بیست و سومین رویداد استارتاپ گرایند اصفهان روز دوشنبه ۲۸ بهمنماه در کتابخانهی مرکزی شهر اصفهان و با میزبانی از حامد تاجالدین، مدیرعامل آچاره برگزار شد.
استارتاپ گرایند تنها یک گفتوگو نیست، بلکه بهانهای است برای اتفاقی که قبل از گفتوگو قرار است رخ بدهد. داستان استارتاپ گرایند از سیلیکونولی شروع شد. نیاز به صحبتکردن آدمها با هم و بهاشتراکگذاری افکارشان با یکدیگر در قلب تکنولوژی دنیا، عامل اصلی شکلگیری این رویداد بود. در سال ۲۰۱۰ درک اندرسون، استارتاپ گرایند را باتوجه به این نیاز راهاندازی کرد و در عرض یکسال آنقدر ارزشمند شد که گوگل هم در آن سرمایهگذاری کرد. این رویداد هماکنون در سراسر جهان با هدف شبکهسازی و آشنایی با استارتاپهای موفق و مطرح کشور و شنیدن داستان رشد کسبوکارها برگزار میشود. بهگفتهی نیما نصر، استارتاپ گرایند ۲ ستون دارد که یکی از آنها برگزاری توسط برگزارکننده است و ستون بزرگتر و مهمتر آن شرکتکنندهها هستند.
حامد تاجالدین متولد ۱۳۶۲ در کرج و ورودی ۱۳۸۱ مهندسی برق دانشگاه شریف است و بهگفتهی خودش تنها به قسمتهای کامپیوتری رشتهاش علاقمند بوده است. بعد از دورهی لیسانس بهدلیل علاقهاش به مباحث روابط انسانی بهسمت رشتهی MBA کشیده شد. او پس از فارغالتحصیلی برای تجربهی فضای خارج از ایران و تحصیل در مقطع دکترا به کشور کانادا رفت. اولین تجربهی استارتاپی او به خلق اپلیکیشنی برمیگردد که در یک تیم ۳ نفره از دوستان ایرانیاش در دانشگاه استنفورد تولید شده بود. او ازهمپاشیدگی این تیم را در اولویت نبودن این کار برای اعضای تیم میداند و معتقد است برای اینکه استارتاپی به ثمر برسد، باید اولویت اول افراد باشد. از نظر حامد اولین استارتاپ، معمولاً رویایی و شیشهای است که جایی پتکی بر آن میخورد و آنچه از آن میماند خرده شیشههایی است که تنها مثل تجربههایی ارزشمند باید به آنها نگاه کرد.
حامد بعد از کانادا دلیل رفتنش به اروپا را تجربهی فضای آنجا و درک شرایط زندگی در اروپا مطرح کرده و معتقد است کشور فرانسه از نظر فرهنگی و مسائل اجتماعی و حتی مشکلات موجود، تا حدود زیادی به ایران شباهت دارد و از این نظر شاید زندگی راحتتری برای ایرانیهای مهاجر در آنجا رقم بخورد. اما همواره به بازگشت و زندگی در ایران (بهدلیل شخصی خانواده) فکر میکرده است. حامد میگوید اگر نخبههای کشورمان از ایران نمیرفتند، ایران جامعهی بهتری داشت. اما هرکس حق انتخاب دارد و مهاجرت یک مسئله شخصی است.
او به ایران بازگشت و استارتاپ بعدیاش را با چند نفر از دوستانش در ایران راه انداخت. کدنویسی بخش مهمی از تیم استارتاپی سهنفرهی آنها بود. از نظر او، کد زدن به این دلیل کار جذابی است که شخص در همان لحظهای که کار کد زدن تمام میشود، با دیدن نتیجه، پاداش کارش را دریافت میکند. دلیل دیگر لذتبخش بودن آن، خلق موجودی است که کاملا تحت فرمان کدنویس قرار دارد. با تشکیل این تیم و بررسی ایدههای مختلف، به این ایده رسیدند که بستری فراهم کنند که خدمات را از جانب کسانی که مهارت اجرای خدمات دارند، در اختیار کسانی قرار دهند که پول بیشتر و وقت کمتری دارند. حاصل این ایده، اپلیکیشن آنلاین آچاره بود و تیم آچاره موفق شد سرمایهگذارانی را به ایدهی خودش جذب کند. آنها موفق شدند در مرحلهی اول ۱.۴ میلیون دلار از یک سرمایهگذار ایرانی بینالمللی بگیرند. با وجود مشکلات زیادی که در ساختار تجارت ایران وجود داشت و چالشهای زیادی برای کار ایجاد کرد، حامد تاجالدین دلیل موفقیتشان برای جذب سرمایهگذار را در ۴ عامل تجربهی قبلیاش در سیلیکونولی، پیشرفت خوب در استارتاپ و مهیا بودن شرایط، شانس و حلکردن دو مسئلهی سخت تجاری بهطور همزمان میداند. البته صحبتکردن درست با سرمایهگذار و همراهکردن ذهن او و جذب اعتمادش نیز اهمیت زیادی دارد.
ایدهی استارتاپ ارزش و اهمیت چندانی ندارد. ایدهها در جهان وجود دارند و هیچ ایدهی جدیدی وجود ندارد. هر ایدهای که پیدا کنید، عاقبت کسی جایی دربارهاش حرفی زده است. اما این معنایش این نیست که شما نمیتوانید حرف نویی بزنید. بلکه آنچه مهم است و ارزش دارد، اجرای سازهی جدیدی برای ایدهای تکراری است. حامد تاجالدین میگوید اولین درس من در فضای استارتاپی این بود که اصلا مهم نیست کجا و با چه کسانی و با چه ایدهای کار میکنی. مهم این است که آیا تیم استارتاپی ساختار درستی دارد یا خیر و اینکه این تیم چقدر برای انجام کار انگیزه دارد و این تیم چقدر میتواند ایده را خوب اجرا کند. این موضوع را حتی در بازساخت بعضی فیلمهای سینمایی هم میتوان دید. معمولاً چالشهای استارتاپها در همهجای دنیا یکسان است، اما فقط کمی نیاز به بومیسازی در هر کشوری باتوجه به فرهنگ آن کشور دارد.
داشتن مدل ذهنی مشترک و گفتگوی درست و داشتن ارتباط، اهمیت ویژهای در موفقیت استارتاپ دارد. صحبت موجب توسعه است. تمام چیزی که باعث پیشرفت غرب شده، گفتمان و حرفزدن و فکرکردن روی صحبتها است. شاید زمانی فرهنگ ایران هم بر مبنای گفتمان شکل گرفته است، اما مسائلی باعث شده این گفتوگو در عرصههای مختلف به فراموشی سپرده شود که تأثیرات منفی بهدنبال داشته است.
حامد تاجالدین معتقد است در مسیر رشد استارتاپ، در فضای سیلیکونولی مهم است که هر فرد چه زمانی به تیم اضافه شده است و افراد براساس آن نامگذاری میشوند. مسئلهی اصلی این است که تمام اعضای هستهی اصلی هم در کنار افرادی که بعدا اضافه میشوند، رشد میکنند و این چیزی است که میتواند استارتاپ را بهسوی موفقیت سوق دهد. حامد میگوید:
تیم بنیانگذار، باید تیم باشد و نه گروه. گروه یعنی تعدادی از افراد که به هم شباهتهایی دارند. درحالیکه یک تیم مجموعهای از افراد است که هرکدام وظیفهی تکمیلکنندهای در تیم دارد، نه اینکه شبیه هم باشند. این خیلی مهم است که هرکدام از افراد بنیانگذار، آوردههای متفاوتی داشته باشند و وارد تیم شوند و مسئولیتی را بر عهده بگیرند که در کنار دیگران مکمل تیم باشند و به اصطلاح با هم سازگار بشوند. اینکه مدیر بخواهد micro management انجام بدهد، باعث میشود همه ی کارهای مدیریتی را خودش انجام بدهد که در استارتاپ ما، بهمن اینطور مدیریت میکند. اما من با این سیستم مخالفم. همین باعث تکمیلشدن ما در کنار هم میشود. به این ترتیب کارهای مهم تیم را به بهمن میسپارم.
موارد مشابهی هم با استارتاپ آچاره در دنیا هست که حامد تاجالدین آنها را بررسی کرده و معتقد است در چین بسیار خوب و حتی بهتر از اروپا کار شده است. چین اقتصاد دوم جهان است و این دستاورد، حاصل تلاش مضاعفی است که آنها در کارشان دارند. از نظر او چین میتواند الگوی خیلی خوبی برای کارکردن باشد. آچاره ابزاری ارتباطی بین ارائهدهندگان خدمات و مشتریان است. در آچاره سعی شده دامنهی ارائه ی خدمات وسیع باشد تا هرکس بتواند نیازش را باتوجه به تنوع خدمات از نظافت و پذیرایی گرفته تا تعمیرات و تأسیسات و مشاوره و ... در این نرمافزار تأمین کند.
انتقاد سخت حامد تاجالدین نسبت به فضای ایران و تفاوت بزرگ با خارج از کشور، توجهنکردن به وقت و زمان در جامعهی ایران است. برنامهریزی دقیق و با قید رفتار کردن، چیزی است که در خارج از ایران بسیار جاافتاده است و مسئولیت رفتارها بدون هیچ بهانهای پذیرفته میشود. در فضای کسبوکار ایران متاسفانه شاهد این رفتار مقید و سر وقت نیستیم. علاوه بر این، تمرکز بر کار و ورودنکردن مسائل غیر کاری در زمان کارکردن، فرهنگی است که حامد از فضای کسبوکار خارج از ایران آموخته است. همچنین رقابت سخت در کسبوکار خارج از ایران، بسیار چشمگیرتر از ایران است. او به ماجرای «بسیار سفر باید، تا پخته شود خامی» اشاره کرد و توصیهاش این بود که باید نمونههای دیگر را بررسی کرد و جهان را گشت تا دیدگاههای متفاوتی از موضوعات مختلف پیدا کنیم و از ذهن محدودمان قدمی بیرون بگذاریم.
پس از پایان صحبتهای مهمان رویداد و سوالات مجری از او، در زمان باقیمانده، حامد تاجالدین به پرسشهای حاضران در استارتاپ گرایند پاسخ داد. او چالش فعلیشان را فهماندن درست آچاره و خدماتش به مردم میداند و معتقد است هنوز بهخوبی ارائه نشده است و به همین دلیل افراد زیادی از خدمات آن بیاطلاعند. آچاره در حال حاضر در ۲۹ شهر ایران مشغول فعالیت است و هنوز راه زیادی برای رفتن دارد. او میگوید: «اگر بار دیگر برگردم و بخواهم از اول شروع کنم، در بعضی از مراحل، بهگونهی پختهتری رفتار میکنم.»
پاسخ ها