عاشق دوست همسرم شدم
عاشق دوست همسرم شدم چه باید کرد؟
فردی عاشق می شود، ازدواج می کند، بچه دار می شود و دادم دیوانه وار عاشق هم هست اما حقیقت این است که ما در دنیای بدون عیبی زندگی نمی کنیم و همه چیز اونطور که ما می خواهیم پیش نمی رود و در این میان خانواده ها امکان دارد با مشکلاتی مواجه شوند، یکی از این موردها این است که امکان دارد کسی بگوید عاشق دوست همسرم شدم و نمی دانم چگونه ازدواجم را حفظ کنم.
پیشگیری از پیشرفت احساس عاطفی نسبت به دوست همسر
همه ارتباط با فرد مورد نظر را کاملا قطع کنید
سریع ترین کار برای حفظ زندگی این است که آن فرد را از زندگی تان حذف کنید. تا وقتی که آن شخص حضور داشته باشد، هرچقدر نیز از به نظرتان کوچک بیاید، نمی توانید در حفظ زندگی و پیروز شدن بر احساساتتان، موفق شوید. نکته اصلی این است که ازدواج شما در شرایط دشوای وجود دارد و باید هرچه زودتر هر نوع تماس از حضوری تا شبکه های اجتماعی را با آن فرد قطع کنید. تمرکز، انرژی و دقت شما باید روی بهترشدن ازدواج تان باشد و بنابراین هرنوع وجود داشتن اطلاعات تماس و … فقط مقدار وسوسه شما برای برگشت به رفتارها و افکار ناسالم گذشته تان را بیشتر می کند.
عاشق دوست شوهرم شدم چه کار کنم
شعله ی عشق خاموش شده را مجددا روشن کنید
یکی از عللی که ازدواج شور و هیجان خود را از دست داده و وسوسه پیدا می کنید به فرد دیگری علاقه پیدا کنید این است که ما در ابتدای ازدواج تنها حواسمان روی خوشبختی، شادی، عشق، شیفتگی و رابطه جنسی است. اما همه کسانی که زندگی مشترک طولانی داشته اند تایید می کنند که این مسائل به مرور کمرنگ می شوند.
البته لحظات شیفتگی و لذت هست اما کم کم ازدواج به معنی شریک شدن ماجراجویی زندگی با فردی دیگر است، همسری که امکان دارد رابطه با او برایتان چندان آسان نباشد و شما را به دفعات به چالش بکشد و اما به بهتر و قدرتمند تر شدن شما کمک کند. ازدواج به این معنی است که با همسرتان گرم و سرد روزگار را بچشید اما تسلیم نشوید. وقتی که این واقعیت را بدانید، تازه می فهمید که چرا باید از ازدواجتان محافظت کرده و در آخر به جواب سوال هایتان برسید.
عاشق دوست همسرم شدم چه کار کنم
تمرکزتان را روی همسرتان قرار دهید
وقتی که از خودتان می پرسید: چگونه دوباره زندگیم را از نو بسازم؟ یا چگونه زندگیم را درست کنم؟ و یا چگونه زندگیم را نجات دهم؟، یکی از نخستین راهها این است که سعی و وقت خود را روی رابطه ی خود با همسرتان قراردهید.
به جای اینکه به دیگری توجه نشان دهید و انرژی برای فرد دیگری صرف کنید، آن را به سوی همسرتان بچرخانید. اکنون که آن فرد را از زندگی خود حذف نموده اید، زمان این است که آن توجه را روی همسرتان بگذارید. این موضوع شامل زمان نیز می شود. چنانچه شاغل هستید، سعی کنید تا سر وقت محل کار را ترک کنید، یک پیک نیک مخصوص در وسط هفته برنامه ریزی کنید و یا یک قرار تماشای فیلم بگذارید.
اولویت در اینجا برای حل موضوع عاشق دوست همسرم شدم ، تغییر افکار از فرد و رابطه دیگر ،به زندگی است و توجه و تلاش نسبت به همسر، ساختن دوباره و حفظ زندگی است. درست است که در زمان ازدواج امکان دارد هرکسی فکر کند تا دائم عاشق همسرش می ماند اما حقیقت این است که یک رابطه موفق احتیاج به محافظت و مراقبت مناسب دارد.
متاهلم و عاشق دوست شوهرم شدم چه کار کنم
کلید اصلی رضایت عشقی در ازدواج
خیلی از ما فکر می کنیم ازدواج به خودی خود قوی و احساسی باقی می ماند اما یکی از کلیدهای اصلی رضایت عمیق از عشقی که دارید این است که همیشه به خود یادآوری کنید که چه چیزی را در مورد همسرتان دوست دارید. به این فکر کنید که چه چیزی نخستین بار باعث شد او را دوست داشته باشید و این گونه شعله عشق خاموش شده تان را روشن کنید. این کار برای بهتر شدن وضعیت ازدواج فوق العاده عمل می کند و از طرف دیگر به شما یادآوری می کنید که چرا آن اوایل دیوانه وار عاشق همسرتان بودید و یا حداقل مشکلات امروزتان را نداشتید!
به تمام کارهای خوبی که همسرتان هرروز برایتان انجام می دهد فکر کنید احتمالا از اینکه چه چیزهای زیادی وجود دارد که تاکنون به آنها فکر نکردید. حتی بهتر است فهرستی از کارهای ذکر شده را در کاغذ بنویسید.
من عاشق دوست شوهرم شدم
از خودتان سوال کنید: چرا؟
اکنون که آن فرد را از مقابل چشمان و ذهن تان دور نموده و در حال کار کردن روی بهتر شدن ازدواج تان هستید، اکنون زمان خودآزمایی برای حل موضوع ( عاشق دوست همسرم شدم ) است. البته این مرحله برای بیشتر اشخاص مرحله بسیار سختی است اما مرحله خیلی حیاتی است و چنانچه از آن بگذرید احتمال اینکه بعد از عادی شدن و کسل کننده شدن زندگی تان، مجددا به دام وسوسه های گذشته بیفتید، وجود دارد.
با احساسات خود صادق باشید و از خودتان سوال کنید: چرا؟ چرا عاشق کسی دیگر شده اید؟ در ازدواجتان چه چیزی کم داشتید که فکر می کنید آن فرد دیگر آن را جبران می کند؟ آیا همسرتان از نظر احساسی، فیزیکی و یا جنسی برایتان کم می گذارد که شما احتیاجتان را در جای دیگر جستجو می کنید؟ پاسخی که برای این سوالات پیدا می کنید به این معنی نیست که ازدواج تان بد است و یا به آخر رسیده است؛
بلکه بدین معنی است که ازدواجتان ارزش آن را دارد تا بعضی از واقعیات خیلی تلخ را بررسی کنید. متاسفانه رسیدن به رضایت عشقی به صورت کامل به معنی این نیست که شریک زندگی و همسرتان همه چیز تمام و کاملا بی عیب باشد بلکه به این معنی است که باید در مورد چیزی که می توانید و چیزی که نمی توانید برای همدیگر آماده کنید، صادق و حقیقت بین باشید.
عاشق دوست همسرم شدم چه باید کرد
مسئولیت خود را در ازدواج پیدا کنید
اکنون زمان یک خودآزمایی و پرسیدن چرا؟ دیگر برای حل مسئله عاشق دوست همسرم شدم است و این هم مانند پرسش مرحله قبل که چرا عاشق کسی دیگر شده اید و ازدواجتان در شرایط دشوار قرار گرفته، سخت است. البته در این سوال باید توجه کنید که باید روی خودتان و نه روی همسرتان تمرکز کنید. شما در مرحله گذشته روی او تمرکز کردید. حالا نوبت خودتان است تا به درون تان برگشته و این بار سهم خود را در این اتفاق پیدا کنید. این مورد به همسرتان و اینکه چه تقصیری داشته و یا اینکه در گذشته روابطتان چگونه بوده و یا نقش خود کم بینی هایتان و یا هرگونه کمبودهای احساسی دیگر هیچ ربطی ندارد.
شما باید به خوبی به این مرحله هم بپردازید تا از احتمال گرفتار شدن به مشکل پیش آمده و حس های ناسالم تان پیشگیری شود. هنگامی که خود را بهتر شناخته و رشد کنید در آن زمان است که بیشتر جذب عشق همسری خواهید شد که به او متعهد هستید. این موضوع چیزی بیشتر از این است که فقط با ازدواج تبدیل به شخصی شوید که می خواهید، بلکه خودتان با انتخاب های آگاهانه باید زندگی تان را بهتر کنید.
گردآوری: بخش روانشناسی
پاسخ ها