در این مقاله همراه بهارمسکن بررسی میکنیم که کدام مسیر در اقتصاد ایران آیندهدارتر است.
تورم بالا باعث میشود ارزش واقعی پول کاهش یابد. زمانی که تورم سالانه بیش از ۴۰ درصد است، دریافت سود بانکی ۲۲ درصدی بههیچوجه نمیتواند قدرت خرید اولیه سرمایهگذار را حفظ کند.
به بیان ساده، هر سپردهگذار بانکی سالبهسال بخشی از ارزش دارایی خود را از دست میدهد؛ به همین دلیل جریان نقدینگی به سمت بازارهای مولدتر مانند مسکن حرکت کرده است.
ترکیب تورم، کاهش ارزش ریال و نوسانهای ارزی، مسکن را به یک پناهگاه امن سرمایه تبدیل کرده است.

در ظاهر، سپردهگذاری در بانک گزینهای کمریسک و امن به نظر میرسد؛ اما در واقعیت اقتصادی ایران، نرخ سود همواره از تورم عقب مانده است.
فرض کنید فردی با سود سالانه ۲۲ درصد در بانک سپردهگذاری کند و تورم میانگین ۴۰ درصد باشد. در پایان سال، این شخص عملاً ۱۸ درصد از قدرت خرید خود را از دست میدهد.
از سوی دیگر، بسیاری از بانکها با ناترازی ترازنامهای مواجهاند و بخش عمدهی سود پرداختی از محل خلق نقدینگی تأمین میشود؛ پدیدهای که در نهایت منجر به تورم بیشتر و کاهش ارزش سپردهها میگردد.
بازار مسکن نهتنها در ایران بلکه در تمام اقتصادهای تورمی، جایگاه ویژهای دارد.
ملک یک دارایی واقعی است که ارزش ذاتی دارد و در بلندمدت همراستا با تورم رشد میکند. از مهمترین مزایای آن میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
سرمایهگذاری ملکی، بر خلاف سپرده بانکی که صرفاً بازده اسمی دارد، در عمل ترکیبی از سود سرمایهای و جریان درآمدی ایجاد میکند.
برای درک بهتر تفاوت بازده، فرض کنید در ۴ سال گذشته، یک سرمایهگذار ۵۰۰ میلیون تومان سپردهگذاری کرده و دیگری با همان مبلغ در پروژهای ملکی سرمایهگذاری کرده است.
سپرده بانکی با سود مرکب ۲۲ درصد تا سال ۱۴۰۴ به حدود ۸۸۰ میلیون تومان میرسد، در حالی که ارزش ملک در همین بازه حدود ۱.۵ تا ۱.۶ میلیارد تومان شده است.
نتیجه روشن است:
بازده سرمایهگذاری در مسکن بیش از دو برابر سود بانکی بوده و قدرت خرید سرمایه را نیز حفظ کرده است.

نرخ سود بانکی و بازار مسکن رفتار معکوس دارند. وقتی نرخ بهره افزایش مییابد، ممکن است بازار ملک برای کوتاهمدت آرام بگیرد، اما در شرایطی که تورم از سود بانکی پیشی میگیرد، سرمایهها دوباره روانهی املاک میشوند.
دادههای بانک مرکزی نشان میدهد در سالهایی که سود بانکی کاهش یافته (مثل ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۸)، حجم معاملات و جهش قیمتی در بخش مسکن رشد چشمگیری داشته است. این روند ثابت میکند که نرخ بهره پایینتر از تورم، انگیزهی ورود سرمایه به ملک را تقویت میکند.
ورود به بازار مسکن لزوماً به بودجه سنگین نیاز ندارد. مدلهای نوینی مانند سرمایهگذاری متری یا خرید اقساطی ملک امکان حضور همه اقشار در بازار املاک را فراهم کردهاند.
شرکتهایی مانند baharmaskan با استفاده از فناوری و شفافیت مالی، شرایطی ایجاد کردهاند که افراد بتوانند حتی با مبالغ محدود، مالک بخشی از پروژههای ساختمانی شوند و از رشد قیمتی سهم ببرند.
این مدلها بهویژه در شهرهای در حال توسعه، سودی پایدار و قابلاطمینان ایجاد میکنند.
در جمعبندی باید گفت سپرده بانکی تنها برای حفظ بخشی از ارزش پول مناسب است، نه رشد واقعی آن.
اما سرمایهگذاری در مسکن، بهویژه از طریق مدلهای نوینی چون سرمایهگذاری متری و اقساطی، ابزاری مطمئن برای حفظ و افزایش ارزش دارایی در بلندمدت محسوب میشود.
در شرایط اقتصادی کنونی، انتخاب بین «بانک یا ملک» انتخاب بین سود اسمی کوتاهمدت و رشد واقعی پایدار است.
پاسخ ها