رید هافمن یکی از کارآفرینان تأثیرگذار معاصر بهشمار میرود که شهرتش را با راهاندازی لینکدین بهدست آورده و اکنون از سرمایهگذاران بزرگ سیلیکونولی است.
رید هافمن (Reid Garrett Hoffman)کارآفرین آمریکایی دنیای اینترنت و سرمایهگذار خطرپذیر حوزهی استارتاپی است. هافمن بیش از همه با نقش مهمش در راهاندازی لینکدین شناخته میشود. او همبنیانگذار شبکهی اجتماعی کسبوکار است و بهعنوان رئیس هیئتمدیرهی این شرکت مشغول به کار بود. با اینکه هافمن با راهاندازی و مقیاسدهی لینکدین بهشهرت رسید، امروزه بیش از همه با فعالیتهای سرمایهگذاری و نویسندگی و مشاوره در دنیای استارتاپ شناخته میشود. او از سرمایهگذاران خطرپذیر سیلیکونولی است و در شرکت Greylock Partners فعالیت میکند. بهعلاوه، همبنیانگذار لینکدین چند کتاب در حوزهی کارآفرینی هم تألیف کرده است و پادکست محبوب Masters of Scale را هم تولید میکند. طبق آخرین آمار مجلهی فوربز، هافمن در فهرست ثروتمندترین افراد جهان با ثروت ۱/۸ میلیارد دلار در جایگاه ۱،۳۴۹ قرار دارد.
رید هافمن ۵ اوت سال ۱۹۶۷ در پالوآلتو کالیفرنیا بهدنیا آمد. مادرش دینا روث و پدرش ویلیام پارکر هافمن جونیور نام داشت. هافمن سالهای کودکی و نوجوانی خود را در برکلی کالیفرنیا گذراند. رید از کودکی علاقهی شدیدی به استقلال مالی و دنیای کسبوکار داشت و با وجود وضعیت مالی نسبتا مناسب خانواده، همیشه بهدنبال استقلال بیشتر بود. پدرومادر هافمن دانشآموختهی حقوق بودند و پس از مدتی از هم جدا شدند. رید، تنها فرزند آنها بود. هافمن از دوران کودکیاش بهسختی یاد میکند و جدایی پدرومادر را یکی از حوادث تأثیرگذار زندگیاش میداند که مشکلات زیادی برایش بههمراه داشت.
اولین شغل رید هافمن در ۱۲ سالگی رقم خورد. او در مصاحبههای متعدد، خود را بازیکن حرفهای بازیهای رومیزی در کودکی بیان میکند. درواقع، اکثر کارآفرینان بزرگ دنیای فناوری دوران نوجوانی و جوانی خود را با اینترنت و کامپیوترهای شخصی گذراندهاند؛ اما هافمن در دنیای بازیهای رومیزی نقشآفرینی غرق شده بود. او از ۹ سالگی با بازیهای سبک Dungeons & Dragons آشنا شده بود. در دوران تحصیلات راهنمایی، یکی از دوستانش به او گفت که شرکت Chaosium دفتری در نزدیکی شهر محل تحصیل آنها دارد و نوجوانان را به بازیکردن و آزمایش بازیهای رومیزی دعوت میکند.
هافمن در ۱۲ سالگی بهعنوان ویراستار به شرکت تولید بازی Chaosium پیوست. درواقع، او پس از آزمایش تعدادی از بازیهای شرکت و پیشنهاد ویرایش متن برخی از آنها انتخاب شد. زمانیکه هافمن ۱۴ ساله بود، نامش بهعنوان یکی از تهیهکنندههای بازی Borderlands ثبت شد که در سبک نقشآفرینی بود. او حقوقی برابر با طراحان بازی دریافت میکرد.
همانطورکه گفته شد، زندگی مستقل از کودکی و نوجوانی جزو علاقهمندیهی اصلی رید بود. او برای تحصیل در دبیرستان به خانواده اصرار کرد تا در مدرسهای دور از خانه مشغول به تحصیل شود. درنهایت، هافمن تحصیلات دبیرستان خود را در مدرسهی پوتنی در ورمونت گذراند و انواع فعالیتهای متفرقه را در همان سالهای نوجوانی تجربه کرد. رید با وجود تجربهی انواع کارها از هنر تا کشاورزی، نمرههای راضیکنندهای هم در دروس خود کسب میکرد. او پس از تحصیل در دبیرستان، تصمیم گرفت مجددا به زادگاهش در کالیفرنیایشمالی بازگردد و تحصیلاتش را در دانشگاه استنفورد ادامه دهد.
دانشگاه استنفورد برنامهای بهنام «تحصیلات آزاد ساختارمند» داشت که علاقهی هافمن را بهسمت علم فلسفه سوق داد. رید جوان که به حوزههای گوناگون علمی علاقهمند بود، بهکمک یکی از استادان خود در استنفورد توانست مسیر تحصیلی خود را پیدا کند. او ابتدا تمامی دورههای دلخواه را برای استادش نوشت و درنهایت، استاد او را به برنامهی سیستمهای سمبلیک استنفورد هدایت کرد که شامل دروسی در حوزههای فلسفه، زبانشناسی، روانشناسی، منطق ریاضی و علوم کامپیوتر میشد.
برنامهی سیستمهای سمبلیک که هافمن در استنفورد در آن شرکت کرد، حوزههای متنوع را پوشش میداد. او در میان ایدهها و حوزههای تحصیلی، بیش از همه به تبادل ایدهها و تعامل در پردازش اطلاعات علاقهمند شد. هافمن بسیار تحتتأثیر نظریهپردازهای صنعت رسانه همچون مارشال مکلوهان و نیل پستمن قرار گرفت. مکلوهان روی تأثیر انواع تکاملی ارتباطات بر تفکر بشری تحقیق میکرد. پستمن نیز کتاب مشهوری در نقد تأثیر تلویزیون روی تفکر طبیعی انسان نوشته بود که هافمن را تحتتأثیر قرار میداد.
هافمن حین تحقیقات و آموزشهایش در استنفورد به این نتیجه رسیده بود که بهزودی سبک جدیدی از رسانه متولد میشود که تغییرات عظیمی حتی فراتر از تحلیلها و پیشبینیهای مکلوهان و پستمن بههمراه خواهد داشت. او که سالهای جوانی خود را در دهههای پایانی قرن بیستم و دوران اوجگیری کامپیوترهای شخصی گذرانده بود، بهنوعی آیندهی اینترنت و شبکههای اجتماعی را پیش رویش میدید. هافمن جوان در مطالعات خود به چگونگی تعامل اطلاعات و ابزار آن توجه ویژهای میکرد.
رید هافمن در سال ۱۹۹۰ مدرک کارشناسی خود را در رشتهی سیستمهای سمبلیک و علوم شناختی دریافت کرد. همچنین بورسیهی موسوم به مارشال را برای تحصیل در دانشگاه آکسفورد گرفت. هافمن جوان سه سال بعد با مدرک کارشناسی ارشد در رشتهی فلسفه از کالج وولفسون آکسفورد فارغالتحصیل شد. او در دوران تحصیل در آکسفورد متوجه تأثیر فراوان گفتمانهای تحلیلی فلسفه در دانشگاههای انگلیسیزبان شد و تمرکز بیشازحد آنها روی مفاهیم تاریخی و فرهنگی فلسفه را درک کرد.
هافمن ابتدا به دنیای نویسندگی و تدریس و فعالیتهای اجتماعی علاقهمند بود. البته او پس از تحصیل در آکسفورد نظر خود را به حوزههای تأثیرگذار در اجتماع تغییر داد و تصمیم گرفت شغلی اثرگذارتر انتخاب کند. هافمن پس از بازگشت از آکسفورد به زادگاهش در کالیفرنیایشمالی، بهسراغ همدانشگاهیهایش در استنفورد رفت تا علاقهمندان به دنیای روبهرشد فناوری را از میان آنها پیدا کند. هافمن که ابتدا فعالیتهای دانشگاهی را تأثیرگذار تصور میکرد، در تحصیلات تکمیلی به این نتیجه رسیده بود که فعالیت در حوزهی کارآفرینی بیشترین اثر را روی اجتماع میگذارد.
مراسم فارغالتحصیلی از دانشگاه استنفورد
علاقهمندی هافمن به دنیای فناوری از کتابی بهنام Snow Crash شکل گرفت که در سال ۱۹۹۲ منتشر شده بود. این کتاب علمیتخیلی، آیندهی جهان را در قرن بیستویکم شرح میداد که دولتها در آن سرنگون شده بودند و مردم بهدنبال راهکارهایی برای زندگی در جهانی مجازی بهنام Metaverse بودند. هافمن دربارهی تصمیمش برای ورود به دنیای کارآفرینی میگوید:
زمانیکه از استنفورد فارغالتحصیل شدم، بهدنبال شغلی در حوزهی تدریس دانشگاهی یا تأثیرگذاری اجتماعی به روشی مشابه بودم. درواقع، میخواستم لنزی دربرابر جامعه قرار دهم و از آنها بپرسم «ما که هستیم» و «باید چه کسی باشیم». البته درنهایت متوجه شدم فعالیتهای دانشگاهی به نوشتن کتابهایی میانجامد که حداکثر ۵۰ تا ۶۰ نفر آنها را میخوانند. به تأثیرگذاری بیشتری نیاز داشتم.
اولین شغل هافمن که دورهی زمانی کوتاهی هم داشت، در کارخانهی تولید نوشیدنی در ناپا ولی بود. او سپس به اپل پیوست و بهنوعی ورود رسمیاش به دنیای فناوری شروع شد. اپل کامپیوتر در سال ۱۹۹۴ میزبان رید هافمن بود و اولین تجربههای او در مدیریت محصول در این شرکت شکل گرفت.
اولین پروژهی جدی هافمن در دنیای فناوری، eWorld بود که بهعنوان یکی از تلاشهای اولیه در شکلگیری شبکهی اجتماعی شناخته میشود. اپل در آن سالها تصمیم گرفته بود مفهوم شبکهی اجتماعی را در اینترنت گسترش دهد و هافمن با فعالیت در بخش تجربهی کاربری، یکی از اعضای مهم پروژه بود. اگرچه eWorld درنهایت به محصول پایداری تبدیل نشد و AOL آن را خرید، هافمن در همان مدت کوتاه، به ارزش شبکههای اجتماعی و بهرهمندی از اینترنت بهعنوان زیرساخت اصلی توسعهی اجتماع پی برد.
اپل با فروش eWorld به AOL سود مناسبی کسب کرد؛ ولی یکی از کارمندان باتجربهاش را از دست داد. هافمن در سال ۱۹۹۶ با هدف دنبالکردن رؤیاهایش برای تأثیرگذاری بیشتر روی جامعه به فوجیتسو پیوست. البته او در همان سالهای ابتدایی اشتغال، تمرکز خود را روی کارآفرینی گذاشته بود و میدانست دوران کارمندی برایش طولانی نخواهد شد. مأموریت هافمن در فوجیتسو کار روی جامعهی چت مجازی بهنام WoldsAway بود.
هافمن در سال ۱۹۹۷، فوجیتسو را ترک کرد تا کسبوکار اختصاصی خودش را راهاندازی کند. اولین کسبوکار اینترنتی هافمن SocialNet نام داشت. او که ابتدا سرمایهگذاران را متقاعد کرده بود سرویس اینترنتی مخصوص قرار ملاقات طراحی میکند، بهمرور به ظرفیتهای بیشتر ایدهی خود پی برد. هافمن میدانست فناوری جدید میتواند زیرساخت لازم را برای شکلدهی انواع روابط، حتی روابط کاری، فراهم کند. درنهایت، این حرکت اولیه بهسمت دنیای شبکههای اجتماعی تجربهای بزرگ برای کارآفرین جوان بههمراه داشت. پیتر ثیل بعدها دربارهی SocialNet گفته بود ایدهی هافمن هفت تا هشت سال جلوتر از زمان خود بود. ایراد اصلی شبکهی سوشالنت این بود که افراد در آن از هویتهای جعلی استفاده میکردند. موفقترین شبکههای اجتماعی به این دلیل بزرگ شدهاند که افراد هویت اصلی خود را در آنها بهکار میگیرند.
پیتر ثیل از دوستان دانشگاهی هافمن بود. او در همان دورانی که رید مشغول طراحی شبکهی اجتماعیاش بود، پیشنهاد عضویت در استارتاپ حوزهی فینتک را مطرح کرد. ثیل بههمراه چند نفر دیگر روی استارتاپی متمرکز بر پردازش تراکنشها در دنیای اینترنت کار میکرد که بعدها به پیپال تبدیل شد. تجربهی هافمن در ایدهپردازی در پیپال به او کمک میکرد. وی به بنیانگذاران پیپال پیشنهاد داد سرویس خود را از پردازش تراکنشهای بین کاربران به پردازش تراکنش به افراد و فروشندگان توسعه دهند.
هافمن تا سال ۲۰۰۰ به این نتیجه رسیده بود که SocialNet به اهداف مدنظرش نخواهد رسید و پیپال نیز به توجه و تمرکز تماموقت او نیاز داشت. او شبکهی اجتماعی خود را به Spark Networks فروخت و تمامی سرمایهی اولیهی سرمایهگذاران را به آنها بازگرداند. شغل جدید هافمن معاونت ارشد در پیپال و مدیریت عملیات بود. درواقع، او مسئولیت تمامی روابط خارجی پیپال را برعهده داشت؛ ازجمله مدیریت زیرساخت پرداخت (هماهنگی با شرکتهایی همچون مسترکارت و ویزا و ولزفارگو) و توسعهی کسبوکار (همکاری با eBay و Intuit و دیگران) و مدیریت و ارتباط با سازمانهای تنظیمگری و قانونی. ثیل هافمن را آتشنشان پیپال میدانست.
eBay در سال ۲۰۰۲ پیپال را با پرداخت مبغ ۱/۵ میلیارد دلار خرید و هافمن با درآمدی که از فروش سهمش در پیپال بهدست آورده بود، سرمایهی لازم را برای پیگیری ایدههایش در کسبوکارهای جدید دراختیار داشت.
تجربههای هافمن در سوشالنت و پیپال اهمیت هویت حرفهای اشخاص را در دنیای اینترنت برای هافمن روشن کرده بود. او آمادهی راهاندازی استارتاپ دوم بود. لینکدین در آخرین ماه سال ۲۰۰۲ در اتاق نشیمن خانهی هافمن راهاندازی اولیه شد و مه ۲۰۰۳ رسما شروع به کار کرد. در پایان اولین ماه فعالیت، لینکدین ۴،۵۰۰ عضو داشت و بهمرور بهسمت تبدیل به بزرگترین شبکهی اجتماعی متمرکز بر کسبوکار حرکت میکرد.
از اولین همکاران هافمن در راهاندازی لینکدین میتوان به آلن بلو، یکی از همکارانش در سوشالنت، اشاره کرد. بهعلاوه یکی از همکلاسیهای دانشگاهی و یکی از همکارانش در فوجیتسو هم او را همراهی میکردند. پیتر ثیل و کیث رابویس، همکاران و دوستان هافمن در پیپال، هم از سرمایهگذاران اولیهی لینکدین بودند.
زمانیکه هافمن مشغول راهاندازی لینکدین بود، بنیانگذارهای فیسبوک به او مراجعه کردند. آنها از هافمن میخواستند در اولین دور از سرمایهگذاری در فیسبوک، شرکت و بهنوعی دور اول را مدیریت کند. هافمن قبلا این کار را برای شبکهی مشابهی بهنام Friendster انجام داده بود. بنیانگذار لینکدین مجذوب ایدهی اولیهی فیسبوک شد؛ اما تصور میکرد فعالیت جدی در این ایده با فعالیتها و ایدههایش بهعنوان رهبر لینکدین تضاد منافع خواهد داشت. درنهایت، وی مارک زاکربرگ را به دوستش پیتر ثیل معرفی کرد که ۵۰۰ میلیون دلار سرمایهگذاری اولیه در فیسبوک کرد.
هافمن تصمیم به کنارهگیری از سرمایهگذاری عظیم در فیسبوک را گرانترین تصمیم کسبوکاری خود میداند. البته او درنهایت سرمایهگذاری جزئی در شبکهی اجتماعی کرد که بازهم سرمایهی چشمگیری برایش بههمراه داشت. او در سالهای بعد بهعنوان سرمایهگذار فرشته در بسیاری از استارتاپهای بزرگ سیلیکونولی حضور داشت که از مشهورترین آنها میتوان Airbnb ،Groupon ،Zynga و Flickr را نام برد.
در کنار وینر و نادلا، پس از فروش لینکدین به مایکروسافت
هافمن در چهار سال اول فعالیت لینکدین، بهعنوان مدیرعامل و بنیانگذار مشغول به فعالیت بود. او در سال ۲۰۰۷ بهعنوان رئیس هیئتمدیره و مدیر بخش محصول انتخاب شد. عرضهی عمومی سهام لینکدین در سال ۲۰۱۱، ارزش سهام هافمن را در شرکتش به ۲/۳۴ میلیارد دلار رساند. تا سال ۲۰۱۴، ثروت شخصی هافمن نزدیک به ۴/۵ میلیارد دلار تخمین زده میشد. در آن سال، تعداد کاربران لینکدین تقریبا هر ثانیه دو نفر افزایش مییافت.
فعالیت در لینکدین، تنها درگیری ذهنی هافمن نبود و از سال ۲۰۰۹ به شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر Greylock Partners پیوست. او مدیریت سرمایهگذاریهایی در حوزهی نرمافزارهای تجاری، اینترنت برای مصرفکننده، بازیهای موبایلی، بازارچههای آنلاین، پرداخت و شبکههای اجتماعی را برعهده گرفت و هنوزهم در آن حوزهها فعال است.
لینکدین تا سال ۲۰۱۶ دیگر جایگاه فرمانروایی را بهعنوان بزرگترین شبکهی اجتماعی متمرکز بر دنیای کسبوکار تثبیت کرده بود. آنها بیش از ۴۰۰ میلیون کاربر فعال داشتند و در بیش از ۲۰۰ کشور و منطقه فعالیت میکردند. مایکروسافت در ژوئن آن سال اعلام کرد قصد دارد لینکدین را با پرداخت ۲۶/۲ میلیارد دلار بخرد که بزرگترین خرید تاریخ ردموندیها محسوب میشد. هافمن که بزرگترین سهامدار شرکت در آن زمان بود، با طرح پیشنهادی مایکروسافت موافقت کرد. او پس از فروش شرکت به مایکروسافت، در مارس ۲۰۱۷ عضو هیئتمدیرهی مایکروسافت هم شد.
رید هافمن در رویدادی در MIT Media Lab
رید هافمن در پروفایل لینکدین، خود را کارآفرین و استراتژیست محصول و سرمایهگذار مینامد. مسئولیت او بهعنوان رئیس هیئتمدیره در لینکدین در دسامبر ۲۰۱۶ بهپایان رسید و اکنون بهعنوان عضو هیئتمدیره در بسیاری از شرکتهای کوچک و بزرگ سیلیکونولی فعالیت میکند. او همچنین عضو افتخاری هیئتمعتمدان کالج وولفسون آکسفورد نیز محسوب میشود. طبق اطلاعات پروفایل لینکدین، هافمن در شرکتهای زیر بهعنوان عضو هیئتمدیره فعالیت میکند:
هافمن پس از سرمایهگذاری در پیپال، به یکی از سرمایهگذاران فرشتهی موفق در سیلیکونولی تبدیل شد. برخی از کارشناسان او را موفقترین سرمایهگذار فرشتهی دههی گذشته در سیلیکونولی میدانند. کارآفرینان شناختهشدهی اکوسیستم استارتاپی میگویند هافمن اولین کسی است که هر کارآفرینی آرزوی ملاقات با او را دارد. هافمن هنوز از شرکای اسلی گریلاک پارتنرز است و مدیریت برنامهی سرمایهگذاری ۲۰ میلیون دلاری Discovery Fund شرکت را برعهده دارد.
دریافت مدال طلای Maerican Academy of Achievement
همانطورکه گفته شد، اثرگذاری اجتماعی همیشه یکی از حوزههای اصلی علاقهمندی و تمرکز رید هافمن بوده است. او درکنار فعالیتهای مدیریتی و سرمایهگذاری خود در دنیای فناوری که بهاندازهی کافی بر جهان و اجتماع پیرامونش تأثیرگذار بودند، با فعالیتهایی همچون سخنرانی و تألیف کتاب و تولید پادکست هم وظیفهی اجتماعی خود را پیش میبرد. از سخنرانیهای مهم رید هافمن میتوان به رویدادهایی همچون کنفرانس Xprize Foundation، TED و Fast Forward Accelerate Good Global اشاره کرد. او همچنین در رویدادهای متنوع در دانشگاههای استنفورد، آکسفورد، هاروارد و MIT Media Lab سخنرانی میکند.
رید هافمن بخش مهمی از دغدغهی اشتغال خود را به نوشتن در حوزهی کسبوکار اختصاص داده است. او ابتدا مقالههای خود را در لینکدین منتشر میکرد و از اولین اینفلوئنسرهای لینکدین بهشمار میرود. یکی از مقالههای مهم هافمن در لینکدین، روش جدیدی از نوشتن اعتبارنامه را برای دانشجویان و شاغلان شرح میداد که بهنام Disrupting the Diploma منتشر شد. از دیگر مقالههای مهم وی میتوان به توضیحش از جلسهی ارائهی لینکدین در سال ۲۰۰۴ اشاره کرد که روشهای کاربردی را برای ارائهی ایدهی استارتاپی و جذب سرمایهگذار شرح میدهد. این مقاله بهنام Linkedin's Series B Pitch to Greylock در وبسایت شخصی هافمن دردسترس قرار دارد.
اولین کتاب رید هافمن با همکاری Ben Casnocha در سال ۲۰۱۲ و بهنام The Start-Up of You: Adapt to the Future, Invest in Yourself, and Transform your Career منتشر شد. کتاب «استارتاپ شما» همانطورکه از نامش برمیآید، تفکر کسبوکاری افراد را دربارهی خودشان نشانه میگیرد و شباهتهای شرکتهای موفق سیلیکونولی را با موفقیتهای شخصی افراد شرح میدهد. طبق نظارت و بازخوردهای مثبتی که دربارهی کتاب اول هافمن منتشر شد، او در کتابش روشهای کاربردی برای حفظ موقعیت و زندگی شغلی و دوامآوردن در دنیای کنونی را شرح میدهد. کتاب مذکور در همان سال اول به رکورد فروش ۱۰۰ هزار نسخه رسید و در فهرست کتابهای پرفروش نیویورکتایمز و والاستریت ژورنال قرار گرفت.
کتاب دوم هافمن نیز با همکاری کاسنوچا نوشته شد. این کتاب بهنام The Alliance: Managing Talent in the Networked Age در سال ۲۰۱۴ نوشته شد. کتاب «اتحاد، مدیریت استعدادها در عصر شبکه» ساختارهای سنتی اشتغال و کارمندی طولانیمدت را بهچالش میکشد و اعتقاد دارد چنین سبکی از اشتغال در دنیای دائما در حال تغییر کارایی ندارد. کتاب اتحاد میگوید رابطهی کارمند و کارفرما باید از ساختار کنونی خارج شود و آنها یکدیگر را به چشم متحد نگاه کنند. درواقع، رابطهها باید از حالت معاملهای به ارتباط نزدیک تغییر کند. اهمیت یادگیری مهارتهای شبکهسازی و حفظ ارتباط شرکتها با کارمندان سابق و تشکیل شبکهی ارتباطی، از مفاهیمی هستند که هافمن در کتابش شرح میدهد. کتاب دوم هافمن نیز به فهرست کتابهای پرفروش نیویورکتایمز راه یافت.
سومین کتاب رید هافمن بهنام Blitzscaling: The Lightning-Fast Path to Building Massively Valuable Companies با همکاری کریس یه نوشته و در سال ۲۰۱۸ منتشر شد. حوزهی تمرکز اصلی کتاب Blitzscaling مقیاسدهی سریع و قدرتمندانهی کسبوکارها است. درواقع هافمن در کتاب سوم دید کلیتری به اکوسیستم کسبوکار دارد و مراحل رشد و مقیاسدهی آنها را تحلیل میکند. هافمن در توضیح کتابش ابتدا این سؤال را مطرح میکند که چه تفاوتی بین استارتاپهای با عمر کوتاه و آنهایی وجود دارد که به مقیاس جهانی رسیدند؟ او مفاهیمی فراتر از بنیانگذاران قدرتمند یا سرمایهگذاری عظیم را در موفقیت استارتاپ دخیل میداند. از نظر هافمن، برای مقیاسدهی بیش از بازدهی، به سرعت زیادی نیاز داریم؛ چون در وضعیت نبود قطعیت استارتاپ، سرعت اهمیت بیشتری دارد.
هافمن در مسیر تولید محتوای مرتبط با کسبوکار، پادکست مشهوری بهنام Masters of Scale هم دارد که از آوریل ۲۰۱۷ شروع به کار کرده است. همانطورکه از نام پادکست برمیآید، هافمن در برنامهی خود و در مصاحبه با بنیانگذاران مشهور دنیای کسبوکار، روشهای مقیاسدهی به استارتاپ را تحلیل میکند. پادکست «استادان مقیاسدهی» ادعای برابری کامل جنسیتی هم دارد و میهمانان خود را از دستههای متنوع اجتماعی انتخاب میکند. از میهمانان مشهور پادکست یادشده میتوان به مارک زاکربرگ، برایان چسکی، جان الکان، شریل سندبرگ، استورات باترفیلد، دیان گرین و نانسی لوبین اشاره کرد.
رید هافمن بهخاطر راهاندازی لینکدین و فعالیتهای مشاورهای و اجتماعی، جوایز متعددی دریافت کرده است. او در سال ۲۰۱۰ در مجلهی Fast Company بهعنوان نفر هفدهم در فهرست یکصد فرد خلاق دنیای کسبوکار قرار گرفت. یک سال بعد، جایزهی کارآفرین سال ایالات متحده به او و همکارش، جف وینر، از همبنیانگذاران لینکدین، اهدا شد. در سال ۲۰۱۲، مؤسسهی TechAmerica مدل دیوید پکارد را به پاس خدمات هافمن در دنیای فناوری به او اهدا کرد. در همان سال، مرکز مارتین لوترکینگ با جایزهی Salute to Greatness از هافمن تقدیر کرد.
مجلهی فوربز در سال ۲۰۱۲ هافمن را در رتبهی سوم بزرگترین سرمایهگذاران دنیای فناوری قرار داد. فوربز وی را یکی از افراد تأثیرگذار سیلیکونولی خواند که تقریبا در تمامی استارتاپهای موفق حوزهی شبکههای اجتماعی ایفای نقش کرده است. دو سال بعد، باراک اوباما، رئیسجمهور وقت ایالات متحده، هافمن را بهعنوان سفیر ریاستجمهوری در حوزهی کارآفرینی بینالمللی انتخاب کرد. در همان سال، مؤسسهی American Academy of Achievement مدال طلای سالانهی خود را به هافمن اهدا کرد. از آخرین افتخارهای همبنیانگذار لینکدین هم میتوان به نشان افتخاری امپراتوری بریتانیا در سال ۲۰۱۷ اشاره کرد که بهخاطر دستاوردهای متعدد او و کمک به شناختهشدن بورسیهی مارشال ازطریق دستاوردهای بینالمللی به هافمن تعلق گرفت.
رید هافمن درکنار سرمایهگذاران و کارآفرینان بزرگ سیلیکونولی در عکس یادگاری Sequoia Venture Capital، سال ۲۰۱۴، کارخانهی تسلا
درگیری و اشتغال ذهنی برای اثرگذاری بر جامعه همیشه در ذهن هافمن وجود دارد. او درکنار همهی فعالیتهای مرسوم، تلاش میکند با حضور در سازمانهای بشردوستانه هم مسئولیت اجتماعیاش را انجام دهد. جف وینر، مدیرعامل لینکدین، دربارهی هافمن میگوید:
هدف اصلی رید این است که تأثیر مثبت و ماندگار بر جهان بگذارد.
از فعالیتهای بشردوستانهی کنونی هافمن میتوان به اینها اشاره کرد که عموما با عضویت در هیئتمدیره و سرمایهگذاری انجام میشود:
هافمن در کنار همسرش، میشل یی
از فعالیتهای اجتماعی دیگر هافمن میتوان به عضویت در هیئتمشاوره و سرمایهگذاری در پروژهها و سازمانهایی همچون MIT Media Lab ،QuestBridge, OpenAI ،Crisis Text Line ،Code for America و Gving Pledge اشاره کرد. او بههمراه همسرش، میشل یی، در برنامهی آخر ثبتنام کرد و سهم عمدهای از ثروت خود را به رفع مشکلات جهانی اختصاص داد.
پاسخ ها