در برخی از مناطق خشک زمین، جوامع محلی درحال یافتن راههایی برای استفاده از آبی هستند که در هوا معلق است.
هنگامی که آبل کروز یک پسربچه بود و در حوالی شهر کاسکو در پرو زندگی میکرد، مجبور بود هر روز برای آوردن آب از نزدیکترین منبع، بیش از یک ساعت راه برود. او سپس متوجه شد که در جریان فصل بارندگی، قطرههای آب در برگهای درخت موز جمع میشوند. او میگوید:
با دیدن این پدیده، من و پدرم با استفاده از برگها و برای جمعآوری آب، کانالهای طبیعی ساختیم. قطرات اولی کمی کثیف و همراه گردوغبار بودند اما با این حال میشد از آنها برای شستن ظروف استفاده کرد.
البته برگها دو هفته بیشتر دوام نیاوردند. کروز توضیح میدهد:
بنابراین ما بامبوها را از وسط برش داده و از آنها بهعنوان کانال استفاده کردیم که قدری بیشتر میماندند. اینگونه بود که من درگیر جمعآوری آب شدم.
کروز امروز به روش بسیار متفاوتی آب جمع میکند. او مه را برداشت میکند. با استفاده از ورقههای توری بزرگ که در دامنهی کوه مستقر شدهاند، میتوان مه غلیظی را که در سرتاسر منظرهی خشک کشور پرو شناور است، برداشت کرد. قطرات ریز روی توری متراکم شده و درون مجاری میافتند که آب را به سمت ظروفی هدایت میکنند. از این آب میتوان برای آبیاری محصولات کشاورزی و حتی بهعنوان آب آشامیدنی استفاده کرد. هر شبکه میتواند هر روز حدود ۲۰۰ تا ۴۰۰ لیتر آب شیرین جمعآوری کند و منبع جدیدی از آب را برای جوامعی که دسترسی آسانی به منابع معمول آب ندارند، فراهم کند. کروز به نصب بیش از ۲ هزار عدد شبکهی مهگیر در هشت جامعهی روستایی در پرو و نیز در کشورهای بولیوی، کلمبیا و مکزیک کمک کرده است. تاثیر حاصل از آن چشمگیر بوده است.
در لیما در کشور پرو، اگر بتوان با موفقیت آب را از هوا گرفت، دیگر کمبود آبی وجود ندارد
کروز که سازمانی به نام «جنبش پِروییهای بدون آب» را با هدف کمک به تامین آب جوامع بیابانی آمریکای جنوبی تاسیس کرده است، میگوید:
در مناطقی که زمانی خشکسالیهایی زیادی وجود داشت، اکنون کشاورزی ایجاد شده است. در منطقهی تاکنا مردی درحال پرورش هزار مرغ با استفاده از مهگیرها است. زندگی او بهشدت تغیر کرده است. این فوقالعاده است. خانوادههایی هستند که در مناطقی که کسی هرگز تصور نمیکرد در آن محصولات زراعی ببیند، درحال کشت انجیر، انگور و زیتون هستند.
لیما که در بیابانی در ساحل اقیانوس آرام در کشور پرو بنا شده است، یکی از خشکترین پایتختهای جهان است. میزان بارندگی سالانه در این شهر بزرگ که بیش از ۱۰ میلیون نفر جمعیت دارد، کمتر از یک اینچ است. ساکنان این شهر به منابع آب بسیار متغیر رودخانه که حاصل ذوب یخچالهای طبیعی کوهستانهای آند است و نیز آب زیرزمینی شهر متکی هستند. آب مورد نیاز کسانی که در حومهی شهر زندگی میکنند، بهوسیلهی کامیون تامین شود.
برای افرادی که در جوامع فقیرنشین حاشیهی شهر زندگی میکنند، آب آذوقهی گرانقیمتی است که بهآسانی قادر به تامین آن نیستند و بنابراین مجبورند حداقل مقدار مورد نیاز خود یعنی حدود ۴۰ لیتر در روز به ازای هر فرد را خریداری کنند. اما آبو هوای منحصربهفرد لیما سبب شده است که این منطقه در بیشتر طول سال بهخاطر ترکیب شدن هوای داغ ساحلی با بادهای مرطوب و سردی که از سمت اقیانوس آرام میوزد، پوشیده از مه باشد. مه غلیظی که معروف به لاگاروآ است و در امتداد خطوط ساحلی پرو و شیلی رخ میدهد، در ماههای آوریل تا سپتامبر بیش از دیگر مواقع سال وجود دارد. مساله این بوده است که چگونه میتوان آب موجود در مه را به مقدار قابل قبولی که قابل استفاده باشد، برداشت کرد. کروز و ساکنان جوامع اطراف لیما با دانشمندانی که درحال آزمایش شبکههای مه در مناطق دیگر جهان بودند، همکاری کردند و این تجهیزات را در دامنههای اطراف لیما برافراشتند و منبعی از آب برای ساکنان فراهم کردند.
در مناطق روستایی آب حاصل از مه، اغلب بهاندازهی کافی تمیز است که قابل آشامیدن باشد؛ اما شهر لیما یک مشکل دیگر دارد. کروز میگوید:
شهر لیما یکی از آلودهترین شهرهای روی زمین است، بنابراین آبی که در حومهی لیما گردآوری میشود برای تامین آب محصولات کشاورزی و حیوانات استفاده میشود ولی برای انسان قابل مصرف نیست. در استانهای کاسکو، تاکنا، ارکیپا، آب برای مصرف انسان مناسب است.
آب میتواند آلودگی موجود در هوا را در خود جمع کند. اگرچه فناوریهای تصفیهی آب میتواند این آب را تصفیه کند تا قابل آشامیدن شود. اکنون امیدهایی وجود دارد که رویکرد گرفتن مه از هوا بتواند راهی برای تهیهی منابع قابلاطمینانی از آب برای ساکنان مناطق خشک سرتاسر جهان باشد؛ البته مناطقی که در آن ترکیب مناسبی از جغرافیا و آبوهوا وجود داشته باشد.
اگرچه فناوریهای گرفتن مه اخیرا توسعه پیدا کرده است، تکنیک صید مه به قرنها پیش بازمیگردد. ماریا ویکتوریا مارزول، استاد جغرافیای طبیعی در دانشگاه لالاگونا در تنریف میگوید:
در یکی از اولین روستاها در جزیرهی الهیرو در جزایر قناری اسپانیا، شواهد نگارهای از قرنهای ۱۶ و ۱۷ وجود دارد که در آنها میبینید که مردم چگونه از آب به دام افتاده در بوتهها برای آشامیدن استفاده میکردند. این جزیره در جنوب دور مجمعالجزایر قرار دارد و همیشه با مشکلات آب روبهرو بوده است.
در قرن شانزدهم، مردم محلی کشف کردند که قرار دادن ظروفی زیر درختانی که از آنها آب چکه میکند، میتواند آب کافی برای آنها مهیا کند و آنها با استفاده از این آب زندگی میکردند.
در سال ۲۰۰۹، کای تیدمان و آن لومریک، دو تن از حامیان محیط زیست، با تقلید از تکنیک باستانی مذکور و برای ایجاد یک سیستم مهگیر طبیعی، ۸۰۰ درخت دماسبی را در پرو کاشتند. آنها در جریان پژوهش خود دریافتند درختانی که برگهای عمودی و سوزنی دارند، بهعنوان شبکهی ارگانیک عمل کرده و قطرات آب به آنها میچسبد. این پژوهشگران سپس به توسعهی شبکههای مصنوعی برای گرفتن آب از هوا روی آوردند.
پرو منطقهای بسیار خشک است اما به دلیل موقعیت جغرافیایی محلی، اغلب پوشیده از مه است
مارزول حدود ۲۵ سال است که به مطالعهی بارندگی پنهان به شکل مه مشغول است. وی در طول پژوهشهای خود شاهد تحولات اجتماعی بوده است که در جوامعی که آب مه را برداشت میکنند، رخ داده است. برای مثال، در کوهستانهای مراکش فقدان بارش باران و زیرساختهای لازم برای تامین آب، ازنظر تاریخی روی جوامع روستایی آمازیغها تاثیر گذاشته است. این امر وظیفهای روزانه برای زنان ایجاد کرده و آنها مسئول حمل آب از چاههای همگانی به خانههای خود هستند. جمیلا بارگچ، مدیر اجرایی و همبنیانگذار سازمان دارسیحمد که درزمینهی ایجاد فرصتهایی برای جوامع آسیبپذیر جنوب غربی مراکش فعالیت میکند، میگوید:
هر روز، زنان تا ۳/۵ ساعت را صرف آوردن آب از نزدیکترین چاه میکنند. زنان بزرگتر، مادران و مراقبان جامعه تشنه میمانند؛ زیرا میخواهند آب را به فرزندان، بزرگان و حیوانات خود برسانند. تصور تشنهماندن حیوانات برایشان غیرممکن است. اکنون، ابرهای کمارتفاعی که شهرهای منطقه را لبریز از مه میکند، درحال تغییر این وضعیت است.
وقتی دارسیحمد در سال ۲۰۰۶ با زنان و مردان آمازیغی شروع به همکاری کرد، مه بهعنوان یک عنصر منفی از طبیعت در نظر گرفته میشد که موجب نَم، بیماری و رطوبت بیشازحد میشود. بارگچ میگوید:
امروز مه یک راه نجات است. برخی از چاهها خشک شده و برای برخی نیز بهعلت تقاضای بالا و کاهش شدید بارندگی نسبتبه ۲۵ سال پیش، باید مدت زمان زیادی صبر کنید تا آب بالا بیاید.
بارگچ میگوید اکنون که وقت زنان آزاد شده است، میتوانند هر طور که میخواهند از آن استفاده کنند. درحالیکه برخی از آنها زمان بیشتری را صرف کار در مزارع زیتون کردهاند، شبکههای مهگیر با فراهم کردن آب خانهها، مدرسهی محلی و کشاورزی، زنان جامعه را توانمندتر کرده است. البته در آغاز، زنان جوامع آمازیغ تمایلی به استفاده از این شبکهها نداشتند. بارگچ میگوید:
جمعآوری آب از چاه کار سخاوتمندانه و عاشقانهای نیست. این کار زمانبر، سخت و حتی خطرناک است اما در همین حال مزیتهای خود را نیز دارد. زنان میتوانند با هم جمع شوند و صحبت کنند. این فعالیت راهی برای آموزش نسل جوانتر درمورد شیوههای زندگی است.
زنان با نگهبانی از چاهها و منابع آب در جامعه موقعیت و استقلال خاصی داشتند اما اکنون در اثر گرمایش جهانی و تغییرات اقلیمی، مقدار آب در دسترس جوامع بهشدت کاهش پیدا کرده است. بارگچ میگوید:
آنها نگهبانان این منبع بودند که به جامعه و به آنها حیات میبخشید، بنابراین وقتی آب را وارد جامعه کنید، بهنوعی این کنترل را از بین میبرید. مسالهی مهم این بود که حتی با ورود فناوری جدید، زنان همچنان نقش خود را حفظ کنند.
درحالیکه مردان محلی شبکههای مهگیر را ساخته و نصب میکردند، تصمیمگیری درمورد نحوهی جمعآوری، توزیع و استفاده از آب حاصل از آن به زنان واگذار شد. آنها مسئول مراقبت از شبکهها هستند.
باد در هر جهتی که بوزد، سازههای سهبعدی پروژهی پرویکتو نیبلا قادر به جمعآوری آب موجود در مه هستند
موفقیتهای مشابه در زمینهی برداشت مه به جوامع نامیبیا، بولیوی و شیلی نیز سود رسانده است؛ اما درحالیکه صید مه به تغییر ثروت جوامع روستایی دورافتاده کمک میکند، میتواند به کاهش فشار روی منابع آب شهرهای بزرگ جهان نیز کمک کند. در سواحل کشور آمریکا، نیوزلند و نامیبیا شهرهایی وجود دارند که معمولا پوشیده از مه هستند و میتوان از آب آن استفاده کرد. پیش از این، بعضی از دانشمندان این روش را برای کمک به حل مشکل خشکسالیهای مکرری که در سانفرانسیسکو رخ میدهد، پیشنهاد کردهاند. متاسفانه شبکهها به فضای بسیار زیادی نیاز دارند و شهرهای شلوغ امروزی بعید است که مکان مناسبی برای حصارهای عظیمی باشد که به متراکم کردن آب اختصاص داده میشوند. مارزول میگوید:
این فناوری کاملا پایدار، کارآمد و مقرونبهصرفه است و مشکل کمبود آب را در مناطق روستایی بسیار خاص حل میکند. بهکمک فناوری مذکور، مصرف آب آنها از متوسط ۴ لیتر در روز به ۱۲ لیتر در روز رسیده است. با اینحال، نمیتوان گفت این روش برای محیطهای کمآبی که میزان مصرف آب هر فرد در روز بیش از ۱۴۰ لیتر است، کافی است.
برخی از پژوهشگران درحال بررسی روشهای دیگر به دام انداختن آب موجود در مه هستند. دو معمار از کشور شیلی به نامهای آلبرتو فرناندز و سوزانا اورتگا، سازههای گوشهدار بادبادکمانند و برجهای برداشت مه مارپیچی را طراحی کردهاند که هدف آنها ایجاد سطحی وسیع برای جمعآوری آب موجود در مه است. در پروژهی دیگری در شیلی که پرویکتو نیبلا نام دارد، از سازههای سهبعدی استفاده میشود تا بتوان بدون توجه به جهت باد، مه را جمعآوری کرد.
بهنظر میرسد مشکلاتی نیز پیشروی مهگیرها باشد. مارزول در بیابان آتاکاما درحال انجام پژوهشی دراین زمینه بوده است که تغییرات اقلیمی چگونه روی مه این منطقه تاثیر میگذارد. او گیاهی به نام تیلاندسیا را مورد مطالعه قرار داده است که با جمعآوری قطرات آب از مه شبانه در سرزمینهای خشک زنده میماند. پیشبینی میشود که با تغییرات اقلیمی، قطرات آب موجود در ابرها ریزتر شود و درنتیجه مه نیز سبکتر شود. مارزول و همکارانش همچنین سرنخهایی را کشف کردهاند که نشان میدهد گیاه تیلاندسیا درحال حرکت بهسمت ارتفاعات بالاتر آتاکاما است. اگر این مساله اثبات شود، میتواند به این معنا باشد که مه درحال رفتن به ارتفاع دیگری است. این امر میتواند برداشت مه را در جوامعی که هماکنون درحال استفاده از آن هستند، به خطر بیندازد.
پاسخ ها