جیمی ویلز شاید بهاندازهی دیگر کارآفرینان دنیای فناوری مشهور نباشد؛ اما پروژه و بنیادی راهاندازی کرد که به توسعهی بزرگترین دانشنامهی رایگان و آزاد جهان انجامید.
جیمی دونال ویلز (Jimmi Donal Wales) مشهور به جیمی ویلز یا جیمبو در ویکیپدیا، از کارآفرینان تأثیرگذار و البته ناشناخته و شاید بیپول در دنیای فناوری محسوب میشود. او همبنیانگذار و رئیس بنیاد ویکیمدیا (Wikimedia) و پروژهی دانشنامهی ویکیپدیا (Wikipedia) است. ویلز همچنین شرکت میزبانی وب بهنام ویکیا (Wikia) دارد. این کارآفرین آمریکاییبریتانیایی اهل آلاباما تحصیلات و فعالیتهای اولیهی خود را در حوزهی خدمات مالی گذراند و بهمرور وارد صنعت فناوری و اینترنت شد.
جیمی ویلز کار خود را در اینترنت با سرویس سرگرمی Bomis شروع کرد و از سرمایهی کسبشده در آن برای راهاندازی دانشنامهی رایگان Nupedia استفاده کرد. نوپدیا را میتوان پدر ویکیپدیا دانست. ویکیپدیا در ۱۵ ژانویهی ۲۰۰۱ راهاندازی شد و دورانی تازه را در انتشار و ویراش محتوا در اینترنت شروع کرد.
دانشنامهی آزادی که جیمی با لری سَنگِر (Larry Sanger) و همکاران دیگرش راهاندازی کرده بود، محتوای آزاد را دراختیار همهی کاربران قرار میداد و بهسرعت موفق شد تعداد زیادی کاربر جذب کند. نکتهی جالب اینکه ویلز در مصاحبههای گوناگون، از عبارت همبنیانگذار برای ویکیپدیا خوشحال نمیشود و خود را بنیانگذار مستقل پروژه میداند.
بنیاد خیرهی ویکیمدیا مجموعهی غیرانتفاعی بود که ویلز و همکارانش برای مدیریت و نگهداری ویکیپدیا راهاندازی کردند. او اکنون بهعنوان عضوی از هیئت معتمدان بنیاد فعالیت میکند و کرسیای بهنام «بنیانگذار جامعه» دارد. مجلهی تایم در سال ۲۰۰۶ جیمی ویلز را بهخاطر نقشش در راهاندازی ویکیپدیا، بزرگترین دانشنامهی جهان، در فهرست ۱۰۰ فرد تأثیرگذار جهان قرار داد. او جوایز متعدد دیگری هم دریافت کرده است که در بخش پایانی مقاله آنها را شرح میدهیم.
امضای جیمی ویلز
جیمی ویلز ۸ اوت ۱۹۶۶ در هانتسویل آلاباما متولد شد. پدرش، جیمی، مدیر فروشگاهی محلی بود و مادرش، آن و مادربزرگش، ارما، مدرسهای بهنام House of Learning را اداره میکردند که از روش مدارس یک کلاس برای آموزش کودکان و نوجوانان استفاده میکرد. جیمی و سه خواهر و برادرش در همان مدرسه تحصیلات ابتدایی را گذراندند.
جیمی از کودکی علاقهی زیادی به مطالعه داشت. مادرش در سهسالگی کتاب دانشنامهی جهان برای او خریده بود که چند سال بعد و پس از یادگیری خواندن، به دوست و همراه همیشگی جیمی تبدیل شد. جیمی پس از مدتی متوجه شد دانشنامه بهاندازهی کافی جامع نیست. او در جایی گفته بود با وجود کاملبودن دانشنامهی جهان، هنوز اطلاعات بسیار زیادی در آن ناگفته بود. دانشنامهی مذکور (World Book) برچسبهایی برای خوانندههای خود میفرستاد تا با چسباندن به صفحههای کتاب، آنها را بهروزرسانی کنند. جیمی از علاقهمندان اصلی این برنامه بود و کتاب خود را با دقت بهروزرسانی میکرد.
مدرسهای که مادر و مادربزرگ جیمی راهاندازی کرده بودند، سبک خاصی از تدریس را برای کودکان و نوجوانان فراهم میکرد. جیمی میگوید همین روش خاص به آشنایی بسیار زیاد او با دانشنامهها و کتابهای جامع اطلس منجر شد. مدرسه دانشآموزان مقاطع اول تا چهارم را در یک گروه و دانشآموزان مقطع چهارم تا هشتم را در گروهی دیگر آموزش میداد که روندی مغایر با ساختار مرسوم مدارس آمریکایی بود. بههرحال، جیمی از همین روند مزایای زیادی کسب کرد و در سالهای بعد، از منتقدان جدی سیستم آموزشی سنتی بود.
جیمی پس از مقطع هشتم به مدرسهی عمومی راندولف در هانتسویل رفت که از دبیرستانهای زیرمجموعهی دانشگاهی بود. در ۱۶ سالگی از دبیرستان فارغالتحصیل شد. جیمی میگوید خانوادهاش هزینههای مدرسهاش را نمیتوانستند تأمین کنند؛ اما عشق به یادگیری در خون او بود و به هر قیمتی تلاش میکرد پایههای دانشی خود را توسعه دهد.
دانشگاه آبرن اولین مقصد تحصیلات عالی جیمی بود که در ۱۶ سالگی میزبان او شد. جیمی پس از دریافت مدرک کارشناسی دانش مالی در سال ۱۹۸۶ از آن دانشگاه، برای تحصیلات تکمیلی به دانشگاههای ایندیانا و آلاباما رفت. اولین تمایلهای جیمی به دنیای وب و اینترنت در زمان تحصیل در آلاباما شکل گرفت. او خود را با بازیهای آنلاین فانتزی سرگرم میکرد و به ساختار وب علاقهمند شد. جیمی تحصیلات خود را در مقطع دکتری هم ادامه داد و همزمان در دانشگاه نیز تدریس میکرد؛ اما درنهایت، پایاننامهی دکتری را ارائه نداد. او در مصاحبهای گفته بود پایاننامهی دکتری جذابیتی برای او نداشته است.
جیمی در سال ۱۹۹۴ در شرکت Chicago Options Associates شروع به کار کرد که از فعالان بازار سهام در شیکاگو ایلینوی بود. او با وجود اشتغال در صنعت مالی، علاقهی شدیدی به دنیای اینترنت داشت و در اوقات فراغت، کدنویسی میکرد. علاقه به بازیهای آنلاین نیز هنوز در وجود جیمیِ جوان دیده میشد. او در آلاباما به گیمر حرفهای بازی Multi-User Dungeons تبدیل شده بود و ازطریق همین بازی، ظرفیتهای عظیم شبکههای کامپیوتری و پروژههای جمعی را در فضای وب درک کرد.
عرضهی عمومی سهام نتاسکیپ در سال ۱۹۹۵ و رشد عجیب آن شرکت، جیمی را بیشازپیش به دنیای اینترنت و وب علاقهمند کرد. او تصمیم گرفت سرمایهی کسبشده از تجارت در بازار سهام را برای راهاندازی شرکت خود خرج کند و بالاخره وارد اکوسیستم جدید کسبوکار شود.
جیمی سال ۱۹۹۶ بههمراه دو شریک دیگر، سرویس Bomis را راهاندازی کرد که انواع محتوای سرگرمکننده را برای کاربران عرضه میکرد و امکان ایجاد مجموعه وبسایت (Webring) را هم دراختیار کاربران قرار میداد. البته اولین شرکت جیمی در دنیای اینترنت، موفقیت زیادی بههمراه نداشت و درنهایت در سال ۲۰۰۷، فعالیت آن متوقف شد.
جیمی (نفر سوم ردیف عقب از سمت چپ) درکنار تیم Bomis
جیمی با وجود ناکامی در پروژهی Bomis، سرمایهی حدودی لازم را برای راهاندازی پروژهی اصلی دلخواهش کسب کرد. او از سالها پیش تصمیم گرفته بود دانشنامهای آنلاین راهاندازی کند. جیمی در سالهای ابتدایی دههی ۱۹۹۰، در گروه آنلاین بحث و گفتوگو درزمینهی عینیتگرایی فعالیت میکرد و در آنجا با لری سَنگِر آشنا شد. آشنایی آنها به ملاقاتهای رودررو انجامید. سالها بعد که جیمی تصمیم گرفت دانشنامه راهاندازی کند، برای هدایت آن به فردی با اعتبار دانشگاهی نیاز داشت. لری سَنگِر بهترین انتخابی بود که به ذهن ویلز خطور کرد. سَنگِر در آن سالها دانشجوی دکتری فلسفه در دانشگاه ایالتی اوهایو بود.
نوپدیا اولین دانشنامهای بود که جیمی ویلز راهاندازی کرد و لری سَنگِر نیز بهعنوان سردبیر آن انتخاب شد. نوپدیا دانشنامهای با ساختار «محتوای باز» و «داوری همتا» بود. ایدهی اولیهی نوپدیا این بود که مقالههایی تولیدشدهی متخصصان در حوزههای متنوع نوشته شود. درآمدزایی از ایده نیز مانند بسیاری از ایدههای دیگر، متمرکز و مبتنیبر تبلیغات بود. پروژهی نوپدیا فرایند داوری همتای گستردهای داشت تا مقالههای نهایی آن درمقایسهبا دانشنامههای حرفهای، ساختار و کیفیتی عالی داشته باشند.
جیمی ویلز در سال ۲۰۰۷ در مصاحبهای دربارهی نوپدیا گفته بود:
ایدهی اصلی این بود که هزاران داوطلب مقالههایی برای دانشنامهای به تمامی زبانهای زندهی جهان بنویسند. در ابتدا، متوجه شدیم فرایند نوشتن و بازنگری را به روشی سنتی و قدیمی انجام میدهیم که بازخورد و کارایی لازم را نداشت. درواقع، داوطلبان لذتی از نوشتن نمیبردند؛ چون اعضای کمیتهی داوری از متخصصان دانشگاهی بودند و انتقادهای شدیدی از مقالهها میکردند. درحقیقت، مقالهها احساس مقالههای دانشگاهی را به داوطلبان منتقل میکردند که با نگرانی و ترس مشابه همراه بود.
خود جیمی ویلز هم از ارائهی مقاله در نوپدیا هراس داشت. او زمانی تصمیم گرفت مقالهای در موضوع دانش مالی منتشر کند؛ اما از بررسی استادان و متخصصان حرفهای نوپدیا نگران بود و حتی پیشنویس را هم ارائه نکرد. در همان لحظه، جیمی ویلز متوجه شد الگو و ساختار نوپدیا برای انتشار آزاد مقاله مناسب نیست.
دفتر کار سال ۲۰۰۱
لری سَنگِر سال ۲۰۰۱ با برنامهنویسی حرفهای بهنام بن کویتز گفتوگو کرد و دلیل روند توسعهی دشوار و آهستهی نوپدیا را فرایند بازنگری طولانی و خستهکننده عنوان کرد. بن پیشنهاد الگو و مفهوم ویکی را به سَنگِر داد. ویکی بهبیان ساده به وبسایتهایی گفته میشود که همهی کاربران آن حتی بازدیدکنندههایی بدون ثبتنام، امکان ویرایش محتوا را دارند. سَنگِر ایده را به ویلز داد و آنها ۱۰ ژانویهی ۲۰۰۱، اولین ویکی را در نوپدیا راهاندازی کردند.
ایدهی اولیهی ویکی در نوپدیا این بود که پروژهای مشارکتی برای عموم مردم راهاندازی شود تا مقالههایی در سرویس ارائه دهند. متخصصان و داوران نوپدیا آن مقالهها را بازدید میکردند؛ البته داوران پس از مدتی، ابراز نگرانی کردند که ترکیب محتوای آماتور با مقالههای حرفهای و دانشگاهی اعتبار نوپدیا را از بین میبرد. درنتیجه، بهطورجدی در پروژهی ویکی مشارکت نکردند. جیمی تصمیم گرفت پروژهی ویکی را در سرویس و دامنهای جدا بهنام ویکیپدیا راهاندازی کند که پنج روز بعد، کار خود را شروع کرد.
سَنگِر در ابتدا ویکیپدیا را ابزاری برای توسعهی محتوای نوپدیا میدانست و ویلز نگران بود پروژهی جدید در بدترین حالت، به تولید محتوای بیفایده منجر میشود. بههرحال پس از گذشت چند روز، هر دو نفر شوکه شدند؛ زیرا حجم محتوایی که در ویکیپدیا منتشر شده بود، بیش از کل محتوای موجود در نوپدیا شد و گروه ویراستاری نیز بهسرعت شکل گرفته بود. نه جیمی و نه سَنگِر ایدهای از روند توسعه و آیندهی ویکیپدیا نداشتند. دراینمیان، بسیاری از داوطلبان پروژه افراد علاقهمند به فرهنگ آزاد و جنبش متنباز بودند که بهمرور ساختار پروژه را شکل دادند.
جیمی ویلز در روزهای ابتدایی راهاندازی ویکیپدیا بسیار نگران محتوایی بود که هر کاربر تولید میکند و حتی برخی اوقات نیمهشب برای نظارت بر محتوا بیدار میشد. بااینحال، گروه اولیهی ویراستاران که در ویکیپدیا تشکیل شده بود، جامعهای با سیستم تنظیمگری خودکار راهاندازی کردند که به رشد پروژه منجر شد.
سَنگِر کسی بود که ایدهی اولیهی ویکی را با ویلز در میان گذاشت و حتی مدیریت و هدایت مراحل اولیهی پروژه را برعهده گرفت. او همیشه این فرایند را به دیگران نسبت میدهد و اعتقاد دارد اجرای ویلز و سرمایهگذاری Bomis به موفقیت پروژه منجر شد. بههرحال، سَنگِر به فعالیت در ویکیپدیا و نوپدیا ادامه داد تا اینکه Bomis سرمایهی موردنیاز برای پرداخت حقوق او را در سال ۲۰۰۲ قطع کرد؛ بههمیندلیل، سَنگِر اول مارس همان سال از سردبیری نوپدیا و دبیری ویکیپدیا استعفا داد. از آن زمان بهبعد، ایدهی کاهش تبلیغات Bomis در ویکیپدیا و راهاندازی بنیادی غیرانتفاعی برای مدیریت آن شکل گرفت.
نیویورکتایمز در سال ۲۰۰۱ مقالهای دربارهی ویکیپدیا منتشر و ویلز و سَنگِر را بهعنوان همبنیانگذاران این پروژه معرفی کرد. بحث و مجادله دربارهی جایگاه بنیانگذاری در ویکیپدیا از همان زمان شروع شد. ویلز از همان ابتدا خود را بنیانگذار منفرد ویکیپدیا میدانست و منتقد اظهارنظرهای رسانهای و اضافهکردن نام سَنگِر بود. البته بیانیهی مطبوعاتی که در سال ۲۰۰۲ ازطریق ویکیپدیا منتشر کرد، سند جالبی برای همبنیانگذاربودن جیمی بهنظر میرسد. او در همان بیانیه، خود را همبنیانگذار نامیده بود؛ بههرحال اکنون سَنگِر هم اسناد زیادی در وبسایت شخصی خود منتشر کرده است که سِمَت همبنیانگذار را تأیید میکند؛ اما ویلز همیشه به این ادعاها بهطورجدی اعتراض میکند.
جیمی ویلز چندبار زندگینامهی خود را در ویکیپدیا تغییر داد تا بخشهای مرتبط با همبنیانگذاری حذف شود. ساختار ویرایش در ویکیپدیا نهتنها چنین اقدامهایی را ممنوع میکند؛ بلکه اجازهی نهاییشدن آنها را هم نمیدهد. سَنگِر در چند مصاحبه گفته بود چنین تغییراتی مخالف طبیعت شفاف دنیای امروز فناوری است و بهنوعی تلاش برای بازنویسی تاریخ محسوب میشود. جیمی که در ابتدا تلاشهای خود را متمرکز بر اصلاح اطلاعات موجود در زندگینامه تعریف میکرد، بعدا از اقدامهای انجامشده عذرخواهی کرد.
جیمی ویلز با تمامی انتقادهایی که با چند اقدام بحثبرانگیز برای خود خرید، شخصیت مهمی در ویکیپدیا محسوب میشود. او در مصاحبهای در سال ۲۰۰۴، هدف این پروژهی آزاد را بسیار جالب تعریف کرده بود:
جهانی را تصور کنید که هر فرد در آن، به مجموعهای از تمام دانش بشری بهرایگان دسترسی داشته باشد. این هدف کاری است که انجام میدهیم.
اگرچه جیمی ویلز از لحاظ رسمی بهعنوان عضو هیئتمدیره و رئیس بازنشستهی هیئتمدیرهی بنیاد ویکیمدیا شناخته میشود، سرمایهی اجتماعی او در جامعهی ویکیپدیا باعث شد ویلز بهعنوان مشوق فرهنگی و البته دیکتاتوری با ایدهها و چشماندازهای خیراندیشانه شناخته شود. البته او همیشه با عبارت دیکتاتور خیراندیش مخالفت میکند و بیشتر اصطلاح پادشاهی مشروط را میپسندد. بههرحال در سالهای ابتدایی، وی نقش مهمی در پیشرفت و شهرت ویکیپدیا ایفا کرد و کمکم به سلبریتی اینترنتی هم تبدیل شد. درمقابل، جیمی برخلاف سَنگِر فعالیت در ویکیپدیا را متوقف نکرد و اعتقاد داشت باید بیشتر برای توسعهی پروژه فعالیت کرد.
جیمی ویلز در سال ۲۰۰۳ بنیاد ویکیمدیا را بهعنوان سازمان غیرانتفاعی در سنپترزبورگ فلوریدا راهاندازی کرد که بعدا دفتر مرکزی خود را به سانفرانسیسکو انتقال داد. کل مالکیت معنوی و نام دامینهای مرتبط با ویکیپدیا به سازمان مذکور منتقل شد. هدف اصلی از راهاندازی بنیاد، پشتیبانی از ویکیپدیا و پروژههای خواهرخواندهی آن مانند Wikimedia Commons است.
همبنیانگذار ویکیپدیا از زمان راهاندازی بنیاد غیرانتفاعی بهعنوان عضوی از هیئت معتمدان فعالیت میکند و بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶ نیز رئیس هیئتمدیرهی آن بود. او سپس بهعنوان عضو افتخاری با عنوان رئیس بازنشستهی هیئتمدیره انتخاب شد و کرسی بنیانگذار جامعه را نیز دراختیار دارد. فعالیتهای او بهعنوان سخنگو و مبلّغ بنیاد ویکیمدیا و پروژهی ویکیپدیا همیشه رایگان بودهاند. او همیشه به شوخی اهدای ویکیپدیا به سازمانی غیرانتفاعی را احمقانهترین و عاقلانهترین تصمیم خود میداند. ویلز اعتقاد دارد ویکیپدیا در آن زمان حدود سهمیلیارد دلار ارزش داشت و اگر به سازمانی غیرانتفاعی ملحق نمیشد، اینچنین پیشرفت نمیکرد.
سخنرانی کنفرانس CeBIT سال ۲۰۱۴
فعالیتهای ویلز در بنیاد ویکیمدیا با وجود تمامی رخدادهای مثبت، انتقادهایی هم بههمراه داشته است. برخی کارمندان سابق او را به سوءاستفاده از منابع مالی بنیاد هم متهم کردهاند که البته ویلز و مدیران کنونی آنها را تکذیب میکنند. اکثر انتقادها هم به سوءاستفاده از موقعیت برای تغییر در محتوای ویکیپدیا مربوط میشود که بازهم اکثرا تکذیب شدهاند.
جیمی ویلز در سال ۲۰۰۴ سرویس ویکیا (Wikia) را بههمراه آنجلا بیسلی راهاندازی کرد. ویکیا مجموعهای از ویکیهای متنوع با موضوعات گوناگون است که همگی در یک وبسایت جمعآوری شدهاند. سرویس مذکور پروژهای بهنام Wikia Search هم داشت که با هدف رقابت با گوگل و ارائهی موتور جستوجوی متنباز و آزاد راهاندازی شد؛ اما در سال ۲۰۰۹ به فعالیتش خاتمه داد.
ویلز در سال ۲۰۰۹ از سِمَت مدیرعاملی ویکیا کنارهگیری کرد و از آن زمان، مشغول فعالیتهای متفرقهای در دنیای فناوری شد. او حدود یک دهه اکثرا به فعالیتهای مشاورهای و نظارتی و سخنرانی مشغول بود و در رویدادهای متنوع حضور مییافت و حتی در پروندهی دادگاهی با حضور گوگل نیز بهعنوان مشاور حضور داشت.
سخنرانی در دهمین سالگرد راهاندازی ویکیپدیا بنگالی
همبنیانگذار ویکیپدیا در سال ۲۰۱۷ تصمیم گرفت انتشاراتی آنلاین راهاندازی کند. او نام ویکیتریبون (WikiTribune) را برای انتشارات خود برگزید و هدف اصلی آن را مقابله با اخبار جعلی (فیکنیوز) بیان کرد. هدف ویکیتریبون این بود که مجموعهای از روزنامهنگاران حرفهای اخبار منتشرشدهی افراد را بررسی کنند و داوری همتا و امکان اشتراک و همکاری همهی کاربران نیز در آن ممکن باشد.
پروژهی ویکیتریبون سرمایهی اولیه را با جمعسپاری دریافت کرد و اوت ۲۰۱۷، خبر شروع به کار آن در مدیوم منتشر شد. در اکتبر همان سال، پروژه برای عموم دردسترس قرار گرفت تا محلی برای اشتراک منابع و انتشار اخبار موثق باشد. طبق گفتههای خودِ ویلز، ویکیتریبون نتوانست به موفقیت موردانتظار برسد و یک سال بعد، گروه ویراستاران خود را تعدیل کرد؛ درنتیجه، داوطلبان میتوانستند اخبار را بدون بررسی متخصصان روزنامهنگاری منتشر کنند.
جیمی ویلز پس از شکست در پروژهی ویکیتریبون، تصمیم گرفت پروژهی مشابه دیگری راهاندازی کند و اینبار WT:Social را معرفی کرد؛ پروژهای بهصورت شبکهای اجتماعی با هدف رقابت با مدل کنونی شبکههای اجتماعی که وبسایت ویکیتریبون نیز به آدرس آن منتقل شده است. جیمی ویلز اعتقاد دارد پروژهای همچون WT:Social میتواند شبکههای اجتماعی را از مدل کنونی و درآمدزایی شبکهها با بهرهمندی از دادههای کاربران دور کند. اگرچه تعداد کاربران پروژهی جدید ویلز زیاد نیست، تنها چند روز پس از راهاندازی بیش از ۲۰۰ هزار نفر در آن عضو شدند.
سخنرانی در Wikimania ۲۰۰۷ بهعنوان عضو هیئت معتمدان ویکیمدیا
پروژهی شبکهی اجتماعی جیمی ویلز تلاشی در مسیر خبرگزاری آنلاین ویکیتریبون محسوب میشود که با ظاهری شبیه به فیسبوک و توییتر، بیشتر روی اخبار متمرکز است. همبنیانگذار ویکیپدیا در این پروژه هم تلاش میکرد با اخبار دروغ و روندهای موجود در شبکههای اجتماعی کنونی مقابله کند. مدل پایهای شبکهی اجتماعی مذکور که امکان ویرایش محتوای دیگران و انتشار نظر و مواردی مشابه با ویکیپدیا را ممکن میکند، پیچیده است و شاید همهی کاربران سبک آن را نپسندند. درنهایت، ویلز هم میگوید شبکهی اجتماعی WT:Social آنچنان سودآوری نخواهد داشت؛ اما بههرحال پایدار خواهد بود.
جیمی ویلز تاکنون سه بار ازدواج کرده است و سه دختر دارد. او از سال ۲۰۱۲ در لندن زندگی میکند و سهم عمدهای از ثروت خود را از سهامش در شرکت ویکیا (موسوم به Fandom) کسب کرده است. نکتهی جالب اینکه از سال ۲۰۱۴، اطلاعات خاصی از ثروت جیمی ویلز در دست نیست و حتی صفحهی بیوگرافی او در ویکیپدیا همان آمار یکمیلیون دلار سال ۲۰۱۴ را بیان میکند.
ویلز در ۲۰ سالگی با پاملا گرین، همکارش در خردهفروشی در آلاباما، ازدواج کرد و در سال ۱۹۹۳، از او جدا شد. او ازطریق یکی از دوستانش، با همسر دومش، کریستین روهان، در شیکاگو آشنا شد. آنها در سال ۱۹۹۷ در مونرو کانتی فلوریدا ازدواج کردند و در سال ۲۰۰۸ با داشتن یک دختر از هم جدا شدند. جیمی برای دیدن دخترش از لندن به محل اقامت همسر سابقش در هیلزبورو کانتی فلوریدا زیاد سفر میکند. او در سال ۲۰۱۲ در لندن با کیت گاروی، منشی سابق تونی بلر، ازدواج کرد که حاصل آن تاکنون دو دختر بوده است.
جیمی ویلاز در کنار همسر دوم، کریستین روهان
ویکیپدیا پروژهی آزادی است که جیمی ویلز نزدیک به دو دهه پیش راهاندازی کرد و امروز بهعنوان بزرگترین دانشنامهی رایگان و آنلاین جهان شناخته میشود و در فهرست وبسایتهای اینترنتی پربازدید قرار دارد. درحالحاضر، ویکیپدیا به ۳۰۹ زبان دردسترس قرار دارد؛ اگرچه مقالهها در تمامی زبانها کامل و جامع نیستند و هر زبان به داوطلبان زیادی برای توسعهی محتوا نیاز دارد.
بسیاری جیمی ویلز را سرزنش میکنند که درآمدزایی بسیاری را از ویکیپدیا از دست داد. البته خودش اعتقاد دارد اهدای دانشنامه به سازمانی غیر انتفاعی نقش مهمی در پیشرفتهای بعدی آن ایفا کرده است. بههرحال او هرگز در میان ثروتمندان سیلیکونولی قرار نمیگیرد و از معدود کارآفرینانی محسوب میشود که با ساختن دستاوردی بزرگ، درآمد زیادی کسب نکرده است. البته او همیشه از شرکتش و سخنرانیهای پولی با سفارش سازمانهای گوناگون درآمد دارد؛ اما نمیتواند درکنار ثروتمندانی همچون جف بزوس و مارک زاکربرگ قرار گیرد.
جیمی ویلز بهدلیل راهاندازی ویکیپدیا و سازمان غیرانتفاعی ویکیمدیا جوایز و افتخارهای متعددی بهدست آورد و نشریههای بزرگ او را بهعنوان فردی تأثیرگذار معرفی کردند. از میان افتخارها میتوان به حضور در فهرست ۱۰۰ فرد برتر جهان نشریهی تایم در سال ۲۰۰۶ و حضور در جمع ۲۵ فرد مشهور دنیای وب در مجلهی فوربز در همان سال اشاره کرد. جایزهی سال ۲۰۰۹ بنیاد نوکیا با موضوع پیشرفت کسبوکار و جایزهی سال ۲۰۱۳ یونسکو بهنام نیلز بور، از جوایز مهم دیگر ویلز هستند. ازجمله جوایز و افتخارهای جدید همبنیانگذار ویکیپدیا نیز میتوان به جایزهی آکادمی بریتانیا در سال ۲۰۱۷ اشاره کرد که به پاس خدمات ویلز در کمک به توزیع رایگان اطلاعات به او اهدا شد.
پاسخ ها