پیتر ثیل از سرمایهگذاران سیلیکونولی است که پس از راهاندازی موفق پیپال، در بسیاری از استارتاپهای مهم همچون فیسبوک نقشی حیاتی داشت.
پیتر ثیل (Peter Andreas Thiel) کارآفرین آلمانیآمریکایی و سرمایهگذار خطرپذیر استارتاپی است. او در راهاندازی استارتاپهای بزرگی همچون پیپال نقش داشت و شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر فاندرز فاند را نیز راهاندازی کرد. ثیل بهلطف سرمایهگذاریهای سودآور متعدد، اکنون با ۲/۳ میلیارد دلار دارایی، در فهرست ثروتمندترین افراد جهان قرار دارد. تلفظ صحیح نام پیتر ثیل در زبان زادگاهش یعنی آلمان، «تیل» است. او در کودکی به ایالات متحده مهاجرت و در جوانی در رشتههای فلسفه و حقوق تحصیل کرد. پس از چند سال فعالیت در حوزهی حقوق و سیاست، به سرمایهگذاری علاقهمند شد. اولین تجربهی جدی ثیل در کارآفرینی در اوج دوران داتکام و با راهاندازی پیپال رخ داد. سرمایهگذاری بزرگ و تاریخساز او نیز خرید سهام فیسبوک بود که ثیل را چند سال بعد وارد باشگاه میلیاردرها کرد. پیتر ثیل امروز بهعنوان یکی از مشاوران و مربیان معتبر دنیای استارتاپی شناخته میشود.
پیتر ثیل هم مانند بسیاری دیگر از ثروتمندان دنیای فناوری در فعالیتهای خیریه حضور دارد. او با راهاندازی بنیاد ثیل، فعالیتهای خیرخواهانهی خود را متمرکز کرد و همچنین بورسیهها و کمکهزینههای متعددی برای پیشبرد تحقیقات دربارهی هوش مصنوعی و تحقیقات در دریاها اختصاص میدهد.
پیتر ثیل در ۱۱ اکتبر ۱۹۶۷ در فرانکفورت آلمان بهدنیا آمد. مادرش، سوزان و پدرش، کلائوس فریدریش، نام داشتند. برخی منابع میگویند ثیل در ۱۰ سالگی به ایالات متحده مهاجرت کرد و برخی دیگر زمان مهاجرت خانواده را در یکسالگی پیتر عنوان میکنند. بههرحال کلائوس پس از اینکه خانوادهاش را به ایالات متحده و کلیولند برد، بهعنوان مهندس شیمی مشغول به کار شد. او در شرکتهای معدنی متعددی فعالیت کرد که باعث سفر همیشگی خانواده میشد. پیتر و برادر کوچکترش، پاتریک مایکل، همیشه در سفر بودند که تجربههای ارزشمندی در همان سالهای کودکی برایشان بههمراه داشت.
خانوادهی ثیل بالاخره در سال ۱۹۷۷ در ایالت کالیفرنیای آمریکا ساکن شدند. آنها پیش از سکونت کامل در آمریکا، چند سال در آفریقایجنوبی و آفریقای جنوبغربی ساکن بودند. پیتر بهخاطر همین جابهجاییها، یازده بار مدرسهی ابتدایی خود را تغییر داد. وی در یکی از مدارس، مجبور به پوشیدن یونیفرم و رعایت قوانین سختگیرانه شده بود. همین خاطرهی نهچندان خوشایند در کودکی باعث شد در بزرگسالی از حامیان جدی آزادی شخصی و فردگرایی شود.
کودکی پیتر با خواندن کتابهایی از ایزاک آسیموف و جی. آر. آر. تالکین گذشت. او علاقهی شدیدی به بازیهای سبک Dungeons & Dragons و نویسندهی مشهور، تالکین داشت. ثیل در مصاحبهای گفت در کودکی بیش از ۱۰ بار سری کتابهای ارباب حلقهها را خوانده است. شش مورد از شرکتهایی که ثیل راهاندازی کرد، نامی برگرفته از داستانهای تالکین داشتند.
پیتر ثیل از کودکی و نوجوانی استعداد فراوان خود را در ریاضیات نشان داد. او در مدرسه ی باودیچ در فاسترسیتی تحصیل میکرد و سپس به دبیرستان سن متئو رفت. فعالیتهای گاه و بیگاه اجتماعی و سیاسی ثیل از همان دوران نوجوانی شروع شد و او را به گرایشهای ضد کمونیستی سوق داد.
دانشگاه استنفورد، اولین مقصد پیتر ثیل برای تحصیلات عالی بود. او رشتهی فلسفه را بهعنوان رشتهی تحصیلی اولیهی خود انتخاب کرد. ثیل در دوران دانشگاه هم فعالیتهای سیاسی خود را پیگیری میکرد و از مدافعان جدی لیبرالیزم بود. او از سال ۱۹۸۷ روزنامهای بهنام The Stanford Review در دانشگاه چاپ میکرد که متمرکز بر ایدههای لیبرالی و محافظهکاری بود. همین سوگیریهای سیاسی در جوانی باعث شد پیتر ثیل امروز بهعنوان یکی از بزرگترین حامیان دونالد ترامپ در سیلیکونولی شناخته شود.
پیتر ثیل در سال ۱۹۸۹ مدرک کارشناسی خود را در رشتهی حقوق دریافت کرد. او پس از فارغالتحصیلی، سمت سردبیری روزنامهی خود را هم رها کرد و برای ادامهی تحصیل، به دانشکدهی حقوق استنفورد رفت. پیتر در سال ۱۹۹۲ با مدرک دکتری تخصصی حقوق از دانشگاه فارغالتحصیل شد. دوران تحصیل ثیل در دانشگاه استنفورد با آشنایی با رنه ژیرار و نظریههای او دربارهی رقابت و تقلید انسانها از یکدیگر همراه شد. ثیل بعدها همین نظریهها را در زندگی حرفهای خود بهکار گرفت.
پیتر ثیل سالهای ابتدای فعالیت پس از فارغالتحصیلی را در حوزهی حقوق و سیاست گذراند. او ابتدا بهعنوان دستیار قاضی مشغول به کار شد و سپس به شرکت حقوقی Sullivan & Cromwell رفت تا وکالت کند. دوران اشتغال ثیل در شرکت حقوقی نیویورکی به هفت ماه محدود شد، چون او اعتقاد داشت شغلش ارزش متعالی چندانی ندارد. شغلهای بعدی ثیل جوان فعالیت در بازار سهام و دستیاری نگارش سخنرانی برای وزیر آموزش ایالات متحده بود. او در هیچیک از موقعیتهای مذکور احساس رضایت نمیکرد و باردیگر در سال ۱۹۹۶، به بهانهی پیدانکردن ارزش متعالی در کارش، مجبور به تغییر شغل شد.
پس از ترک دنیای حقوق و سیاست، کالیفرنیا میزبان پیتر ثیل بود تا دوران تازهای در زندگی این جوان آلمانیآمریکایی شروع شود. پیتر به منطقهی خلیج سانفرانسیسکو رفت و همهچیز برای تبدیلشدن به کارآفرین سیلیکونولی آماده بود.
وقتی ثیل به منطقهی خلیجی رفت، متوجه شکلگیری سبک جدیدی از دنیای کسبوکار حول مفهوم اینترنت و کامپیوترهای شخصی شد. او در سالهای پایانی قرن بیستم و در دوران اوج حباب داتکام، به سیلیکونولی رفته و تصمیم گرفته بود وارد حوزهی سرمایهگذاری شود. اولین تلاشهای ثیل در دنیای سرمایهگذاری، با راهاندازی شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر Thiel Capital Management شروع شد. ثیل با دریافت کمک از خانواده و دوستان، یکمیلیون دلار برای سرمایهگذاری اولیهی این شرکت اختصاص داده بود.
اولین تجربهی پیتر ثیل در سرمایهگذاری اینترنتی با شکست روبهرو شد. او ۱۰۰ هزار دلار در ایدهی دوستش، لوک نوزک، سرمایهگذاری کرد که ماشینحسابی مبتنیبر وب بود. پس از شکست اولیه، ثیل ازطریق نوزک با مکس لوچین آشنا شد که درحوزهی رمزنگاری فعالیت میکرد. شرکتی که لوچین بهکمک ثیل راهاندازی کرد، Confinity نام داشت و اولین شرکت موفق ثیل نام گرفت.
پیتر از تجربهی کاری Confinity متوجه ظرفیت توسعهی نرمافزار برای پرداختهای آنلاین شد. در آن سالها کارتهای اعتباری و شبکهی گستردهی ATM، بسیاری از نیازهای پرداختی مردم را برطرف میکردند؛ اما بازهم فروشندهها با مشکلات دریافت پول از مشتریان روبهرو بودند. همهی آنها توانایی پیادهسازی سختافزار دریافت پول را نداشتند و هنوز پرداخت با وجه نقد در فروشگاهها آمریکایی رایج بود. ثیل تصمیم داشت کیف پولی دیجیتالی توسعه دهد که آسودگی بیشتری برای مصرفکنندهها بههمراه داشته باشد و با بهرهگیری از تکنیکهای رمزنگاری، امنیت حسابها را تأمین کند. درنهایت در سال ۱۹۹۹، شرکت PayPal از دل Connfinity زاده شد.
ایدهی اولیهی ثیل در پیپال، بر ایجاد آزادی مالی برای همهی مردم جهان استوار بود. او اعتقاد داشت سیستم جدید میتواند دشواریهای ازبینرفتن ارزش پول براثر تورم را از بین ببرد. ثیل در یکی از سخنرانیهای مهمش در سال ۱۹۹۹، نکات جالبی دربارهی شرکت جدید شرح داد. او در بخشهایی از سخنرانی، به نیاز روزافزون مردم به پول و راهکارهای پرداخت اشاره کرد و سیستم پولی سنتی و کاغذی را منسوخ دانست. ثیل اعتقاد داشت مردم در آستانهی قرن بیستویکم به سبک جدیدی از پرداخت نیاز دارند که دسترسی به پول را در هر زمان و هر مکان، با دستگاههای متصل به اینترنت فراهم کند.
پیتر ثیل در سخنرانی دربارهی ایدهی پیپال هم تمرکز زیادی بر ایدههای لیبرالیسم و تأکید بر برتری ایالات متحده داشت. او میگفت بسیاری از مردم در سرتاسر جهان به واحد پول باثباتی همچون دلار آمریکا دسترسی ندارند و پیپال فرصت تبادل را برای آنها فراهم میکند.
پیپال در سال ۱۹۹۹ و با کنفرانس خبری موفقی شروع به کار کرد. از همان ابتدا، توجه شرکتهای بزرگ به راهکار ثیل و همکارانش جلب شد. نوکیا و دویچهبانک سهمیلیون دلار سرمایهی خطرپذیر به پیپال اختصاص دادند تا سرویس خود را در دستگاههای هوشمند PalmPilots اجرا کند. رخدادهای بعدی که باعث رشد سریع پیپال شد، ادغام با شرکت خدمات مالی آنلاین ایلان ماسک، یعنی X.com و شرکت Pixo بود که در تجارت مبتنیبر پلتفرم موبایل سابقه داشت.
فرایندهای ادغامی که بهسرعت در پیپال رخ داد، امکان ورود آنها به دنیای موبایل را فراهم کرد. درنتیجه، سرویس پیپال به ابزاری امنتر با قابلیت کاربری آسان تبدیل شد که امکان جابهجایی پول را بهراحتی برای کاربران فراهم میکرد. مردم با استفاده از راهکارهای پیپال دیگر بهجای تبادل اطلاعات حساب بانکی، تنها با یک حساب کاربری رایگان در وبسایت پیپال و ایمیل، پول جابهجا میکردند.
سهام پیپال در سال ۲۰۰۲ بهصورت عمومی در بازار عرضه شد. تنها چند ماه بعد، eBay پیشنهاد خرید وسوسهانگیزی برای خرید پیپال مطرح کرد که مدیران به فروش شرکت مجاب شدند. ایبی درنهایت با پرداخت ۱/۵ میلیارد دلار، در اکتبر ۲۰۰۲، پیپال را تصاحب کرد. پیتر ثیل تا زمان فروش شرکت، بهعنوان مدیرعامل مشغول به کار بود. در زمان فروش پیپال، سهام ۳/۷ درصدی ثیل در شرکت، ارزشی بالغ بر ۵۵ میلیون دلار داشت.
پیر ثیل (سمت راست) در عکسی یادگاری از جشن عرضهی عمومی سهام PayPal
پیتر ثیل در محافل سیلیکونولی بهنام «لرد مافیای پیپال» شناخته میشود. مافیای پیپال نام لقبی بود که رسانهها و کارشناسان به تعدادی از بنیانگذاران ابتدایی پیپال دادند. آنها پس از فروش شرکتشان، در راهاندازی بسیاری از استارتاپهای بزرگ سیلیکونولی نقش داشتند. تنها نگاهی کلی به فهرست این استارتاپها نشان میدهد که لقب مافیا واقعا برازندهی گروه بنیانگذاران پیپال است: Tesla ،Lnkedin ،Palantir ،SpaceX ،Youtube ،Yelp و Yammer. تقریبا تمامی اعضای گروه مافیای پیپال فارغالتحصیل استنفورد بودند.
پس از فروش پیپال به ایبی در سال ۲۰۰۲، پیتر ثیل با ۱۰ میلیون دلار از سرمایهی کسبشده، صندوق پوشش ریسک کلاریوم کپیتال را راهاندازی کرد. فعالیت اصلی شرکت او، سرمایهگذاری و مدیریت ریسک در انواع ارز، نرخ بهره، سهام و کالا بود. ثیل در دوران فعالیت در کلاریوم، پیشبینی افت ارزش دلار را مطرح کرد و از مهاجرت حباب داتکام به دنیای سرمایهگذاری خبر داد.
دفتر مرکزی کلاریوم کپیتال
شرکت کلاریوم موفقیتهایی در سرمایهگذاری و پیشبینی وضعیت بازارهای مالی و خصوصا نفت بهدست آورد. سرمایهی آنها تا سال ۲۰۰۸ به هفتمیلیارد دلار رسیده بود؛ البته بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ و سقوط بازار املاک و مستغلات در ایالات متحده، به صندوق پوشش ریسک پیتر ثیل نیز ضربههای سنگینی زد. تا سال ۲۰۱۱، کلاریوم که به بازیابی وضعیت خود در بازارهای مالی موفق نشده بود، با خروج بسیاری از سرمایهگذاران روبهرو شد. در آن زمان، سرمایهی شرکت به ۳۵۰ میلیون دلار رسید که دوسوم آن، سرمایهی خود ثیل بود.
ثیل درکنار صندوق پوشش ریسک خود، فعالیت در دنیای فناوری را رها نکرده بود. او در سال ۲۰۰۳ شرکت Palantir را راهاندازی کرد که در حوزهی تحلیل کلانداده فعال بود. نامگذاری پالانتیر براساس داستانهای تالکین انجام شده بود. پیتر ثیل هنوزهم در این شرکت بهعنوان رئیس هیئتمدیره مشغول است. ثیل میگوید ایدهی راهاندازی پالنتیر بر این اساس بود که میتوان از رویردهای پیپال برای مبارزه با کلاهبرداری و پولشویی در حوزههای دیگر همچون مبارزه با تروریسم هم استفاده کرد.
ایدهای که به راهاندازی پالانتیر منجر شد، بیش از همه پس از حملههای یازده سپتامبر تقویت شده بود. ثیل در توضیح ایدهی خود، تعادل بحثبرانگیز امنیت و حریم خصوصی را مطرح میکرد. بههرحال او تصمیم داشت ابزارهای دادهکاوی حرفهای دراختیار دولت و آژانسها قرار دهد که کمترین تأثیر را بر حریم خصوصی افراد بگذارد. البته اولین پشتیبان اصلی پالانتیر، بازوی سرمایهگذاری CIA، یعنی In-Q-Tel بود. شرکت پالانتیر رشد چشمگیری تا میانهی دههی ۲۰۱۰ کرد و در سال ۲۰۱۵ به ارزش ۲۰ میلیارد دلاری رسید. ثیل هنوزهم بهعنوان بزرگترین سهامدار پالانتیر شناخته میشود.
آشنایی پیتر ثیل با مارک زاکربرگ، یکی از مهمترین رخدادهای تاریخ سیلیکونولی و استارتاپ موفق فیسبوک است. ثیل در اوت ۲۰۰۴ بهعنوان اولین سرمایهگذار فرشته وارد فیسبوک شد و با پرداخت ۵۰۰ هزار دلار، ۱۰/۲ درصد از سهم این استارتاپ جوان را خرید. استارتاپی که یکی از دانشجویان هاروارد راهاندازی کرده بود و حتی خودش همچنین آیندهی درخشانی برای ایدهاش تصور نمیکرد. سرمایهگذاری ثیل ارزش فیسبوک را در سال ۲۰۰۴ به ۴/۹ میلیون دلار رساند. ثیل همچنین بهعنوان عضو هیئتمدیرهی شرکت نیز انتخاب شد و هنوزهم در هیئتمدیره عضویت دارد.
پیتر ثیل بهعنوان عضو هیئتمدیره، دخالت زیادی در فعالیتهای روزمرهی فیسبوک نکرد. البته او در رخدادهای متعدد به زاکربرگ و تیمش کمک میکرد و نقش مشاورهای را هیچگاه از یاد نبرد. یکی از مهمترین کمکهای مشاورهای ثیل در سال ۲۰۰۷ و دریافت سری D سرمایه در فیسبوک انجام شد که زاکربرگ همیشه از آن قدردانی میکند؛ چراکه سرمایهگذاری مذکور دقیقا پیش از اوجگیری بحران سال ۲۰۰۸ رخ داد.
داستان سرمایهگذاری ثیل در فیسبوک باردیگر نقش مهم شان پارکر در اوجگیری غول شبکهی اجتماعی را نشان میدهد. شان پارکر که در آن سالها بهعنوان مدیرکل فیسبوک فعالیت میکرد، بهدنبال سرمایهگذاری برای زاکربرگ و تیمش بود. او ابتدا به رید هافمن، بنیانگذار و مدیرعامل شبکهی اجتماعی کسبوکاری لینکدین، مراجعه کرد. هافمن، استاد بزرگ سیلیکونولی، ابتدا از ایدهی فیسبوک استقبال کرد. البته او بهخاطر احتمال تضاد منافع از سرمایهگذاری مستقیم در این شبکهی اجتماعی جوان خودداری کرد. بههرحال هافمن که از پیپال با ثیل آشنا بود، او را به مدیران فیسبوک پیشنهاد داد.
ثیل پس از دیدار اولیه با پارکر و زاکربرگ، از ایدهی آنها استقبال کرد و سرمایهگذاری ۵۰۰ هزار دلاری را پیشنهاد داد. او دربارهی سرمایهگذاری در فیسبوک گفته بود:
از اینکه بهدنبال چشمانداز اصلی خود میرفتند، احساس راحتی میکردم. ارزشگذاریام روی شرکت بهنوعی منطقی بود. با خودم تصور کردم سرمایهگذاری تقریبا امنی در یکی از استارتاپها کردهام.
با وجود موفقیت و رشد تقریبا مناسب فیسبوک در دههی ۲۰۰۰، ثیل اعتقاد چندانی به ظرفیت رشد اینترنت در بخش مصرفکننده نداشت. ایدههای او در این حوزه در سال ۲۰۱۰ به اوج رسید. وی اعتقاد داشت فیسبوک که در آن زمان به ارزش حدودی ۳۰ میلیارد دلار رسیده بود، درمقایسهبا شرکتهای اینترنتی دیگر ارزشگذاری کمتری دریافت میکند. ایدههای ثیل دربارهی دنیای اینترنت در ابتدای دههی ۲۰۱۰ خاص بودند و مقالهای در نیویورکر در سال ۲۰۱۱، توضیح جالبی دربارهی ایدهها شرح میدهد که درادامه میخوانیم:
اگرچه عصر اطلاعات ثیل را به ثروت رساند، او همیشه از آن ناامید بود. از نگاه او انفجار اطلاعات شغلهای زیادی ایجاد نکرد و انقلابهای خاصی در دنیای تولید و بهرهوری بههمراه نداشت. ساختن دنیاهای مجازی بههیچوجه جایگزین پیشرفتهای بزرگ و مهمی همچون پیشرفت در دنیای فیزیک نمیشود. ثیل میگوید اینترنت با وجود ایجاد ارزش افزوده، ارزش آنچنان زیادی به جهان اضافه نمیکند. او اعتقاد دارد اپل شرکت نوآوری است؛ اما بیشتر در حوزهی طراحی نوآوری میکند.
از نگاه ثیل، توییتر کاربران زیادی دارد؛ ولی به اشتغالزایی چندان زیادی برای آمریکاییها منجر نمیشود. او میگوید با توییتر ۵۰۰ نفر تا یک دهه امنیت شغلی دارند؛ اما واقعا چقدر ارزش برای کل اقتصاد ایجاد میشود؟ ارزش افزودهی چنین کسبوکاری احتمالا بهاندازهای نیست که به حرکتی مهم در اقتصاد ایالات متحده منجر شود.
ایدهها و دیدگاههای گفتهشده از ثیل، یکی از سرمایهگذاران بزرگ سیلیکونولی و دنیای اینترنتی، درخورتوجه بهنظر میرسد. ثیل با وجود سرمایهگذاری و عضویت در هیئتمدیرهی فیسبوک، ارزش افزودهی آن را برای جهان ناچیز میدانست. بههرحال، ایدههای لیبرالیستی و اعتقادات بنیادی ثیل او را به پدیدههایی متمایل میکرد که از نظر خود، ارزش کلی بیشتری برای اقتصاد داشته باشند.
عرضهی عمومی سهام فیسبوک در مه ۲۰۱۲ انجام شد و ارزش بازار شرکت را به ۱۰۰ میلیارد دلار رساند. ثیل در همان ابتدا ۱۶/۸ میلیون سهم خود را به ارزش ۶۳۸ میلیون دلار فروخت. او در اوت نیز تقریبا تمامی سهام باقیماندهی خود را به ارزش ۳۹۵/۸ میلیون دلار فروخت که درمجموع به بیش از یکمیلیارد دلار رسید. همانطورکه گفته شد، عضویت ثیل در هیئتمدیرهی فیسبوک ادامه یافت و در سال ۲۰۱۶، حدود یکمیلیون سهم دیگر خود را از فیسبوک به ارزش حدودی ۱۰۰ میلیون دلار فروخت. آخرین آمارها تعداد سهام ثیل را در فیسبوک کمتر از ۱۰ هزار سهم عنوان میکنند.
ثیل مانند تمامی سرمایهگذاران بزرگ دنیای فناوری فعالیت خود را به یک شرکت و استارتاپ محدود نمیکرد. او درکنار سرمایهگذاری و عضویت در هیئتمدیرهی فیسبوک، در سال ۲۰۰۵ شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر فاندرز فاند را در سانفرانسیسکو راهاندازی کرد. افرادی همچون شان پارکر و کن هاوری و لوک نوزک در راهاندازی شرکت با او همکاری کردند.
فاندرز فاند تعداد سرمایهگذاریهای ثیل را در استارتاپهای بزرگ سیلیکونولی افزایش داد. از شرکتهای مشهوری که نام ثیل را بهصورت سرمایهگذاری شخصی یا ازطریق فاندرز فاند در میان سرمایهگذاران خود میبینند میتوان به Airbnb ،Slide.com ،Linkedin ،Friendster ،RapLeaf ،Geni.com ،Yammer ،Yelp ،Spotify ،SpaceX ،Asana ،Big Think ،Quora ،TransferWise و AltSchool اشاره کرد.
از سرمایهگذاریهای مهم فاندرز فاند میتوان به خرید بیتکوین در سال ۲۰۱۷ به ارزشی بین ۱۵ تا ۲۰ میلیون دلار اشاره کرد. این شرکت سرمایهگذاری در همان سال اعلام کرد بهلطف افزایش شدید ارزش بیتکوین، ارزش سرمایهگذاری آنها به صدهامیلیون دلار رسیده است. از دیگر سرمایهگذاریهای بحثبرانگیز در سال ۲۰۱۷ نیز میتوان به سرمایهگذاری در استارتاپ فعال در حوزهی تشخیص چهره، Clearview AI اشاره کرد که بهدلیل احتمال سوءاستفاده از فناوریهایش در کاربردهای تسلیحاتی، هدف انتقادهای شدید قرار گرفت.
ثیل در سال ۲۰۱۲ شرکت سرمایهگذاری دیگری با همکاری اندرو مککورمک و جیمز فیتزجرالد بهنام Valar Ventures راهاندازی کرد. از سرمایهگذاریهای این شرکت بینالمللی میتوان به سرمایهگذاری در شرکت Xero در نیوزیلند اشاره کرد. شرکتهای نیوزیلندی دیگر به نامهای Pacific Fibre و Booktrack هم سرمایهگذاری والار را دریافت کردهاند. ثیل در همین سرمایهگذاریها در سال ۲۰۱۱ مجوز شهروندی نیوزیلند را دریافت کرد که البته تا سال ۲۰۱۷، رسانهای نشده بود.
از شرکتهای سرمایهگذاری دیگر که نام پیتر ثیل را در میان شرکا و بنیانگذاران خود میبینند، میتوان به Mithril Capital اشاره کرد که در سال ۲۰۱۲ راهاندازی شد. ثیل در نامگذاری این شرکت هم از عبارتهای موجود در کتابهای تالکین، یعنی ارباب حلقهها، استفاده کرد. میتریل کپیتال صندوق پوشش ریسک بود که البته برخلاف کلاریوم، روی شرکتهایی پس از فاز استارتاپی سرمایهگذاری میکند و بهنوعی سراغ ایدههای بالغتر میرود. Y Combinator هم مدتی با ثیل همکاری کرد؛ ولی ظاهرا همکاری آنها در سال ۲۰۱۷ و بهخاطر حمایتهای ثیل از دونالد ترامپ بهپایان رسید.
پیتر ثیل مانند بسیاری از سرمایهگذاران و ثروتمندان سیلیکونولی، بخشی از سرمایهی خود را به فعالیتهای خیرخواهانه اختصاص میدهد. او بنیادی بهنام خود راهاندازی کرده است که پروژههای تحقیقات و کمکهزینههای تحصیلی متمرکز بر موضوعات خاص را مدیریت میکند.
یکی از حوزههای اصلی سرمایهگذاری خیرخواهانهی ثیل، هوش مصنوعی است. او در سال ۲۰۰۶ کمکهزینهای بالغ بر ۱۰۰ هزار دلار به Singularity Institute اهدا کرد که در حوزهی تحقیقات هوش مصنوعی با اهداف بشردوستانه فعالیت میکرد. سرمایهگذاریهای ثیل به این بنیاد در سال ۲۰۰۷ هم ادامه یافت و تا سال ۲۰۱۳، بنیاد ثیل حدود یکمیلیون دلار کمکهزینه به بنیاد مذکور پرداخت کرد. از پروژههای هوش مصنوعی دیگر که ثیل به آنها کمک مالی کرده است، میتوان به OpenAI اشاره کرد که آن هم در حوزهی توسعهی هوش مصنوعی ایمن فعالیت میکند. ثیل در دیپمایند هم سرمایهگذاری کرد که در سال ۲۰۱۴ با پرداخت ۴۰۰ میلیون پوند گوگل آن را تصاحب کرد.
فعالیتها و تحقیقات علمی با موضوع افزایش طول عمر و مقابله با بیماریها، از دیگر موضوعاتی هستند که ثیل در قالب فعالیتهای خیرخواهانه در آنها حضور دارد. برای مثال، در سال ۲۰۰۶ با پرداخت ۳/۵ میلیون دلار، به تحقیقات ضدپیری در بنیاد Mathuselah Mouse Prize کمک کرد. ثیل تحقیقات بنیاد مذکور را برای افزایش طول عمر و کیفیت زندگی ارزشمند میدانست و تا سال ۲۰۱۷، بیش از هفتمیلیون دلار به آنها کمک کرد. ثیل در مصاحبههای متعدد دستیابی به راهکارهای کاربردی افزایش طول عمر را یکی از بزرگترین آرزوهای خود دانسته است.
علاقهی ثیل به افزایش طول عمر روی تصمیمهای شخصی او هم اثر گذاشته است. سرمایهگذار بزرگ سیلیکونولی در برنامهای بهنام Cryonically Preserved ثبتنام کرد تا بدنش پس از مرگ، در دمای بسیار کم نگهداری شود. این فعالیت با امید به بازیابی درصورت پیشرفت علوم پزشکی در سالها و قرنهای آتی انجام میشود. ثیل همچنین در بنیاد Alcor Life Extension هم عضویت دارد.
از سرمایهگذاریهای غیرانتفاعی دیگر ثیل میتوان به مؤسسهی Seasteding Institute اشاره کرد که در سال ۲۰۰۸ کمکهزینهای به مبلغ ۵۰۰ هزار دلار از او گرفت. مؤسسهی مذکور تصمیم دارد جوامعی مستقل و دائمی در اقیانوسها راهاندازی کند که آزمایش و نوآوری را با رویکردی بدون وابستگی سیاسی و اجتماعی خاص پیش ببرد. ثیل اعتقاد دارد این نوع نوآوری هنوز به پیشرفت بیشتر نیاز دارد. او در سال ۲۰۱۱ کمکهزینهی ۱/۲ میلیون دلاری به مؤسسه پرداخت کرد، اما از هیئتمدیره استعفا داد. ثیل در آخرین اظهارنظر دربارهی این برنامهها، در سال ۲۰۱۷ به نیویورکتایمز گفته بود هنوز فاصلهی زیادی تا رسیدن به راهکاری عملی وجود دارد.
ثیل در سال ۲۰۱۰ کمکهزینهای بهنام Thiel Fellowship در نظر گرفت که سالانه به ۲۰ فرد کمتر از ۲۳ سال، ۱۰۰ هزار دلار جایزه اهدا میکند تا تحصیل در دانشگاه را برای راهاندازی کسبوکار مستقل خود رها کنند. ثیل اعتقاد دارد دانشگاه برای افرادی مناسب است که ایدهای برای زندگی خود ندارند:
احساس میکنم خودم هم گرفتار این مشکل شدهام. شما به دانشگاه میروید؛ چون ایدهای برای زندگی خود ندارید. سپس چون ایدهای برای مدرک دانشگاهی خود ندارید، مدرک تحصیلات تکمیلی دریافت میکنید. دربارهی من، داستان در دانشکدهی حقوق گذشت. تصمیمی که اکثر افراد زمانی اتخاذ میکنند که هیچ ایدهی خاصی ندارند. از تصمیمات چندان پشیمان نیستم؛ اما اگر به گذشته برگردم، قطعا در تصمیمگیریهایم آیندهنگری بیشتری لحاظ میکنم.
از فعالیتهای عمومی دیگر زیر چتر بنیاد ثیل میتوان به Breakout Labs اشاره کرد. مؤسسهی مذکور به ایدههای تحقیقاتی کمک میکند که خارج از ساختارهای دانشگاهی و دولتی و سازمانی شکل میگیرند. استارتاپهای علمی بدون پشتوانههای مذکور میتوانند حداکثر ۳۵۰ هزار دلار کمکهزینه از بنیاد دریافت کنند. از شرکتهایی که در سرمایهگذاریهای ابتدایی حضور داشت، میتوان به 3Scan اشاره کرد که بهعنوان پلتفرم تحقیقاتی تولید بافت زیستی فعالیت میکند.
کمیتهی حفاظت از روزنامهنگاران (CPJ) از گروههای حامی آزادی رسانه است که در فهرست دریافتکنندههای کمکهزینه از بنیاد ثیل قرار دارد. کمکهزینههای ثیل که از سال ۲۰۰۸ به این کمیته شروع شد، به یکمیلیون دلار میرسد. از سازمانهای دیگر میتوان به بنیاد حقوق بشر اشاره کرد.
پیتر ثیل یکی از فعالترین سرمایهگذاران سیلیکونولی در دنیای سیاست محسوب میشود. برخی او را نمایندهی دونالد ترامپ در سیلیکونولی مینامند؛ بههرحال طرفداریهای شدید ثیل از مفاهیم لیبرالیستی باعث شد بیش از همه به ایدههای جمهوریخواهان نزدیک شود. بسیاری از نمایندههای جمهوریخواه در کنگرهی ایالات متحده از حمایت ثیل در کمپینهای انتخاباتی برخوردار شدهاند. او همچنین اظهارنظرهای سیاسی تندی به برخی شرکتهای فناوری کرده است. بهعنوان مثال، در سال ۲۰۱۹ گوگل را بهنوعی خیانت علیه ایالات متحده متهم کرد که بهدلیل همکاری این شرکت با چین مطرح شد. بههرحال، ثیل درخواست کرد دولت فعالیتهای غول موتور جستوجو را دقیق بررسی کند.
ورزش شطرنج از تفریحهای همیشگی پیتر ثیل بود. او از ۶ سالگی شطرنج بازی میکرد و لقب Life Master را هم در جوانی دریافت کرد. البته ثیل از سال ۲۰۰۳ در مسابقات شطرنج شرکت نکرده است و تنها در چند مسابقهی قهرمانی بهصورت افتخاری حضور داشت.
ثیل در رسانههای فناوری هم حضور چشمگیری دارد و همیشه از کارشناسان شبکهی CNBC است. فیلم سینمایی Social Network و سریال Silicon Valley ازجمله آثاری بودند که شخصیتهایی بهنام ثیل یا با الهام از او داشتند. ثیل در اظهارنظری فیلم شبکهی اجتماعی را در سطوح گوناگون غلط توصیف کرده بود. البته بسیاری از شخصیتهایی که در این فیلم بهنمایش درآمدند، داستان آن را ساختگی و دور از واقعیت توصیف میکنند.
در سال ۲۰۰۶، جایزهی Herman Lay Award for Entrepreneurship و در سال ۲۰۰۷، لقب Yping Global Reader به ثیل اهدا شد که او را در میان ۲۵۰ رهبر تاریخساز جهان با سن کمتر از ۴۰ سال قرار داد. از افتخارهای دیگر ثیل میتوان به مدرک افتخاری از دانشگاه Universidad Francisco Marroquín و جایزهی Crunchie بهترین سرمایهگذار خطرپذیر سال از رسانهی تککرانچ در سال ۲۰۱۳ اشاره کرد.
نام پیتر ثیل در دو کتاب هم دیده میشود: کتاب The Diversity Myth چاپ سال ۱۹۹۵ که خود او با همکاری David Sacks نوشت و انتقادهای شدیدی نیز بههمراه داشت. همانطور که از نام کتاب برمیآید، ثیل و همکارش در کتاب خود با تنوع نژادی در سطوح بالا مخالفت میکردند. ثیل در سال ۲۰۱۶ بهدلیل دو اظهارنظرش دربارهی تجاوز جنسی در کتاب مذکور عذرخواهی کرد. او در بخشی از مصاحبهی خود گفته بود ای کاش آن جملات را ننوشته بود.
کتا دیگر Zero to One نام دارد که آن را یکی از شاگردان ثیل نوشته و در سال ۲۰۱۴ چاپ شده است. پیتر ثیل در بهار سال ۲۰۱۲ دورهای بهنام CS 183: Startup در دانشگاه استنفورد برگزار کرد که یکی از دانشجویان بهنام بلیک مسترز نکات آن را به کتاب تبدیل کرد.
پیتر ثیل اکنون با ثروتی حدود ۲/۳ میلیارد دلار، در میان ثروتمندترین افراد جهان قرار دارد. درحالحاضر، وی بهعنوان مدیرکل کلاریوم کپیتال، رئیس هیئتمدیرهی پالانتیر، عضو هیئتمدیرهی فیسبوک، شریک تجاری فاندرز فاند، رئیس هیئتمدیرهی والار ونچرز و عضو هیئتمدیرهی میتریل کپیتال فعالیت میکند.
پاسخ ها