عموی تتلو، محمدعلی مقصودلو، کسیست که تلاش کرده بعد از مرگ پدرِ تتلو در زندگی او نقش پدرانه داشته باشد.
خبرفوری: عموی تتلو، محمدعلی مقصودلو، کسیست که تلاش کرده بعد از مرگ پدرِ تتلو در زندگی او نقش پدرانه داشته باشد. او میگوید از عموی تتلو بودن خوشحال است اما توامان نگران او نیز هست.
او تتلو را در جمع خانوادگیشان شخصی خجالتی دیده و تغییرش به یک آدم پرخاشگر برایش جای سوال دارد. آقای مقصودلو تتلو را تحت تاثیر دوستان بد و مواد مخدر میداند. او همچنین به تقارن اخبار تتلو و توماج صالحی اشاره کرد و قیاس مردم از این دو خواننده را بیربط میدانست.
به عنوان مقدمه خودتان را معرفی کنید.
من محمدعلی مقصودلو، عموی امیرحسین مقصودلو هستم.
چه حسی دارد عموی تتلو بودن؟
بیشتر از اینکه حس خوبی داشته باشم نگرانش هستم.
چرا؟ نگرانیتان به چه دلیل است؟ الآن به وجود آمده یا از ابتدای مسیری که طی کرده این نگرانی بوده است؟
خیر، الآن به وجود نیامده است. من خیلی از اینکه عموی ایشان هستم خوشحالم. ایشان پسر خیلی خوب و مهربانیست. از موقعی که در گیر و دار همان مسائلی که میدانید افتاده است نگران او هستم. خب ایشان زندان است و طبیعیست که من نگران باشم.
از کجای این مسیری که طی کرد این نگرانی در شما ایجاد شد؟
کسی که سلبریتی یا الگوی جوانان میشود باید هم مورد پسند عوام باشد و هم مورد پسند خواص. در مورد امیرحسین متاسفانه گروه خاصی دنبالش کردند و دوستش داشتند. او خیلی با عوام ارتباط پیدا نکرد. همین مسئله مشکلات زیادی برای او ایجاد کرد.
امیرحسین ده سال است زندگی آرامی ندارد. همیشه در استرس و در تماس با پلیس یا دوستان ناباب و… بوده است. من به این خاطر نگران او هستم.
منظورتان از خواص دقیقا چیست؟
یک گروه سنی یا فرهنگی خاص هستند. ببینید مثلا فشارهای خاصی که به مردم میآید باعث میشود فلان کار مرا مقبول بدانند. کارهایی که مردم نمیتوانند انجام دهند من که انجام میدهم به هوادارانم حس لذت میدهد.
به الگو بودن تتلو اشاره کردید. تتلو خودش چه الگویی داشت؟
امیرحسین پدرش را خیلی دوست داشت. وقتی کوچک بود فوتبال بازی میکرد و در خانواده بود. از همان ده، دوازده سالگی به خواندن بسیار علاقه داشت. اینها رشت بودند. وقتی به تهران آمدند وارد موسیقی زیرزمینی شد. سبک خاصی به قول خودشان اجرا میکرد و یواش یواش تا اینجا آمد.
الگوی خاصی نداشته است. امیرحسین بسیار آدم خوبیست. این را از سر پیوند فامیلی نمیگویم. همین الآن اگر در جمع ما باشد شما از برخورد با امیرحسین لذت میبرید. من نمیدانم در چه محیطی قرار میگیرند که خود را فراموش میکنند و یک چیزهایی را عنوان میکنند. واقعا امیرحسین در جمعهای خانوادگی یک احساس خجالتی دارد. من به شکل وحشتناکی از این موضوع رنج میبرم که او چطور از این شخصیت به شخصیتی پرخاشگر برمیگردد.
پس برای خودتان هم سوال است!
واقعا سوال است.
محیط خانوادگی آقای مقصودلو چطور بود؟ مثلا سختگیر هستند؟ مذهبی هستند یا غیرمذهبی؟
پدر امیرحسین خیاط بود. بنابر دلایلی خیاطی را رها کرد و در یک شرکت ساختمانی که داداشهای من داشتند فعال شد. بعد هم تصادف کرد. یک نیسان ارتش در اتوبان صیاد شیرازی به او زد. ایشان یک هفته در کما بود و بعد هم فوت کرد. این اتفاق مربوط به سال ۱۳۸۴ است.
من فکر میکنم امیرحسین ۱۸ یا ۲۰ ساله بود که پدر و مادرش از هم جدا شدند. ایشان مستقل زندگی میکرد یا در مقاطعی با پدر یا مادرش زندگی میکرد. خیلی ارتباط خوبی با همه داشت.
از حرفهای تتلو به نظر میرسد که خیلی خود را متاثر از فضای فرزند طلاق بودن میداند.
من اصلا این را قبول ندارم. امیرحسین کودک طلاق نبوده چون آن زمان بالای ۱۸ سال داشته است. وقتی که طلاق گرفتند دو خواهرش هم ازدواج کردند. یعنی فضا به آن شکلی که میگویید نبوده است. من فکر نمیکنم طلاق توانسته باشد در آن سن به روحیات امیرحسین ضربهای زده باشد.
فکر میکنید چه کسی یا چه چیزی در تغییر مسیر تتلو موثر بود؟
اول از همه خودش. هر کسی مسئولیت کارهای خود را دارد. بعد از این باعث و بانی شرایط پیرامونیست.
چه شرایط پیرامونی؟
دوست بد، مواد و بسیاری موارد دیگر. امیرحسین چه در ترکیه و چه در ایران دوستان اطرافیانش واقعا خوب نبودند. واقعا او را هدایت و کنترل میکردند.
فکر میکنید از چند سالگی این دوستیها روی او تاثیر داشت؟
۲۵ سالگی
مواد چطور؟
مواد هم اینجا که بود نمیکشید. حال مثل بقیهی جوانها… اینجا که بود من ندیده بودم بکشد. اما آنجا خودش میگفت قرصهای ترامادول زیاد مصرف میکرده است، گل مصرف میکرده، مشروب میخورده و قارچهای سمی برای اینکه خوابش ببرد مصرف میکرده است.
کسی که گل بکشد، ترامادول بخورد، سیگار برگ بکشد و ورزش کند خطرناک است. یعنی از نظر من خطرناک است.
اما قبلتر اگر بخواهید از خلقیاتش بگویید به چه مواردی اشاره میکنید؟
امیرحسین اخلاق خیلی خوبی داشت. الان هم دارد. این را به یقین میگویم اگر اینجا حضور داشته باشد همهتان را مجذوب رفتار و حرکات خود میکند. اینقدر که بچهی خجالتی و باحجب و حیاییست.
ممکن است آن وجهی بوده باشد که در خانواده دیده نشده؟ و تا فرصت کرده بروز و ظهور پیدا کرده است.
خیر. اصلا اینطور نبوده.
چطور میشود که الآن اینطور الفاظ رکیک را به کار ببرد بعد شما میگویید در خانواده و قبلا اینطور نبوده است؟
به نظر من امیرحسین باید معاینه شود. یک اشکال ژنتیکی، که الان قابل بازگو کردن نیست، دارند. یک روانشناس حتما با یک معاینهی خیلی ساده میتواند تشخیص دهد که امیر مشکل دارد.
خب چرا زمانی که بچه بود این را پیگیری نکردید؟
آن زمان بروز نمیکرد. وقتی معروف شد بروز کرد. بچگیهایش مثل بقیهی بچهها بود.
زمانی که ایران بود هم این رفتارها بروز نکرده بودند؟
چرا زمانی که در ایران بود هم یکهو خیلی عصبانی میشد. طوری که خودش را میزد. بعد یکهو خیلی خوب میشد. شاید من یا بسیاری دیگر هم این اخلاقیات را داشته باشیم اما زمانی که کسی معروف میشود این رفتارها ابراز بیرونی پیدا میکند و همه میبینند. دائم هم بدتر میشود.
تتلو، برادرزادهتان، به طور کلی آدم مذهبیایست؟ چون گاها حرفهایی میزند که انگار آدم بسیار مقیدیست! این بعدش خیلی با سایر رفتارهایش متناقض است.
والا من فکر میکنم این رفتارها را به مسائل پیرامونش ربط دارد. یعنی رفتارش به نوعی واکنش به این شرایط است. آدم مذهبی به آن معنی که نماز ۱۷ رکعته بخواند یا روزه بگیرد نیست! مثل بقیه مذهبیست! مثل من مذهبیست!
مثلا یک چیزهایی راجع به زنان یا حدود و لزوم حجاب میگفت که هیچ ربطی هم به بقیه رفتارهایش نداشت!
باید برود دکتر!
اینها به دلیل فشارهای اطراف نبوده؟ یا سفارش یا فشار یک نهاد خاص بیرونی؟
اصلا. اصلا. من به هیچ وجه این را قبول ندارم.
شما خبر ندارید زمانی که تتلو در ترکیه بود پیغامی به او رسیده باشد که مثلا باید رفتار کنترل شدهتری داشته باشی و الا ما چنین و چنانت میکنیم!
من اطلاعی از این قضیه نداریم ولی هماتاقیها و دوستان امیرحسین در او نفوذ شدیدی داشتند. خودش در این دادگاهی که داشت گفت خانمی که هنرپیشه بوده گفته برای «زن، زندگی، آزادی» بخوان. بعد پشیمان شده و آن را پاک کرده است. یعنی واقعا تحت تاثیر شرایط محیط قرار گرفته. هرکسی میتوانست در او نفوذ کند.
دوستان بسیار بدی هم داشت. دوستان خوبی هم داشت که متاسفانه همه از اطرافش پراکنده شدند.
مگر میشود تتلو سیاسی نباشد اما سیاسی بخواند؟!
جهتگیریهای سیاسیاش حداقل زمانی که در ایران بود بر همین منوال بود که شما میگویید؟
امیرحسین اصلا سیاسی نیست.
اما خب سیاسی خواند!
خب خواند دیگر! همانطور که گفتم تحت تاثیر شرایط بود. بردنِش! برای آقای رئیسی بردنِش! ایشان میخواست به قشم برود آقای رئیسی میخواست مشهد برود. امیرحسین را در فرودگاه بردند که همدیگر را ببینند. همان قضیه باعث درگیری من و امیرحسین شد. دعوا و قهر بین ما اتفاق افتاد.
خودش چه توضیحی برای این اتفاق داشت؟
چیزی نمیگفت. ما آن زمان او را نمیدیدیم که از این صحبتها کنیم. اما به من گفته بود که عمو به چه کسی رای میدهی؟ و من هم گفته بودم به آقای روحانی رای میدهم. بعد هم به من گفته بود اگر بخواهی من هم میآیم تبلیغش را میکنم. من ناگهان دیدم پیش آقای رئیسی رفته است! من یک پست گذاشتم و گفتم که ایشان میخواسته به روحانی رای بدهد ولی بعد با آقای رئیسی عکس گرفته است. بعد این شروع کرد به من ناسزا گفتن و دعوا کردن که تو نگذاشتی! اینها میخواستند به من کنسرت برج میلاد را بدهند.
پس به نوعی منافع خود را میشناخته و راه رشد کردن را میدانسته!
بله دیگر! به من خیلی فحش داد خیلی! که اجازهی کنسرت به من میدادند اگر تو میگذاشتی و از این صحبتها! بعد هم دیگر رفت استانبول!
چه کسی ایشان را پیش آقای رئیسی برد؟
نمیدانم! چون همیشه اطراف اینها آدمهایی بودند دیگر! اما میدانم امیرحسین داشت میرفت قشم. نمیخواست پیش آقای رئیسی برود.
یعنی کسانی بودهاند که جایگاه سیاسی داشتهاند؟
احتمالا! احتمالا!
شما قصد و نیتی این بین نمیبینید؟
نه، نمیدانم.
شما مانع چه کاری شده بودید که باعث شد به شما اعتراض کند؟
همان پستی که گفتم.
بعدا هم روی ناوگان ارتش آهنگی خواند.
آن هم نمیدانم چه کسی واسطه شده است. فکر میکنم فرماندهی نیروی دریایی ارتش بود ایشان را دیدند که آدم معروفی شده رفتند آن کار را کردند. امیرحسین واقعا آدم باهوشیست.
پاسخ ها