توسعهی فناوری خودران و گسترش بازار خودروهای برقی تنها بخشی از رویدادهای مهم دنیای خودرو در دههی ۲۰۱۰ بود. با دیجیتال همراه باشید تا آنچه در ۱۰ سال گذشته در دنیای خودرو اتفاق افتاده است را مرور کنیم.
صنعت خودروسازی در سال ۲۰۱۰، اصلا شرایط ایدهآلی نداشت. بحران مالی جهانی چند خودروساز بزرگ مثل جنرال موتورز و کرایسلر را تا مرز ورشکستگی پیش برده بود، فروش شرکتها روزبهروز کمتر میشد و برندهای چینی مشغول کپیکاری بودند.
دههی گذشته با اینکه شروع خوبی نداشت، اما در ادامه با ادغام چند شرکت، تمرکز بیشتر بر حفظ محیط زیست بهدلیل رسوایی آلایندگی فولکس واگن، پیشرفت چشمگیر بازار خودروهای برقی و داغتر شدن تب شاسیبلندها و کراساورها به پایان بهتری رسید. حالا در اولین روزهای سال ۲۰۲۰ هستیم و خودروسازی، با وجود بازار بزرگ چین، تسلا، انبوهی از مدلهای شاسیبلند و برنامهی بزرگ برندهای دیگر برای تولید محصولات برقی دههای دیگر را پیشرو دارد.
در دههای که گذشت، رویدادهای مهمی در خودروسازی دیدیم و محصولاتی جنجالی هم تولید شد. در این مقاله، ۱۰ رویداد مهم خودروسازی در دههی ۲۰۱۰ را بررسی میکنیم؛ نگاهی به دههی گذشته بهما یادآوری میکند که یکی از بزرگترین صنایع جهان با چه سرعتی میتواند تغییر کند.
سقوط بازار سهام در سال ۲۰۰۸، صنعت خودروسازی را تکان داد و برندهایی با سابقهی طولانی بهتاریخ پیوستند. شرکتهای ساب (SAAB)، پونتیاک (Pontiac)، هامر (Hummer)، ساترن (Saturn) و مرکوری (Mercury) در آستانهی آغاز دههی ۲۰۱۰ منحل شدند. برخی شرکتهای در این شرایط دوام آوردند اما امروز بهسختی فعالیت میکنند. مثلا خودروسازی هولدن استرالیا (Holden) تولید محصولات داخلیاش را متوقف کرد. لانچیا به سرنوشت تلختری دچار شده است؛ این برند که در دههی گذشته سلطان مسابقات رالی بود، امروز تنها یک مدل ارزانقیمت (ایپسیلون، Ypsilon) تولید میکند.
درکنار کمرنگ شدن حضور چند برند، برخی شرکتها هم رونق گرفتند. آلفارومئو توانست با تولید مدلهای 8C، 4C، جولیا و استلویو و انواع نسخههای کوادریفولیو (Quadrifoglio) سهم بیشتری از بازار دراختیار بگیرد. برند قدیمی و فرانسوی اصیل الپین (Alpine) با کمک رنو سرپا شد و نسل جدید A110 را تولید کرد. دِ توماسو (De Tomaso) هم پس از سالها غیبت اخیرا به خودروسازی بازگشته است و بهزودی با مدل زیبای P72 به کلکسیون ثروتمندان وارد خواهد شد. شرکت بریتانیایی TVR پس از سالها مشکلات مالی، خودرویی جدید معرفی کرد و احتمالا بین برندهای انگلیسی تولیدکنندهی خودروی اسپرت، مشتریهای خودش را پیدا کند.
دههی گذشته ازنظر اتحاد و ادغامها، بسیار مهمتر بود. روند اتحادها با دعوا بر سر مدیریت فولکس واگن شروع شد و خانوادهی پورشه توانستند این برند را در اختیار بگیرند. فیات و کرایسلر بهطور رسمی گروه FCA را تشکیل دادند و برندهای بزرگ ایتالیایی و آمریکایی درکنار هم قرار گرفتند. در روزهای پایانی سال ۲۰۱۹ هم FCA قرارداد ادغام ۵۰/۵۰ با گروه فرانسوی PSA (پژو-سیتروئن سابق) امضا کرد تا دهه گذشته، دوران اتحادهای بزرگ باشد. البته در این بین، رسوایی مالی کارلوس گون، اتحاد رنو، نیسان و میتسوبیشی را با مشکل همراه کرد؛ هفتهی گذشته گون از ژاپن به لبنان گریخت تا آیندهی این مدیر باسابقه فعلا مشخص نباشد. مرگ سرجیو مارکیونه هم از اتفاقهای مهم دنیای خودرو در دههی ۲۰۱۰ بود.
بهطور کلی میتوان گفت که خودروسازی جهان در دههی گذشته دراختیار چند شرکت بزرگ شامل فولکس واگن، تویوتا، اتحاد رنو، نیسان و میتسوبیشی، جنرال موتورز، هیوندای، هوندا، فیات کرایسلر، PSA و سوزوکی بوده است.
یکی از مهمترین رویدادهای خودروسازی در دههی گذشته، پیشرفت و توسعه درخورتوجه مدلهای برقی بود. تا پیش از دههی ۲۰۱۰، خودروهای بنزینی حرف اول و آخر را میزدند اما با افزایش نگرانیهای زیست محیطی، استفاده از سوخت پاک مطرح شد. البته اولین خودروهای برقی دو قرن پیش اختراع شده بودند، اما در دههی گذشته بود که واقعا در بازار سهم پیدا کردند. مهمترین خودروی برقی که توجه عموم را جلب کرد، تسلا مدل S بود؛ این خودرو در کلاس سدانهای لوکس و گرانقیمت عرضه شد و برای تسلا موفقیت بزرگی بود. پیش از تسلا مدل S خودروهای برقی معمولا در کلاس مدلهای شهری و کوچک تولید شده بودند اما قیمت بالایی داشتند. بنابراین بسیاری از افراد خودروی بنزینی را به برقی ترجیح میدادند. مدل S با اینکه قیمتی مشابه مرسدس بنز کلاس E داشت، به نمایشگر لمسی بزرگ، سیستم تعلیق راحت و انواع تجهیزات مدرن هم مجهز بود.
هیچکس فکرش را نمیکرد که خودروهای برقی در طول ۱۰ سال با این سرعت محبوب شوند؛ یک دهه پیش، مشتری این خودروها تنها طرفداران متعصب محیط زیست بودند، اما حالا آیندهی صنعت تعریف میشوند. در طول سه سال اخیر، خودروسازان بزرگ جهان کمکم به تولید خودروهای برقی روی آوردهاند و بهزودی انوع مدلهای لوکس تا اقتصادی از خودروهای برقی به بازار میرسد و تسلا باید آمادهی رقابت باشد. حتی پورشه مدل تایکان (Taycan) را رونمایی کرده است که قدم بزرگی برای برقی شدن خودروهای اسپرت در آینده خواهد بود. تسلا مدل 3 هماکنون بازار سدانهای بنزینی خودروسازان اروپایی در آمریکا را کساد کرده است. تسلا در دههی ۲۰۲۰ مدل Y، نسل دوم رودستر، کامیون سِمی و پیکاپ سایبرتراک را هم به محصولاتش اضافه خواهد کرد. از طرفی، خودروسازان بزرگ اروپا درکنار آمادهشدن برای شرکت کردن در مسابقات فرمول E، محصولات جدیدشان را عرضه خواهند کرد. دههی ۲۰۲۰ میتواند دراختیار خودروهای برقی باشد یا اینکه با توسعهی زیرساختها، مدلهای هیدروژنی آیندهی صنعت باشند.
توسعهی فناوری، افزایش تعداد ایستگاههای شارژ و کاهش هزینههای تولید همه در فروش بیشتر خودروهای برقی نقش داشتند، اما دلیل مهم دیگری هم برای محبوبیت ناگهانی مدلهای الکتریکی وجود دارد. بهعقیدهی بسیاری از افراد، یکی از بزرگترین دلایلی که باعث رشد سریع خودروهای برقی در دههی ۲۰۱۰ شد، رسوایی فولکس واگن بود. خودروهای دیزل بهخصوص در اروپا و دههی ۱۹۹۰، بخشی از آیندهی صنعت شمرده میشدند؛ آئودی با خودروی دیزلی LMP1 در مسابقات لمان فرمانروایی میکرد و فولکس واگن گلف TDI از پرفروشترین خودروهای شهری جهان بود. خودروهای دیزل بهدلیل مصرف سوخت بسیار پایین، آلایندگی کمتر و قیمت مناسب مشتریهای فراوانی داشتند. اما در سال ۲۰۱۴ پس از آزمایش میزان آلایندگی روی سه خودروی دیزلی فولکس واگن پاسات، جتا و بیامو X5 در آمریکا، همه چیز تغییر کرد. فولکس واگن خودروهای دیزلیاش را به قطعهای مجهز کرده بود که در شرایط آزمایش آلایندگی، اطلاعات نادرست ثبت کنند.
تقلب فولکس واگن در تمام خودروهایی که از پیشرانهی دیزلی ساخت این شرکت بزرگ آلمانی استفاده میکردند، وجود داشت. بنابراین بسیاری از خودروهای دیزلی آئودی، اشکودا و پورشه در رسوایی فولکس واگن گرفتار شدند. این رسوایی باعث شد تا فولکس واگن و بسیاری از مدیران ارشدش جریمه شوند، شهرت خودروهای دیزلی ساخت آلمان خدشهدار و آزمایشهای ارزیابی میزان آلایندگی با تغییر قوانین، سختگیرانهتر انجام شود. البته در سال ۲۰۱۹، دایملر هم بهخاطر تقلب در آزمایشهای آلایندگی یک میلیارد دلار جریمه شد. برای همه مشخص شد که تولیدکنندهها تنها شعار خودروی پاک میدادند و درعمل با دستکاری قطعات و تقلب درآزمایشها، محصولاتشان آلایندگی کم پیدا میکرد. پس از اینکه فولکس واگن بزرگترین رسوایی دهه در خودروسازی را ثبت کرد، فروش مدلهای دیزلی در برخی کشورها ممنوع شد. همچنین دولتهای بسیاری از کشورها هم قصد دارند تردد خودروهای دیزلی را تا چند سال آینده ممنوع کنند.
زمانیکه خودروهای دیزلی به حاشیه رفتند و مدلهای برقی هم قیمت بالایی دارند، محصولات هیبرید میتوانند بازار مناسبی داشته باشند. درست مثل خودروهای دیزلی و برقی، مدلهای هیبرید هم در دههی گذشته اختراع نشدهاند؛ اما در این ۱۰ سال، توسعه و پیشرفت درخورتوجهی داشتند. خودروهای هیبرید در مقایسه با مدلهای بنزینی، بهدلیل قیمت کمتر و استفادهی آسانتر، برتری دارند. خودروی هیبرید به یک باتری کوچک مجهز است تا قیمت مناسبی داشته باشد؛ بنابراین این محصولات با قیمت کمتر، در گزینههای انتخابی افرادی که بهدنبال خودروی پاکتر از مدل بنزینی هستند، جای خواهد گرفت. وقتی از آسانبودن کار با خودروهای هیبرید صحبت میکنیم، منظورمان حذفشدن فرایند طولانی و خستهکنندهی شارژ باتری است.
شاید بزرگترین نقطه ضعف خودروهای برقی در دههی ۲۰۱۰، زمان طولانی شارژ و ظرفیت پیمایش کم باشد؛ مدلهای هیبرید در زمان رانندگی شارژ میشدند بنابراین کاربردیتر هستند. البته خودروهای پلاگین هیبرید هم در اواخر دههی گذشته رونق گرفتند؛ اما پیش از اینکه زیرساختهای شبکهی شارژ تأمین شود، مدلهای هیبرید انتخاب منطقیتر بودند. ازطرفی ترکیب بنزین و برق تنها در خودروهای اقتصادی و تولیدانبوه وجود نداشت؛ دههی ۲۰۱۰، دوران فرمانروایی سوپراسپرتها و ابرخودروهای هیبرید هم بود. پورشه 918 اسپایدر، فراری لافراری و مکلارن P1 قهرمانهای هیبرید ۱۰ سالی که پیشسر گذاشتیم، بودند؛ این مدلها از خودروهای بنزینی سریعتر و حتی پاکتر بودند. فناوری هیبرید در بالاترین سطح مسابقات اتومبیلرانی، یعنی فرمول یک و LMP1 استقامتی نقشی اساسی دارند و در چندسال آینده بازهم توسعه و گسترش خواهند یافت. میتوان گفت با آغاز دههی ۲۰۲۰ خودروهای برقی چشمانداز اصلی هستند، اما حداقل تا چند سال آینده مدلهای هیبرید بخش مهمی از صنعت باقی خواهد ماند. در بازار جهانی، تا زمانیکه خودروهای برقی سهم بیشتری پیدا نکنند، فناوری هیبرید زنده میماند. در موتوراسپرت هم باوجود فرمول یک و مسابقات ابرخودروهای هیبرید WEC، این فناوری نقشش را حفظ خواهد کرد.
در دههی ۱۹۵۰ انسانها تصور میکردند که با ورود به قرن بیستویکم، خودروهای پرنده و دیدار با موجودات فرازمینی ممکن خواهد شد. باوجود پیشرفت سریع در حوزههای مختلف، هنوز هم راه بسیار زیادی پیشرو است؛ اما یکی از مهمترین فناوریهایی که تاحدودی به آن نزدیک شدهایم، خودروهای بدون راننده است. بهطور کلی فناوری خودران در پنج سطح مختلف تعریف شده است؛ از صفر تا پنج که بیانگر ویژگیهای مختلف و سطح مستقل شدن خودرو است. سطح صفر همان چیزی است که هر روز در کشورمان میبینیم و راننده پشت فرمان خودرویی بدون تجهیزات کمکی، رانندگی میکند. از سطح یک تا چهار، تعداد سیستمهای کمکراننده بیشتر میشود؛ در سطح پنج، خودرو برای حرکت کردن و رانندگی نیازی به دخالت انسان ندارد. در این دهه به سطح پنج فناوری خودران نرسیدیم؛ سیستمهای کمکراننده مثل جلوگیری از انحراف مسیر، کروز کنترل انطباقی و هوشمند، پارک خودکار و ترمز اضطراری خودکار همه در سطح یک فناوری خودران قرار دارند.
چند خودروساز پس از تسلا، سطح دو فناوری خودران را در محصولاتشان قرار دادهاند. در سطح دوم، راننده در شرایط و مسیرهای خاصی میتواند کنترل فرمان را به خودرو بسپارد. فناوری خودران به آیندهی خودروسازی تبدیل شده است اما در همین دهه و تنها استفاده از سطح یک و دو، چالشهای زیادی شناسایی شد. تصادفهای شدید خودروهایی که به فناوری خودران سطح دو مجهز بودند، سرعت پیشرفت این تکنولوژی را با علامت سؤالهای اخلاقی و توقف آزمایشهای میدانی، تاحدودی کم کرد. خبرسازترین تصادف مرتبط با فناوری خودران، سال ۲۰۱۸ بود؛ در این تصادف یک نفر کشته و ولوو XC90 اوبر مجهز به فناوری خودران خبرساز شد. در فناوری خودران، بحث برسر تصادف و مسئول اصلی اتفاق وجود دارد؛ خودرو، راننده یا سازنده؟ در شرایط فعلی و این سطح از فناوری خودران، راننده همیشه باید پشت فرمان آماده باشد. واقعا مشخص نیست که در آینده با رسیدن به سطح پنجم خودران، چه راهحلهایی تدبیر خواهد شد. تا زمانیکه در تصادفات خودروهای خودران بهدنبال مقصر یا تبصرههای قانونی باشیم، این فناوری چیزی جز یک شمشیر دولبه نیست.
در سه دهه پیش، تنها به خودرویی شاسیبلند میگفتیم که به شاسی مستقل مجهز بود، قابلیتهای آفرود برجسته داشت و عبور از مسیرهای ناهموار تخصصش بود، مستحکم و بادوام بود و دو دیفرانسیل قدرتمند داشت. اما زمانیکه تولیدکنندهها با استفاده از پلتفرم خودروهای سواری و سدان محصولاتی با ارتفاعِ بلندِ شاسی عرضه کردند، کراساورها بازار را تکان دادند. امروز بهقدری تنوع کلاس خودروها بالا رفته است که شاسیبلند اصیل را تنها با واژههایی مثل «خودروی آفرود» و «دو دیفرانسیل واقعی» توصیف میکنیم؛ وقتی هر مدلی با ارتفاع زیاد شاسی از زمین تولید میشود، «شاسیبلند» مثل گذشته خاص نیست. تویوتا RAV4، فورد اکسپلورر و مرسدس بنز کلاس M از اولین کراساورهای بازار در دههی ۱۹۹۰ و سال ۲۰۰۰ بودند. در سال ۲۰۰۳، سهم این خودروها در بازار به ۳۵ درصد رسید و ۷۶ میلیون دستگاه کراساور در کشورهای مختلف مشتری پیدا کردند. در اواسط دههی ۲۰۰۰، سدانها روزبهروز کمتعدادتر شدند و با رونمایی پورشه از کاین، همه چیز تغییر کرد.
پورشه کاین شاسیبلند لوکسی بود که باوجود طراحی بحثبرانگیز، سواری راحتی داشت. برخلاف تصور طرفداران دنیای خودرو، پورشه کاین مشتریهای زیادی پیدا کرد و کلاس شاسیبلندهای لوکس را جذاب نشان داد. در دههی گذشته، بیامو، آئودی، بنتلی، آلفارومئو، رولزرویس، استون مارتین و حتی لامبورگینی شاسیبلند لوکس تولید کردند؛ برای درک بهتر ظرفیت بالای این خودروها، درنظر بگیرید که فراری هم شاسیبلند خودش را بهزودی رونمایی میکند. قاتل دوم سدانها، شاسیبلندهای ارزانتر با ابعاد متوسط بدنه بودند. پیش از دههی ۲۰۰۰ شاسیبلندها بزرگ و پرمصرف بودند اما با عرضهی مدلهای متوسط، افراد بیشتری به این خودروها علاقهمند شدند. شاسیبلندهای متوسط در دههی ۲۰۱۰ ابعاد کوچکتری پیدا کردند و مدلهای کامپکت تولید شد. بازهم برخلاف تصور طرفداران دنیای خودرو، شاسیبلندهای کامپکت بسیار محبوب شدند و در برخی کشورها مثل آمریکا، جای هاچبکها را هم گرفتند. حملهی تمامعیار شاسیبلندهای بزرگ، متوسط و کوچک باعث شد تا برخی خودروسازان مثل فورد، میتسوبیشی و کادیلاک تولید مدلهای سدان و هاچبک را متوقف کنند. در طول ۷۰ سال گذشته، محبوبترین کلاس از خودروها همیشه تغییر کرده است؛ از مدلهای استیشن به مینیون، سپس سدانها و حالا هم کراساور و شاسیبلند. فرمانروایی شاسیبلندها حدود ۲۰ سال ادامه دارد و باید منتظر ماند و دید که جایگزین این خودروها چه خواهد بود.
در دههی ۲۰۱۰ خودروسازان کرهای با فروش محصولاتشان در کشورهای مختلف، شهرت گذشته را کمی تغییر دادند. شاید در کشورهای اروپایی هنوز هم برندهای هیوندای و کیا در گزینههای آخر فهرست انتخابی باشند، اما این روند درمقایسه با دههی ۲۰۰۰ بسیار تغییر کرده است. شرکتهای هیوندای و کیا پس از جنگ جهانی دوم شکل گرفتند و سابقهی کمی ندارند؛ اما در چند دهه، محصولات کرهای کپی بود یا براساس مدلهای دیگر تولید میشد. در دههی ۱۹۸۰، خودروسازان کرهای به تولید محصول کاملا داخلی روی آوردند و بازار مدلهای اقتصادی و تولیدانبوه را هدف گرفتند. کیا و هیوندای در دههی ۲۰۰۰ خودروهای معمولی و غیرجذاب تولید میکردند و تنها چند مدل خاص این برندها مثل جنسیس کوپه جذاب بودند. پس از اینکه برند جنسیس برای رقابت با آلمانیها مستقل شد، شرایط کمی بهتر شد.
جنسیس در ابتدا بههیچ عنوان در سطح خودروهای مرسدس بنز، آئودی و بیامو نبود؛ پس از این، برند N هیوندای ایجاد شد که دراصل، واحد پرفرمنس کرهای محسوب میشود. در طول چهار سال گذشته، کیا مدل استینگر را عرضه کرد، جنسیس با G70 از راه رسید و کرهای سدانهای باکیفیت تحویل دادند. البته این خودروها هنوز هم در سطح کیفی محصولات آلمان نبودند، اما با قیمت بسیار کمتر، سهم کرهایها در بازار بیشتر شد. برای مثال جنسیس G70 بهترین خودروی سال آمریکا از نگاه نشریهی موتورترند (Motortrend) انتخاب شد. هیوندای و کیا برای بازار آمریکا برنامههای جدی داشتند، بهطوریکه دو شاسیبلند بزرگ پلیسید (Palisade) و تلوراید (Telluride) را برای رقابت با کادیلاک اسکالید و لینکلن نویگیتور معرفی کردند. اگر کرهایها خواستار ادامهی موفقیتهایشان در دههی ۲۰۲۰ هستند، باید نقاط مثبت بیشتری داشته باشند و قیمت کمتر، تضمینکنندهی پیروزی در بازار بهخصوص دربرابر محصولات آلمانی نیست.
چند دهه پیش، تولید نسخههای ویژه از خودروها بیشتر بهمنظور کسب مجوز برای شرکت کردن در انواع مسابقات موتوراسپرت انجام میشد. اما در سالهای اخیر، با افزایش توجه به سرمایهگذاری در بازار خودروهای کلاسیک، تعداد مشتریهایی که حاضر هستند مبالغ میلیون دلاری برای یک مدل خاص پرداخت کنند، بسیار بیشتر شده است. مدلهای خاص و تولیدمحدود از سوپراسپرتها و ابرخودروها معمولا برای مشتریهای وفادار بر برند تبلیغ میشود؛ در این معاملهی برد-برد، خودروساز یک خودرو را با قیمت بسیار بیشتر از ارزش واقعی به مشتری خاص میفروشد. بهدلیل اینکه تولید این مدلها بسیار محدود است، ارزششان بهمرور زمان بیشتر میشود و مالک پس از مدتی با فروش هر خودرو چندبرابر مبلغ اولیه سود میکند.
البته در این مورد، رویکرد خودروسازان متفاوت است. برای مثال مکلارن سوپراسپرت سنا (McLaren Senna) را تنها به افرادی میفروشد که مالک 720S باشند. این ایده شاید در فروش بیشتر چندصد دستگاه 720S کمککننده باشد، اما ارزش این خودرو را پایین میآورد. درمقابل پورشه نسخههای ویژه زیادی از 911 عرضه میکند اما ارزش مدل استاندارد حفظ میشود. بازیگر بزرگ ابرخودروهای خاص، بوگاتی است. با مدیرعاملی استفان وینکلمن، بوگاتی در چند سال اخیر مدل شیرون را با بدنههای مختلف و قیمتهای میلیون دلاری عرضه کرده است. بوگاتی دیوو، چنتودیچی و La Voiture Noire همان مدل شیرون با کمی تغییر هستند که بهترتیب ۵/۸ میلیون، ۸/۹ میلیون و ۱۸/۷ میلیون دلار قیمت خوردهاند. خریدار بوگاتی La Voiture Noire درحقیقت حاضر شده است که ۱۵ میلیون دلار اضافه پرداخت کند تا همان شیرون با طراحی و بدنهی تکنمونه داشته باشد.
با آغاز دههی ۲۰۱۰، ارزش بازار خودروهای کلاسیک با شیب درخورتوجهی بالا رفته است. دلیل اصلی این اتفاق، پایدار شدن اقتصاد جهانی پس از بحران سال ۲۰۰۸ است و باعث شد بسیاری از افراد بهدنبال خودروهای مورد علاقهشان باشند. کلکسیونرها تنها برای سرمایهگذاری و طرفداران قدیمی که معمولا بالای ۴۰ سال سن دارند، باتکیه بر حس نوستالژی بهدنبال خودروهای کلاسیک هستند. اوایل دهه، ارزش خودروهای تولیدمحدود و قدرتمند آلمانی شامل مدلهای دههی ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ از برندهای AMG، بیامو M و پورشه بالا رفت. در موج بعدی، خودروهای کلاسیک ایتالیایی و فرانسوی، مدلهای دههی ۱۹۶۰ آمریکایی و سپس محصولات دوران طلایی خودروسازی ژاپن مطرح شدند. این شرایط تا سال ۲۰۱۵ ادامه یافت و با رسیدن به اواخر دهه، خرید و فروش و ارزش خودروهای کلاسیک کمتر شد. باتوجه به جنگ تجاری آمریکا و چین و برگزیت بریتانیا، درکنار رانندهشدن نسل جدید جمعیت، سرنوشت بازار خودروهای کلاسیک در دههی ۲۰۲۰ مشخص نیست.
یکی از مهمترین رویدادهای خودروسازی در دههی گذشته، گردش اطلاعات و ارتباط نزدیکتر بین طرفداران بود. بهلطف گسترش اینترنت، ظهور وبسایتهای تخصصی خودرو، پلتفرمهای اشتراکگذاری ویدئو و رسانههای مجازی ارتباط بین فروشنده و مشتری بسیار نزدیکتر شد. خودروسازان با ایجاد وبسایت رسمی یا از طریق انواع رسانهها، تصاویر، ویژگیها، برتریهای محصول و پیشنهادهای ویژه را در اختیار عموم قرار دادند؛ این اتفاق، هستهی فرهنگ و جامعهی دوستداران خودرو را ارتقا بخشید. اشتراکگذاری آنلاین ویدئو باعث شد که افراد بیشتری به موتوراسپرت علاقهمند شوند و اگر ایران را فاکتور بگیریم، درهای برخی بازارهای بسته بهسرعت باز شد.
خودروسازی در دههی ۲۰۱۰ را میتوان «دوران گذار» نامید. ۱۰ سال طول کشید و دیدیم که از بنزین به فناوری هیبرید و سپس برقی و از سدان به شاسیبلند و کراساور رسیدیم. شاهد ظهور و سقوط چند برند بودیم؛ شاید به همه ثابت شد که باید برای هر تغییری آماده باشیم. بهنظر شما، مهمترین رویداد صنعت خودروسازی جهان در دههی ۲۰۱۰ چه بود؟
پاسخ ها