تواناییهای خود نگاهی بیندازید و آنهایی را که باعث شدهاند چنین موقعیتی پیدا کنید، شناسایی کنید و در رشد آنها بکوشید.
چه بهعنوان مدیر به تیمی جدید معرفی شوید و چه بهعنوان عضوی قدیمی از تیم به این سمت برسید، جفت این حالتها چالشهایی را برای تنظیم رابطه شما با تیم ایجاد میکنند. اعضای مجموعه میخواهند بدانند شما چه برنامه و هدفی برای تیم دارید، انتظارات شما چیست و چگونه باید با شما کار کنند. در ابتدای کار، حتما زمانی را صرف تعیین انتظارات متقابل کنید. هرچه شفافتر حرف بزنید و عمل کنید، اعتماد بیشتری کسب میکنید. اگر بخواهید تمام کارهای آنها را کنترل کنید، بهزودی اعتماد بین شما از بین خواهد رفت. باید یاد بگیرید به اعضای تیم خود و تواناییهای آنها اعتماد کنید.
اگر دچار وسواس شوید و تمام مسائل را خودتان شخصا مدیریت کنید، اوضاع بهسرعت برایتان دشوار خواهد شد. بخشی از چالش مدیریت واگذاری اختیارات خود به دیگران است، چراکه باید فرد یا افرادی را برای این کار انتخاب کنید. واگذاری اختیار به شما فرصت میدهد تا بر امور مهمتر تمرکز کنید و اعتماد متقابل و اعتمادبهنفس زیردستان را نیز افزایش میدهد.
در یک مجموعه، هرکس وظایف مشخصی دارد. وظیفه شما همراستاکردن کار افراد در جهت اهداف است. میتوان گفت شما نوعی حلقه واسط بین اعضای تیم خود و نیز بین تیم خود و دیگر بخشها هستید. بنابراین برگزاری جلسههای مستمر و ایجاد فضایی برای بهاشتراکگذاشتن دادههای ضروری با اعضا از وظایف و در عین حال چالشهای شماست.
شما به این دلیل مدیر و رهبر تیم شدهاید که تصمیمهایی را بگیرید که دیگران جرئتش را ندارند. سنگینی بار مسئولیت و عواقب تصمیم نیز با شماست. به همین دلیل باید خود را آماده چنین شرایطی کنید. یکی از سختترین وظایف شما درمیانگذاشتن اخبار ناگوار با اعضای تیم است. مثلا شاید باید با یک یا چند نفر از اعضا خداحافظی کنید. چطور میخواهید این خبر را به خود او یا دیگر همکارانش بگویید؟ شفافیت و صداقت در کنار شیوه و لحن گفتار نقش تعیینکنندهای دارد. فراموش نکنید که تصمیم درست همیشه آسانترین تصمیم نیست.
وظیفه مدیریت منابع انسانی و مالی همه یا بخشی از سازمان با شماست. مدیریت داراییها، رسیدگی به مسائل مالی و تعیین تکلیف منابع ممکن است چالشبرانگیز باشد، بهخصوص در کشور ما که با تورم زیاد روبهروست. بنابراین اگر مدیریت یک مجموعه را بر عهده دارید، باید بتوانید برای حفظ و تقویت سازمان خود منابع در دسترس را بهدرستی مدیریت کنید.
بدون بازخوردگرفتن از دیگران نمیتوانید بهمعنای واقعی کلمه پی به خطاهای خود ببرید. آیا آمادگی دارید تا زیردستان شما بازخوردی صادقانه و شفاف به شما بدهند؟ سبک رهبری شما نقشی مهم در ایجاد فضایی آزاد و راحت برای مطرحکردن نقدها دارد. اگر تحمل شنیدن نظرات مخالف یا شککردن دیگران به تصمیمهای خود را ندارید، نمیتوانید ادعا کنید که با چالشهای رهبری کنار آمدهاید.
یکی از چالشهای درونی که هر رهبری باید با آن کنار بیاید، تمایل محبوبشدن نزد دیگران است. این طبیعی است که ما بخواهیم دیگران ما را دوست داشته باشند و از ما خوششان بیایید، اما در رهبری گاهی باید تصمیمهایی ناخوشایند بگیرید که حتما برخی را ناراحت خواهند کرد. وظیفه شما بهعنوان رهبر مدیریت سازمان یا تیم و رساندن آن به موفقیت است نه محبوببودن نزد تمام افراد!
گاهی اوقات بهعنوان رهبر تیم باید بحرانی بزرگ را پشتسر بگذارید. در این حالت فشار بسیار زیادی به شما وارد میشود. شاید دچار وحشت شوید و با توجه به هرجومرج ایجادشده، تصمیمهای هیجانی بگیرید، تصمیمهایی که شاید بهقیمت موقعیت شما یا بقای کل سازمان شما تمام شود. بنابراین لازم است آرامش خود را حتی در بدترین شرایط نیز حفظ کنید و تصمیمی عقلانی بگیرید. اینجاست که هوش هیجانی به کمک شما میآید. پس باید هرچه بیشتر برای تقویت آن تلاش کنید.
گرچه به برخی از روشها و راهکارهای مدیریت این چالشها اشاره کردیم، در این بخش میخواهیم چند روش دیگر را برای کنارآمدن با چالشهای رایج رهبری معرفی کنیم. این روشها بیشتر بر خود شما بهعنوان رهبر مجموعه تمرکز دارند.
رهبری کاری سخت و طاقتفرساست. زمانی میرسد که احساس فرسودگی و درماندگی خواهید کرد، زمانی که احساس میکنید بیش از این تحمل شرایط را ندارید. در این حالت باید بتوانید با شرایط کنار بیایید. چگونه؟ حتما زمانی برای استراحت و دورشدن از محیط کار در نظر بگیرید. گرچه بهعنوان مدیر همیشه با تماسها و ایمیلها روبهرو میشوید، در آن بازه زمانی خود را از این وسوسه دور نگه دارید.
در طول روز و در محیط کاری، زمانی را صرف استراحت در دفتر کارتان کنید. حتما نباید تمام دقایق را به کارکردن مشغول باشید. مرتب آب بنوشید و مدت کوتاهی به چشمان خود استراحت دهید.
شما نمیتوانید به تمام مسائل رسیدگی کنید. برخی چیزها فراتر از مسئولیت و توان شماست. بنابراین در ابتدای کار روشن کنید که مسئول چه چیزهایی هستید و مسئول چه چیزهایی نیستید. با واگذاری بخشی از اختیارات و مسئولیتهای خود به افراد شایسته و مورداعتماد، روند انجام کارها را تسهیل کنید و فشار کاری خود را کاهش دهید. باید زمان خود را صرف مهمترین مسائل کنید.
سبکهای رهبری و نظریههای مطرحشده درباره آن متفاوت و متنوعاند. لازم نیست صرفا از یک سبک خاص پیروی کنید، اما سعی نکنید کسی باشید که واقعا نیستید. خودتان باشید و در رفتار خود اصالت و اثر انگشت خود را حفظ کنید. اگر بخواهید مرتب از دیگران و سبکهای مختلف بدون توجه به شرایط تقلید کنید، دیگران شما را نخواهند پذیرفت.
رهبر قرار نیست آدمآهنی باشد! این کاملا عادی است که گاهی برای انجام کارهای مختلف یا حل مسائل از دیگران، بهخصوص اعضای تیم خود، کمک بگیرید. با این روش به آنها نشان میدهید که شما هم انسانید و آنها نیز میتوانند از شما درخواست کمک کنند. همچنین میتوانید برای پرورش مهارتهای رهبری خود از کوچها و مشاوران رهبری راهنمایی بگیرید.
بر فرهنگ نقدپذیری و اصلاح در همه بخشهای سازمان تأکید کنید. بهعنوان رئیس مجموعه اگر خودتان نقدپذیر باشید، دیگران هم انتقادهای شما را خواهند پذیرفت. برای ارتقای فرهنگ نقدپذیری باید ابتدا شیوه درست بازخورددادن را بیاموزید. سپس آن را به زیردستان خود نیز آموزش دهید. اگر کارکنان ببینند که مدیران آماده پذیرش نقدها و بازخوردها هستند، انگیزه آنها برای ارائه نظرات و تجربیاتشان بیشتر میشود. در چنین فضایی همافزایی و خلاقیت بیشتر امکان بروز و رشد دارد.
به یاد داشته باشید انتقاد نه برای سرزنش دیگران، بلکه برای راهنمایی آنها بیان میشود. آنها قرار است از نقد شما برای بهبود کارشان استفاده کنند، پس نقد شما باید دربرگیرنده راهکار باشد.
ارتباط مؤثر رمز هماهنگی و همکاری موفق در سازمان است. کانالهای ارتباطی سازمان را بهگونهای طراحی کنید که افراد بتوانند بهراحتی با یکدیگر و با شما ارتباط برقرار کنند. مطمئن شوید که تمام اعضای مجموعه اهداف و ارزشهای سازمان را فهمیدهاند. از ابزارهای ارتباطی متنوع و مؤثر برای انتقال پیامها استفاده کنید.
بهعنوان رهبر با چالشهای زیادی روبهرو میشوید، اما در انتها پاداشهایی بزرگ نیز در انتظارتان است. گرچه محیط کسبوکارها و بازارها روزبهروز پیچیدهتر میشود، روشهای مدیریتی نیز بهبود مییابند تا پاسخگوی بخشی از این چالشها باشند. با توسعه فردی خود و سرمایهگذاری روی ارتقای مهارتهای رهبری میتوانید خود را آماده رویارویی با چالشها کنید.
پاسخ ها