استاندارد میکرو چهارسوم از محبوبترین فرمتهای عکاسی است که ظاهرا در آیندهی دنیای عکاسی با چالشهای بسیار زیادی روبهرو خواهد شد.
صنعت عکاسی روزبهروز به سمت کوچکتر شدن میرود و بحران کووید ۱۹ نیز شرایط آن را بدتر کرد. اکنون بازار کوچکتری بین همان تعداد شرکت فعال گذشته تقسیم میشود و تغییرات بزرگی در آینده رخ خواهد داد. تغییرات صنعت عکاسی، فرمتهای عکسبرداری را هم تحت تأثیر قرار میدهند و شاید برخی از آنها را حتی حذف کنند. از میان فرمتها، ظاهرا میکرو چهارسوم وضعیت مناسبی ندارد و اینبار باید منتظر کوچکتر شدن یا حتی مرگ آن باشیم.
رسانههای گوناگون دنیای فناوری، خصوصا در بحث عکاسی، هرازچندگاهی اطلاعات و مقالههایی متمرکز بر پیشبینی شکست و از بین رفتن یک شرکت منتشر میکنند. در میان مقالهها، به مواردی اشاره میشود که بهعنوان دلایل یک شکست تولید دوربین برشمرده میشوند. ازطرفی تقریبا هیچگاه پیشبینیها درست از آب در نمیآیند و اتفاق خاصی برای شرکت مذکور رخ نمیدهد. بهعنوان نمونهای عالی از این سناریوها میتوان به پنتاکس اشاره کرد. هرساله مقالهها و پیشبینیهای متعددی پیرامون مرگ شرکت منتشر میشود، اما باز هم آنها به فعالیت خود ادامه میدهند. از شرکتهای مشابه میتوان به ریکو اشاره کرد که با وجود نگرانیهای متعدد از افول فعالیت، بهتازگی لنزهای جدیدی را به بازار عرضه کرد. شاید پیشبینیهایی که در ادامهی مقاله پیرامون میکرو چهارسوم میخوانید هم به حقیقت نپیوندد، اما بههرحال ارزش بررسی کردن دارند.
همانطور که گفته شد، همهگیری ویروس کرونا تأثیری بیسابقه روی صنایع متعدد داشت. شرکتهایی همچون الیمپوس، اولین پیامدها را تجربه کردند. آنها مجبور شدند تا از بازار پرسود کره جنوبی خارج شوند. بهعلاوه، اخیرا شنیده شد که شرکت، بهطور کامل از صنعت دوربین خارج میشود. نکتهی ناراحتکننده اینکه رخدادهای بالا، آنچنان دور از انتظار نبودند. بسیاری از مردم بهنوعی منتظر چنین تصمیمی ازسوی الیمپوس بوده و شاید تنها منتظر رسیدن زمان مناسب مانده بودند. بههرحال رخداد پیشآمده برای کل صنعت نگرانکننده بهنظر میرسد و سؤال اصلی این است که آیا میکرو چهارسوم در شرایط کنونی توانایی ادامهی حیات خواهد داشت؟
الیمپوس به مدت ۸۴ سال دوربینهایی عالی به صنعت عکاسی معرفی و طرفداران قابلتوجهی را به برند خود جذب کرد. در پنج سال گذشته، صنعت عکاسی وضعیت مناسبی نداشت و متأسفانه، شرایط برای شرکت باسابقهی صنعت بسیار ناگوار بود. فروش آنها سال به سال کاهش پیدا میکرد و خسارتهای مالی روی هم جمع میشدند. همهگیری کنونی و بحران اقتصادی، شرایط را بدتر کرد و درنهایت به فروش بخش کسبوکار دوربینهای الیمپوس انجامید. به احتمال زیاد، همهگیری تنها دلیل فروش کسبوکار الیمپوس نبود و تنها بهعنوان یک کاتالیزور، سرعت تجزیهی شرکت را افزایش داد.
مشکل اصلی الیمپوس، ارائهی محصولات به بازار محدودی در صنعت عکاسی بود. دوربینهای این شرکت، تنها توسط دستهای محدود از عکاسان استفاده میشد. صنعت عکاسی بهتنهایی یک صنعت خاص و محدود به شمار میآید و انتخاب یک دستهی محدود در این بازار محدود، شرایط را دشوارتر میکند.
مشکل بعدی الیمپوس را میتوان در مزیت رقابتی یا ارزش افزودهی فروش (Unique Selling Proposition - USP) آنها دید. ارزش افزودهای که الیمپوس در عکاسی ارائه میکرد، آنچنان جذاب نبود. در نظرسنجیهای متعدد، مزیت رقابتی دوربینهای الیمپوس از نظر مشتریان و خود شرکت، در دو قابلیت دیده میشود. لرزشگیر داخل بدنه (IBIS) و وزن پایین بدنه، مزیتهای اصلی دوربینهای الیمپوس بودند که اگرچه کارایی زیادی دارند، اما قطعا کافی نیستند.
دلیل ناکافی بودن مزیت رقابتی الیمپوس را میتوان در نظرهای کاربری نسبت به دوربینها و انتخابهای متعددی اشاره کرد که در بازار دراختیار آنها قرار میگیرد. بهعنوان مثال دوربین المپوس E-M 1 Mark III را در نظر بگیرید که با قیمت ۱،۵۹۹ دلار به فروش میرسد. رقبایی همچون Fujifilm X-T3 با قیمت ۱،۴۹۹ دلاری، ارزش بیشتری برای کاربر دارند، چون درکنار قیمت پایین، گزینهها و قابلیتهای متنوع و بیشتری را دراختیار عکاس قرار میدهند. دوربین فوجی فیلم همچنین حسگر بزرگتر و قویتری هم دارد. سونی هم دوربینهای ارزانتری در دستهی APS-C دارد و درنهایت، مزیتهای محدودی که الیمپوس به کاربران ارائه میکرد، موجب جذب آنها نمیشد.
یکی دیگر از مشکلات بزرگ الیمپوس را میتوان در عدم تمرکز کافی روی قابلیتهای ویدیویی جستوجو کرد. حوزهی ویدئو، اهمیت زیادی در صنعت تصویربرداری دارد و رقبای بزرگی همچون پاناسونیک، از مدتها پیش برتری خود را در آن اثبات کردهاند. دوربین Panasonic GH5 یکی از مثالهای عالی محسوب میشود که با قیمتی مناسب، تصویربرداری 4K 60fps را به کاربران ارائه میکند. حتی اکنون هم نمیتوان یک دوربین الیمپوس با قابلیتهای فیلمبرداری برابر یا حتی نزدیک به GH5 یا فوجیفیلم X-T3 پیدا کرد.
وقتی یک کاربر جدید به دنیای عکاسی و تصویربرداری وارد میشود، به ندرت پیشنهاد خرید دوربینهای الیمپوس را دریافت میکند. مشکل اصلی این است که تفاوت کیفیت عکسها برای بسیاری از کاربران، کاملا مشهود بهنظر میرسد و با وجود گزینههای ارزانتر در بازار، انتخاب الیمپوس را غیرمنطقی نشان میدهد. بهطور خلاصه، دوربینهای الیمپوس با قیمت بیشتر، کیفیت عکس پایینتر را به کاربر ارائه میکنند و مزیتهای احتمالی رقابتی شرکت، به چشم اکثر مصرفکنندهها نمیآید.
زمانیکه پاناسونیک تصمیم به مهاجرت به فرمت فولفریم گرفت، بسیاری تصور میکردند که شاید الیمپوس نیز همین مسیر را دنبال کند. بسیاری از کارشناسان نیز نگران آیندهی فرمت بودند و تصور میکردند شاید پاناسونیک، دیگر دوربین جدید میکرو چهارسوم تولید نکند. بههرحال چنین تصمیمی برای شرکت منطقی بهنظر میرسد و پاناسونیک با تمرکز روی یک فرمت (فولفریم) توانایی بهبود قابلتوجه محصولات خود را خواهد داشت.
مدیران الیمپوس سال گذشته تأکید کرده بودند که به تعهد خود به فرمت میکرو چهارسوم ادامه خواهند داد. البته اظهارنظر آنها اینگونه بهنظر میرسید که شاید شرکت دیگر بهدنبال سرمایهگذاری در صنعت عکاسی نیست. مشکل اصلی آنجا است که حتی اگر الیمپوس تصمیم به تولید محصولات فولفریم میگرفت، باز هم نتیجهی تلاش آنها یا محصول مدنظر در فرمت جدید مشخص نبود.
الیمپوس سابقهی زیادی در تصویربرداری ویدیویی ندارد، درنتیجه عرضهی دوربین فولفریم با قابلیت فیلمبرداری ازسوی این شرکت، آنچنان منطقی بهنظر نمیرسید. ازطرفی در عکاسهای دنیای وحش و ورزشی نیز دوربینها و لنزهای کنونی برای کاربران مناسب و کافی بودند. کانن و نیکون اکنون این بخش را با دوربینهای فولفریم خود تحت تصاحب گرفتهاند. متأسفانه، الیمپوس هیچ انتخاب قابلتوجهی برای عرضه در فرمت بزرگتر فولفریم نداشت.
تعداد دوربینهای فروختهشده در بازارهای جهانی در سال ۲۰۱۰ به بالاترین حد خود رسید. از آن زمان، صنعت سال به سال وارد روند نزولی شد. بسیاری از کارشناسان، کوچکتر شدن صنعت عکاسی را منطقی میدانند و گوشیهای هوشمند را بهعنوان دلایل اصلی کاهش ابعاد صنعت عکاسی در نظر میگیرند.
یکی از نظریههای مهم پیرامون صنعت عکاسی میگوید که صنعت، بیش از حد بزرگ شده است. درحالحاضر تولیدکنندههای بسیاری با گزینههای مناسب بسیار زیاد در بازار حضور دارند. همین روند باعث میشود تا انتخابهای بیشماری در برابر مصرفکنندهها قرار بگیرد. درنتیجه، برخی کارشناسان اعتقاد دارند که صنعت عکاسی رو به سقوط نیست و بهنوعی در مسیر خوداصلاحی قرار دارد.
برای اثبات نظریهی خوداصلاحی، میتوان دو دلیل ذکر کرد. دلیل اول در عدم تغییر بازار عکاسان حرفهای دیده میشود. فروش دوربینهای با قابلیت تعویض لنز، تأثیر زیادی از وضعیت بازار ندیده است و کاهش فروش آنها اصلا به کاهش فروش دوربینهای با لنز ثابت شبیه نیست. درواقع فروش را میتوان در وضعیت بازگشت به آمار سال ۱۹۹۹ دانست؛ زمانیکه عکاسی دیجیتال در اولین مرحلههای اوجگیری بود. درنتیجه شاید افزایش فروشی که تا سال ۲۰۱۰ رخ داد را بتوان حباب عکاسی دیجیتال نامید.
بسیاری از شرکتهای دنیای عکاسی، با افزایش فروش، بزرگتر شدند و زمانیکه آمارهای فروش در مسیر کاهش قرار گرفت، سرعت کافی برای واکنش به وضعیت بازار را نداشتند. درحالحاضر، هنوز گزینههای بسیار زیادی در بازاری وجود دارد که روزبهروز کوچکتر میشود. برای مدیریت وضعیت کنونی، احتمالا به یک قربانی نیاز پیدا میکنیم و شاید فرمت میکرو چهارسوم، بهترین قربانی باشد.
برای اکثر عکاسان، انتخابهای متعددی بهعنوان جایگزین میکرو چهارسوم در بازار وجود دارد و حتی گزینههای بهتری هم با قیمت مشابه دیده میشود. میکرو چهارسوم درنهایت مزیت قابلتوجهی برای آنها ندارد. قابلیتهای IBIS و عمق بلندتر در ترکیب با لنزها، جالبتوجه بهنظر میرسند، اما آنچنان بزرگ و مهم نیستند. درنهایت میتوان ادعا کرد که میکرو چهارسوم در نظر عکاسان، روزهای پایانی عمر را سپری میکند.
با وجود همهی مشکلات موجود، هنوز امیدهای جزئی به فرمت میکرو چهارسوم وجود دارد و مهمترین آنها را میتوان در شاخهی ویدئو دید. صنعت دوربینهای فیلمبرداری به اندازهی دوربینهای عکاسی ضربه نخورده است. هنوز تقاضای قابلتوجهی برای دوربینهای میکرو چهارسوم فیلمبرداری وجود دارد.
یکی از دلایل محبوب بودن میکرو چهارسوم در دنیای فیلمبرداری را میتوان در ابعاد کوچکتر حسگر دید که نرخ فریمهای سریعتر را برای کاربر بههمراه دارد. بهعلاوه، نرخ فریم بالا در میکرو چهارسوم، به اندازهی فرمتهای بزرگتر رقیب، گرما ایجاد نمیکند. به همین دلیل دوربینهایی همچون GH5 در بازار هدف عملکردی عالی داشتند و هنوز در میان فیلمبردارها محبوب هستند.
دلیل دوم ادامهی حیات میکرو چهارسوم را میتوان در IBIS جستوجو کرد. لرزشگیری داخلی برای عکاسها در مقابل فیلمبردارها عملکرد و کارایی کمتری دارد. بهطور کلی، حسگرهای کوچکتر لرزشگیری داخلی بهتری ارائه میکنند. به همین دلیل دوربینهایی همچون گوپرو برای ثبت فیلمهای بدون لرزش، نیازی به گیمبال ندارند. با توسعهی بیشتر، شاید شاهد دوربینهای میکرو چهارسوم بیشتری باشیم که قابلیتهای IBIS بهینهای به کاربران ارائه کنند.
مزیتهای متعدد بیشتری مانند مانت لنزها را میتوان برای فرمت میکرو چهارسوم در نظر گرفت. درنهایت با وجود تمامی چالشها، نمیتوان مرگ میکرو چهارسوم را در آیندهی نزدیک پیشبینی کرد. حتی اگر پاناسونیک هم توسعهی دوربینهای حرفهای با فرمت مذکور را متوقف کند، دیگر تولیدکنندهها جایگزین آنها خواهند شد. بهعنوان نمونه میتوان به شارپ اشاره کرد که اخبار توسعهی دوربین میکرو چهارسوم با رزولوشن 8K از آن شنیده میشود.
فروش زیرمجموعهی دوربین شرکت الیمپوس، برای بسیاری از طرفداران و کارشناسان دنیای عکاسی خبری ناراحتکننده بود. بااینحال، رخدادهای ناراحتکننده شاید درسی بزرگتر برای صنعت داشته باشند. شرکتها شاید تمرکز خود را بهمرور به حوزههای معطوف کنند که اهمیت بیشتری دارند. درنهایت، رقابت بیشتر به نفع مصرفکنندههای نهایی خواهد بود.
درنهایت اگرچه فرمت میکرو چهارسوم شاید وضعیت مناسبی در بازار عکاسی نداشته باشد، اما در صنعت ویدئو میتوان امیدهای زیادی برای آن قائل شد. این دسته از دوربینها، هنوز ارزش افزودهی قابلتوجهی دارند که در دوربینهای مجهز به فرمتهای بزرگتر، دیده نمیشود.
قیمت بهروز، مشخصات فنی و هر اطلاعاتی که برای خرید ارزان و آگاهانهی انواع دوربین عکاسی نیاز دارید را در بخش محصولات دیجیتال بیابید. در این بخش، علاوهبر مشخصات فنی دقیق دوربینهای کانن، نیکون، پاناسونیک، سونی و دیگر برندها، امکان مقایسهی دو یا چند محصول درکنار گالری تصاویر رسمی محصولات دردسترس شما خواهد بود.
پاسخ ها