برنامه‌نویس شماره یک

برنامه‌نویس شماره یک

سلام.. از یک خوره برنامه نویسی و عاشق فناوری های جدید برای شمایی که خوره programing هستی
توسط ۱ نفر دنبال می شود

سریال پسران و تمسخر ابرقهرمانان توسط ترامپ

سریال The Boys و تمسخر ترامپ با ابرقهرمانان

به هجو کشیدن سیاست آمریکا و ترامپ از دریچه نگاه سازندگان سریال پسران!

فصل یکی مانده به آخر سریال The Boys، پیرامون ریاست جمهوری روایت می‌شود و ارجاعات زیادی به دونالد ترامپ دارد. با این وجود اگر بخواهیم جنبه‌های دیگر آن را هم در نظر بگیریم، سریال به خوبی توانسته ابرقهرمانان و جایگاه فرهنگی آن‌ها در آمریکا را به ریشخند بگیرد. در ادامه با ویجیاتو همراه باشید تا ارجاعات فرامتنی این سریال را بررسی کنیم.

ویژگی تمسخر و ریشخند از همان ابتدا در سریال ملموس بود؛ اصلاً کلمات فرعی برای توصیفش سه عبارت «بزرگ‌تر»، «وسیع‌تر» و «خونین‌تر» بوده‌اند. از زمانی که The Boys شروع به پخش کرد، همواره به بنیان‌های فرهنگی زندگی آمریکایی پرداخته و آن‌ها را به ریشخند گرفته است تا بار تاریک اثر تا حد قابل توجهی افزایش یابد؛ مسائلی مثل کاپیتالیسم، رسانه و مشخصاً ابرقهرمانان جزو تم‌های فرعی این سریال بوده‌اند. سریال تیز و تند است، باهوش عمل می‌کند و مهم‌تر از همه در به نمایش گذاشتن دیدگاهش بی‌پروا عمل می‌کند. البته که بی‌پروا عمل کردن، باعث زمختی شوخی‌ها نشده و راضی‌کننده هستند.

(در ادامه‌ی متن سکانس‌ها و صحنه‌های مهمی از فصل چهارم The Boys اسپویل خواهد شد، اگر هنوز موفق به تماشای آن نشده‌اید احتیاط کنید!)

فصل جدید سریال The Boys در استهزای ابرقهرمانان عالی عمل می‌کند
سریال The Boys مثل همیشه در شوخی‌هایش نیش‌دار است

در فصل چهار که اخیراً آغاز شده است، فرمول استهزای سریال سر جایش باقی مانده و هنوز هم جذابیش را حفظ کرده. جهت‌گیری خاصی که به وضوح نمایان است، باعث می‌شود سریال از پرداختن و بدگویی در مورد یک سری موضوعات خودداری کند، اما باید توجه کرد که از پرداختن به اهداف خود غافل نشده و مسئله‌ی ارتباط ابرقهرمان و صنعت هنوز هم در مرکز توجه قرار دارد.

ارجاعات و انتقادات مشخصی به هالیوود و مارول وجود دارد که در طول این فصل The Boys پای ثابت اپیسودها بوده‌‌اند. شاید ناجوانمردانه باشد وقتی که هم مارول و هم هالیوود را در چنین وضعیت آشفته‌ای هستند مورد هدف انتقاد خود قرار بدهیم؛ با این وجود، سریال در این باره رحمی نشان نمی‌دهد و مستقیماً وضعیت فرهنگی آمریکا را هدف تیر نقد خود قرار می‌دهد.

در قسمت پنجم این فصل، سکانسی وجود دارد که در آن یک ارائه‌کننده در واقعه‌ی Vought، جلوی زمینه‌ای پر از لوگوها ایستاده و جمعیت روبرویش را با تبلیغ کردن به هیجان می‌آورد؛ او می‌گوید: «فاز هفتم تا نوزدهم… خیلی زود در دسترس قرار می‌گیرند، امروز اطلاعات زیادی با جزئیات، برای شما به اشتراک می‌گذاریم.» یک ابرقهرمان ستاره‌ی دیگر می‌گوید: «آخرین فیلمم مال یک سال پیش بود، ایده‌ام اینه که ریبوتش را بسازیم.» سپس صحبت‌هایی درباره‌ی وضعیت تنوع کمپین Vought رد و بدل می‌شود که با عبارت Black at It آن را می‌شناسند.

همچنین صحبت‌هایی درباره‌ی فیلم‌برداری دوباره از یک ری-شوت می‌شنویم که در آن یک موسیقی نیروانا پخش می‌شود و سکانس ۱۲ دقیقه‌ای تماماً سیاه مشاهده می‌کنیم. فصل چهارم، همچنین یک ورژن ویژه از آهنگ نیروانا دارد که نشان می‌دهد سریال نسبت به خودش آگاهی دارد و می‌داند که تنها یک نسخه‌ی تکاملی از کارخانه‌ی تولید اسپین‌آف‌سازی درباره‌ی بلاک‌باستر هاست؛ علاوه بر این، یک کارگردان را در این فصل دیدیم که می‌گوید کمپانی Vought دارد سریالی به نام Super School صرفاً برای سودش می‌سازد.

اغراق موجود در شوخی‌هایی که فصل چهارم The Boys در بطن خود دارد، باعث شده وضعیت جریانات هالیوودی به شکلی واضح مورد تمسخر قرار بگیرند و حقیقتِ موضوع به شکلی خاص برجسته شود. به عنوان مثال، استودیو مارول را برای پرکاری‌اش می‌شناسیم، اما دنیای سینمایی آن هنوز به فاز هفتم نرسیده چه برسه به فاز نوزدهم! فرانچایزهای پرطرفدار ابرقهرمانی مثل بتمن، سوپرمن و اسپایدر-من هم حداقل پنج سال طول می‌کشد تا دوباره بازسازی شوند.

مشخصاً شوخی‌های اشاره شده حقیقت را تا حد زیادی آلوده به اغراق می‌کنند. همانطور که اشاره کردیم، شعار این فصل «بزرگ‌تر»، «وسیع‌تر» و «خونین‌تر» بود؛ بزرگ‌تر و وسیع‌تر را به آسانی می‌توان در همین شوخی‌ها متوجه شد، اما خونین‌تر را چطور باید کشف کرد؟ The Boys در به تصویر کشیدن سکانس‌های خونین ابایی نداشته و در این فصل این عنصر حتی افزایش یافته است؛ شاید مثلاً نبینیم که بدن‌ها منفجر شوند و مثل یک کیسه‌ی خون همه جا را سرخ کنند، اما ضد قهرمان‌های سریال به تناوب به سزای اعمالشان می‌رسند و به شکلی خون‌آلود تقاص پس می‌دهند.

فصل جدید سریال The Boys در استهزای ابرقهرمانان عالی عمل می‌کند
خونین‌تر از همیشه

یک شوخی سیاسی دیگر هم وجود دارد که در آن باز هم در موازات با واقعیت، شاهد کمی تحریف هستیم. ابرقهرمان فاشیست سریال یعنی هوم‌لندر زمانی که با سخنگوی کاخ سفید روبرو می‌شود، شخصی که در واقع بازتاب کوین مک‌کارتی در واقعیت است، به او می‌گوید: «پس بالاخره بعد از ۱۸ دور برگزاری انتخابات، برنده شدی؟» این شوخی مشخصاً به برگزیده شدن مک‌کارتی در واقعیت اشاره دارد که بعد از ۱۵ دور جمع‌آوری آرا توانست برنده شود؛ واقعیت در اینجا مقدار کمی، چیزی حدود ۲۰ درصد تغییر کرده است.

سریال The Boys به وضوح، نمایشی شجاعانه ارائه می‌کند و شوخی‌های سیاسی بخشی جدایی ناپذیر از آن بوده‌اند؛ ارجاعاتی روشن مثل مثال قبلی وجود دارد که وضعیت سیاسی آمریکا را به باد ریشخند می‌گیرند. با این وجود، به‌نظر می‌رسد سناریوی دونالد ترامپ در واقعیت به قدری مضحک و پست است که حتی این سریال هم نمی‌تواند در آن افراط کند و مرزها را به چالش بکشد! چگونه می‌توان چیزی که همینطور خودش مسخره است، را مسخره کرد؟ وضعیت جنگ فرهنگی و تئوری‌های توطئه که پیرامون دونالد ترامپ وجود دارد، مشخصاً چنین هستند!

اینکه قضیه‌ی ترامپ و برنامه‌ی انتخاباتی او یک مشکل برای کشور آمریکاست نیازی به گفتن ندارد. با این وجود، سریال The Boys آن را می‌گوید و خیلی بلند هم این کار را می‌کند. فصل چهارم حتی بیشتر از فصل سوم رویکردی سیاسی دارد. در دنیای سریال، مثل واقعیت، قرار است که انتخابات در آن سال انجام شود. ویکتور نیومن که یک ابرقهرمان سرسخت است، با کارهایش موجب می‌شود که وضعیتش به عنوان یک ابرقهرمانِ مخفی مورد تهدید قرار بگیرد. او به عنوان معاون رئیس جمهور انتخاب می‌شود. رابرت سینگر که زمانی همراه انتخاباتی ویکتوریا بوده است، به عنوان فرمانده‌ قسم خورده است که هرگز هیچ ابرقهرمانی نزدیک به منصب ریاست جمهوری نشود و دقیقاً به همین دلیل است که نیومن او را درجا می‌کشد!

با از میان برداشته شدن چنین مانعی، حالا رئیس جمهور نیومن کاملاً عروسک خیمه شب بازی هوم‌لندر می‌شود؛ کسی که با کودتا در Vought اکنون می‎‌خواهد که قدرت خودش را در کنترل کشور و حتی جهان بیشتر و بیشتر کند.

زمانی که به روند سریال با دقت نگاه می‌کنیم، شاید تعجب کنیم که چرا جنبه‌ی انتخاباتی آن، تا این حد خسته کننده است؟ آنهم در حالی که بقیه‌ی فصل تماماً هیجان‌ انگیز به نظر می‌رسد؟ شاید بخاطر واکنش به خستگیِ مطبوعاتی ناشی از سالِ انتخابات باشد. به همان شکلی که مثلاً بازی کردن The Last of Us Part II در فضای پاندمی کرونا باعث می‌شد تا احساس بدبختی از قرنطینه دو چندان جلوه کند! این فصل The Boys هم دقیقاً دارد واقعیت آزار دهنده‌ی موجود را به شکلی دیگر روایت می‌کند؛ یک شخص مشابه با دونالد ترامپ بدون توجه به هر نگرانی و دغدغه‌ای مستقیماً وارد کاخ سفید می‌شود.

شاید خیلی‌ها بگویند که در چنین وضعیتی، وجود صداهای اعتراضی در فرهنگ عامه بیشتر از هر زمانی ضروری است، اما نمی‌توان مطمئن بود که دیدن یک سریال باعث شود طرفداران ترامپ از رای دادن به او امتناع کنند. شاید برعکس‌اش ممکن‌تر باشد و خیلی‌ها The Boys را محکوم کنند و آن را دیگر تماشا نکنند! سازنده‌‌ی اصلی سریال یعنی اریک کریپک هم به این موضوع واقف است و در مصاحبه‌ای با هالیوود ریپورتر اذعان داشت:

«من هیچ توهمی راجع به کارم ندارم. مشخصاً دیدگاه‌هایی نسبت به وضعیت فرهنگی کشورم دارم، اما بعید بدانم که بتوانم دیدگاه کسی را تغییر دهم. همه چیز در طی کاتارسیس، هنگام تماشا رخ خواهد داد.»

برخلاف انتخابات واقعی، در فصل جدید سریال The Boys آنقدرها رقابتی وجود ندارد. شاید اینطور به‌نظر برسد که تقلا برای قدرت وجود دارد، اما هوم‌لندر حتی اگر وارد کاخ سفید نشود و نتواند آنجا نفوذ داشته باشد باز هم قدرتی غیر قابل مهار دارد؛ او نه تنها غیر قابل شکست است، بلکه می‌تواند پرواز کند و با چشمانش به مردم با لیزر شلیک کند. به شکلی ضمنی می‌توان اینطور تفسیر کرد که قدرت سیاسی ترامپ در اینجا بسیار زیاد نشان داده شده است.

هوم‌لندر با از سر رد کردن دادگاه و تبرئه شدن جنبه‌ی سیاسی خود را حفظ می‌کند. در رابطه با Oval باید پرسید که چه چیزی او می‌تواند دریافت کند که همین الان هم ندارد؟ او انسان‌ها را به شکل بازیچه‌های غیر قابل اهمیت می‌بیند و در گفتگو با پسرش رایان می‌گوید که در این دنیا به هیچ چیز جز دو فرزند خود اهمیت نمی‌دهد. ترکیب چنین دوست داشتن افراطی و در عین حال بی‌اهمیتی نسبت به دیگران، شباهت زیادی به خصیصه‌هایی دارد که از دونالد ترامپ سراغ داریم. با این حال تناقضی در رفتار هوم‌لندر وجود دارد: اگر او نسبت به دیگران احساس بی‌نیازی می‌کند و تنها به چشم ابزار به آن‌ها نگاه می‌کند، پس چرا می‌خواهد که بر آن‌ها اثرگذار باشد؟ اگر به ترامپ Compound V را می‌دادیم، بعید بود که دیگر بخواهد به دنبال ریاست جمهوری برود!

اگر چه که باید گفت، بیش از هر چیزی، استهزای سیاسی سریال در این فصل، بی‌مزه جلوه می‌کند؛ چرا که اصلاً استهزا نیست و بیشتر به یکجور تقلید از واقعیت شبیه است. موضوع شباهت بین هوم‌لندر و ترامپ در فصول گذشته بدیع به‌نظر می‌رسید و توجهات زیادی جلب می‌کرد، اما اکنون به‌نظر می‌رسد که خلاقیت تیم سازنده حداقل در این مورد ته کشیده و چیز جدیدی به آنچه که در فصل گذشته داشت، اضافه نمی‌کند. دیگر نیازی نیست به کسی فهماند که هوم‌لندر همان ترامپ است!

فصل جدید سریال The Boys در استهزای ابرقهرمانان عالی عمل می‌کند
دیگر نیازی نیست به کسی فهماند که هوم‌لندر همان ترامپ است!

بگذارید رویکرد فصل سوم و فصل چهارم The Boys نسبت به ترامپ و بازتاب آن در رفتار هوم‌لندر را مقایسه کنیم تا به تصویری شفاف‌تر برسیم. شوخی‌ها و ارجاعات فصل گذشته بیشتر درباره‌ی سوابق و گفته‌های رسانه‌ای ترامپ بود؛ مثلاً او یک‌بار گفته بود که می‌تواند یک نفر را در خیابان تیر بزند، اما رأی دهندگانش ذره‌ای کم نشوند! در فصل سوم، هوم‌لندر واقعاً این‌کار را می‌کند و توییست بوجود آمده یک سکانس به یاد ماندنی ایجاد می‌کند که منجر به میم شدن آن در فضای مجازی شد. فصل سوم کاری کرد که رسیدن به آن آسان نیست؛ در روز روشن به یک نفر تیراندازی شد و واکنش‌ها اکثراً مثبت بود! از دیگر رفرنس‌های فصل سوم می‌توان به کاسه‌ی تاکو اشاره کرد که حکم یک پیش‌درآمد را برای ریشخند کردن کارهای سیاست‌مداران جمهوری خواه داشت. کارهایی که در فرهنگ عامه آنقدر نشر و بازنشر شدند که واقعاً نیاز به اضافه کردن عناصر خلاقانه در ارجاع به آن‌ها نبود و خودشان به خودی خود گویا بودند.

در مقام مقایسه، هوم‌لندر فصل چهارم بیشتر در حال ارجاع دادن به برنامه‌های سیاسی ترامپ برای رئیس جمهوری است؛ برنامه‌های او برای تقویت کنترلش، انتقام گرفتن از دشمنانش و اخراج و تحقیر کردن کسانی که خوشش نمی‌آید!

در فصل جدید، هوم‌لندر به دادگاهی در نیویورک می‌رود که در واقع بازتاب سخنرانی ترامپ در شارلوت‌ویل است. علاوه بر این، به فروش NFT مشغول است و قول می‌دهد که آمریکا را دوباره قدرت‌مند سازد. طرفدارانش را «وطن‌‌پرست» می‌خواند و باورمندان به دولت پنهان در ایالات متحده را همراه با جماعت ووک، علناً تقبیح می‌کند. شخص سخنگوی او از غذا خوردن با هر زنی امتناع می‌کند که ما را به یاد معاون اول ترامپ و عادات رفتاری‌اش می‌اندازد. فایرکرکر که به عنوان جانشین استورم‌فرانت وارد صحنه شده، نشانش را یک پرچم کنفدراسیون انتخاب کرده و دیگر خبری از آن نشان سواستیکای کذایی نیست؛ او شروع به تئوری توطئه بافی در مورد پدوفیل‌ها و لیزرهای فضایی یهودیان می‌کند، یک‌جور «تئوری نقادانه‌ی ابرقهرمانی» برای خودش دارد، با کانیه وست مصاحبه می‌کند و روده درازی‌های زیادی با موضوعات نیش‌داری چون سخن علیه واکسن، علیه اقلیت‌های جنسیتی و علیه مهاجرت ارائه می‌کند.

یک وطن‌پرست در تجمع هوم‌لندر فریاد می‌زند که «اون رو اعدام کن!» و هدف این جمله استارلایت است. در صحنه‌ای دیگر، یک گرافیتی نشان داده می‌شود که عبارت «مکانی امن برای لیبتارد‌ها!» بر روی دیوار طراحی شده (لیبتارد، عبارتی‌ست که عموماً برای تحقیر لیبرال‌ها به کار برده می‌شود). بطور کلی مثال‌هایی از قبیل آنچه گفتیم در طول The Boys زیاد است که متشکل از ارجاعات به سیاست‌های راست‌گرایانه و اخبار مین استریم می‌باشد. همه چیز در اینجا یک‌جور کپی پیست از روحیه‌ی زمانه و جریانات فرهنگی‌ است که تنها ظاهرش به شکلی تغییر کرده.

همیشه در اکثر داستان‌های ابرقهرمانی رگه‌ای از تمامیت‌خواهی دیده می‌شد که به مرور در این مدیوم مورد توجه و پرسش قرار گرفت؛ مثلاً می‌توان به شخصیت رورشاخ از دنیای Watchmen اشاره کرد. سری کمیک‌های گرث انیس که The Boys از آن اقتباس شده است هم چنین مسائلی را مورد تجدید نظر قرار داد ولی چیزی که به روی صفحه نمایش آمد تا حد زیادی با آنچه که بر روی صفحه بود فرق داشت. دلیل اصلی این تغییر، اختلاف زمانی موجود بین عرضه‌ی کمیک‌ها و ساخته شدن سریال است؛ کمیک‌ها در طول سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۲ منتشر شدند و این بازه به نسبت الان حواشی سیاسی کمتری در خود داشت. (هر چند که در آن زمان به شکلی پر حرارت دنبال می‌شد!) به وضوح تمایز زیادی بین عصر باراک اوباما و وضعیت پر مخاطره‌ی کنونی آمریکا وجود دارد. کریپکه در مصاحبه‌ای به رسانه‌ی رولینگ استون گفت:

«آخر ما با شخصیتی مثل هوم‌لندر سر و کار داریم! دنیا دارد هر روز زمخت‌تر و بدقلق‌تر می‌شود. می‌بایست تناسب بین محتوای سریال و واقعیت را حفظ کنیم».

بدین ترتیب سریال سعی می‌کند به بهترین شکل ممکن با فضای سیاسی مقارن با خود، هماهنگ شود.

فصل جدید سریال The Boys در استهزای ابرقهرمانان عالی عمل می‌کند
سری کمیک‌های The Boys زمانی که منتشر شدند ارجاعات زیادی به وقایع سیاسی دنیای بیرون داشتند، سریال سعی کرده همین رویکرد را حفظ کند

کریپکه در مصاحبه با هالیوود ریپورتر درباره‌ی نقش خودش به عنوان سازنده‌ی یک اثر استهزای سیاسی-اجتماعی هم سخن گفته است:

«من قبول دارم که نقشم در دنیای واقعی چیزی بین یک دوره گرد یا دلقک دربار است که می‌خواهد دیگران را سرگرم کند و کارم همین می‌باشد. با این وجود، مسخره کردن چیزهایی که آدم‌های برجسته‌ی دنیا می‌گویند، کاری چالش برانگیز است. اگرچه سبک استهزا، سعی دارد جامعه را بازتاب کند، باید هوشیار بود که فقط ارجاع کردن به دنیای بیرون، بدون وجود محتوای باکیفیت کفایت نخواهد کرد.»

همچنین باید در نظر گرفت که آثار انتقادی سیاسی کم نیستند. زمانی که سریال The Boys آغاز شد، تنها چند ماه پس از اکران Avengers: Endgame بود که در آن زمان، آثار ابرقهرمانی یکه‌تازی می‌کردند و همه جا را تسخیر کرده بودند. این سریال به دلیل تازگی خود و محتوای ساختارشکنانه که در بطنش داشت، احساسی تازه و زنده به بیننده می‌داد، اما حالا چطور؟ پنج سال گذشته است و با تشکر از سرویس‌های استریم مثل Prime Video، ساخته شدن چنین آثاری دیگر احساس تازه بودن نمی‌دهد. با این حال، حتی اگر با تکثر آثار ابر ضد-قهرمانی روبرو شده باشیم، باز هم The Boys را می‌توان بهترین در این سبک دانست.

بطور کلی این سریال، هنوز هم از جهاتی شگفت انگیز است. صحنه‌های خشونت‌آمیز یا ست پیس‌های نفس‌گیر کم نیستند. جوک‌های خنده‌دار زیادی وجود دارد که باعث می‌شود قهقهه بزنید. اگرچه که ریز-روایت‌ها و شخصیت‌ها در داستان زیاد هستند اما می‌توان با اکثرشان ارتباط برقرار کرد؛ این فصل سیستر سیج هم معرفی شد که بهترین شخصیت جدید سریال است. در این فصل، شخصیت‌های گروه با گناهان گذشته‌ی خود روبرو می‌شوند و مضمون بخشیدن خود و دیگران، نقشی مهم ایفا می‌کند.

جفری دین مورگان، که همواره خود را به عنوان یکی از طرفداران پر و پا قرص The boys معرفی کرده بود هم نقشی جذاب دریافت کرده است؛ شیطانی که بر روی شانه‌ی چپ بوچر در حال مرگ حاضر می‌شود و در مقابل بکا، که همسر از گور برخواسته‌ی بوچر است، قرار می‌گیرد. البته اگر صحبت اثرگذارترین آرک‌ها باشد، هیویی و والدینش، در کنار فرنچی و کیمیکو، با اختلاف در سطح بالاتری قرار دارند. داستان‌هایی که در پس‌زمینه‌ی سریال روایت می‌شوند، تلخ و بی‌رحم هستند، اما مطمئن باشید که از ارجاعات خسته‌ کننده به دوز و کلک‌های سیاسی مشابه با جمهوری خواهان، جالب‌تر هستند.

مثل فصول گذشته، این فصل هم در اوج و به شکلی دیدنی تمام خواهد شد تا انتظارات برای فصل بعد بالا برود و اعماق شرارت با محک بیشتری مواجه شود. با این حال، باید خوشحال بود که The Boys بعد از پنج فصل، قبل از اینکه خودش را هم مسخره کند، پایان می‌یابد. احتمالات زیادی وجود دارد که داستان چگونه از سر گرفته خواهد شد و نهایتاً پایان خواهد یافت؛ گروه بویز ممکن است که در مقابل دشمنان فوق قویِ خود جان سالم به در نبرند؛ بوچر به ساختن اخلاقیات خود در رابطه با بشریت ادامه خواهد داد و ممکن است که به نتیجه برسد؛ هیویی و دوستانش، ممکن است که با یکی از خیانت‌های بوچر روبرو شوند؛ هوم‌لندر هم می‌تواند به ریشخند گرفتن شخصیت ترامپ ادامه بدهد و احتمالاً یک صفحه از پلی‌بوک او را بردارد!

فصل جدید سریال The Boys در تمسخر ابرقهرمانان عالی عمل می‌کند
باید خوشحال بود که The Boys بعد از پنج فصل، قبل از اینکه خودش را هم مسخره کند، پایان می‌یابد

زمانی که به تمسخر ترامپ در رسانه‌ها و فرهنگ عام توجه می‌کنیم، اظهارات آرماندو یانوچی یادمان می‌آید. او که به کارگردانی آثاری در سبک کمدی سیاسی چون The Thick of It، In the Loop، The Death of Stalin و Veep شناخته می‌شود، بارها گفته بود که ترامپ یک تکنیک جالب برای غیر قابل نفوذ کردن خود در برابر استهزا دارد. زمانی که به یانوچی پیشنهاد شده بود که یک فیلم کمدی درباره‌ی ترامپ بسازد او این پیشنهاد را رد کرد و گفت:

«استهزا و کمدی بطور کلی درباره‌ی اغراق و تحریف کردن واقعیت هستند. بهتر است به رفتار ترامپ توجه کنید و کارهایی که او می‌کند. او خودش را کوچک‌ می‌کند و به تمسخر می‌گیرد. او در واقع خودش همواره در حال ساخت یک فیلم کمدی از ترامپ است!»

یانوچی برای ساختن کمدی بعدیش به دنبال ابرقهرمانان خواهد آمد و پروژه‌ای در این ژانر، در حال تولید دارد.

این کارگردان، بعدتر توضیح داد که بهتر است به سبک جان الیور سیاست را در سرگرمی جای داد؛ به شکلی که جوک و اتفاقات روزمره با هم ترکیب بشوند. البته که The Boys مقصر شخصیت ضد-تمسخر ترامپ نیست؛ شما می‌توانید او را مورد تقلید و تمسخر قرار بدهید، اما آیا می‌توانید کاری کنید که در نتیجه، او خودخواه، خطرناک و پوچ به‌نظر برسد؟ زمانی که او خودش همینطور رفتار می‌کند، دقیقاً چطور می‌شود این‌ها را برای نقدش استفاده کرد؟

کریپکه در سال ۲۰۲۲ توضیح داده بود که «ما عصبانی‌تر و ترسیده‌تر از قبل ادامه خواهیم داد [به دلیل پر رنگ شدن دوباره‌ی نقش ترامپ در دنیای واقعی] و این را می‌توان از نویسندگی سریال متوجه شد» و زمانی که به سریال نگاه می‌کنیم این کار به خوبی انجام شده است؛ بوچر در یک صحنه، بر روی تابوت پدرش ادرار می‌کند ولی حتی بوچر هم نمی‌تواند ذره‌ای از فضای ادرار-گرفته‌ی دنیای امروز سیاست را کم کند!

جمع‌بندی

سریال The Boys با پخش فصل چهارم، خود را توسعه و تکامل بخشیده است؛ جنبه‌هایی از آن، مثل شوخی‌های سیاسی قالبی متفاوت به خود گرفته‌اند و ارجاعات به فیلم‌های ابرقهرمانی و فضای فرهنگی پیرامون آن‌ها بیشتر شد. این تغییرات گاهی مثبت بوده‌اند و گاهی منفی. همچنین، یکی از جنبه‌های مهم فصل جدید این سریال، مثل گذشته به ریشخند کشیدن شخصیت دونالد ترامپ با هوم‌لندر بود که با فضای سیاسی آمریکا در سال جاری قرابت داشت؛ این مسئله را هم در طول متن مورد بررسی قرار دادیم.

برنامه‌نویس شماره یک
برنامه‌نویس شماره یک سلام.. از یک خوره برنامه نویسی و عاشق فناوری های جدید برای شمایی که خوره programing هستی

شاید خوشتان بیاید

پاسخ ها

نظر خود را درباره این پست بنویسید
منتظر اولین کامنت هستیم!
آیدت: فروش فایل، مقاله نویسی در آیدت، فایل‌های خود را به فروش بگذارید و یا مقالات‌تان را منتشر کنید👋