مرد افغانی که متهم است پس از صرف چای، هموطنش را به خاطر بدهی یک میلیارد تومانی به قتل رسانده، بازداشت شد.
جوان: سردار علی ولیپور گودرزی، رئیس پلیس آگاهی پایتخت گفت: اول آذرماه امسال بود که به مأموران پلیس شرق استان تهران خبر رسید جسد مردی داخل یک سطل زباله پیدا شده است. بررسیهای پلیس پس از حضور در محل نشان داد جسد متعلق به مردی افغان است که داخل یک گونی و در سطل زباله رها شده است. همچنین بررسیهای اولیه نشان داد مرد جوان در محل دیگری به قتل رسیده و جسدش در سطل زباله رها شده است. همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی، تحقیقات برای شناسایی هویت مقتول به جریان افتاد. درحالیکه بررسیها جریان داشت، مردی افغان به پلیس خبر داد که برادرش گم شده است
او گفت: شب قبل برادرم برای کاری از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت. همه جا را دنبالش گشتم، اما او را پیدا نکردم تا اینکه تصمیم گرفتم به پلیس خبر بدهم. برادرم گفت که با یکی از دوستانش قرار دارد و با تاکسی اینترنتی سر قرار رفت. از آنجا که مشخصات مقتول با برادر شاکی مطابقت داشت، او با حضور در پزشکی قانونی، جسد برادرش را شناسایی کرد.
در شاخه دیگری از تحقیقات، مأموران پلیس با بررسی دوربینهای مداربسته متوجه شدند شبهنگام مرد افغانی که گونی جسد را به دوش دارد، آن را داخل سطل زباله میاندازد و دور میشود. تحقیقات بعدی پلیس نشان داد مقتول قرار بود شب حادثه به خانهای در حال ساخت در شمال تهران برود.
همچنین بررسیها نشان داد مقتول با یکی از دوستانش در آنجا قرار داشته است برای همین مأموران پلیس در محل حاضر شدند و دو برادر افغان را که از بستگان مقتول بودند، بازداشت کردند.
یکی از آنها گفت: من شب حادثه مقتول را به آنجا دعوت کردم تا با هم تفریح کنیم. در حال تفریح بودیم که یکی از کارگرانی که طبقه بالا کار میکرد میلگردی از دستش رها شد و به سر مقتول خورد. ما هم ترسیدیم و جسدش را با گونی داخل سطل زبالهای در شرق تهران انداختیم. متهم، اما در تحقیقات بعدی به قتل اعتراف کرد.
او گفت: مقتول یک میلیارد تومان به من بدهکار بود و پولم را نمیداد. آن شب او را دعوت کردم تا با هم حرف بزنیم. ما چند بار سر این موضوع با هم حرف زده بودیم، اما او پولم را پس نمیداد. به هر حال آن شب وقتی به ساختمان آمد با او حرف زدم و خواستم که پولم را بدهد. میدانستم اگر برود دیگر پولی نمیدهد، برای همین تصمیم به قتل گرفتم. آن شب بعد از خوردن چای دوباره با هم حرف زدیم، اما فایدهای نداشت، به همین دلیل با هم درگیر شدیم و من با میلگردی که از قبل آماده کرده بودم چند ضربه به سر و بدن او زدم، سپس کیسههایی را که در استخر داشتم، آوردم و جسد را داخل آن گذاشتم و داخل یک پتو و گونی سفیدرنگ قرار دادم و با کمک برادرم، جسد را با یک خودرو در یک سطل زباله در شرق استان تهران رها کردیم.
سردار ولیپور گودرزی گفت که تحقیقات از دو متهم در اداره دهم پلیس آگاهی جریان دارد
پاسخ ها