آزاده پاوه نژاد

آزاده پاوه نژاد

اهل برنامه نویسی، دوستدار کتاب

حکایت شهرداری که برای همدانی ها پدر بود

«سعیدالممالک؛ مردی بود سخی، در خانه باز، کارگشا برای همه کس. مسلمان متعصب، پرهیزگار، خیّر. در حقیقت برای همدانی‌ها پدر بود. این نوع اشخاص دیگر نظیر و عدیل ندارند، جانشین ندارند.»

ایسنا: «سعیدالممالک؛ مردی بود سخی، در خانه باز، کارگشا برای همه کس. مسلمان متعصب، پرهیزگار، خیّر. در حقیقت برای همدانی‌ها پدر بود. این نوع اشخاص دیگر نظیر و عدیل ندارند، جانشین ندارند.»

پرداختن به اوضاع و احوال همدان در قرون مختلف، همواره مورد توجه تاریخ‌پژوهان بوده و از پس هر جستجویی در اسناد و مدارک موجود، وجه متمایزی از هویت تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی این شهر و مردمان امروز و دیروز آن هویدا ‌شده است.

همدان همواره یکی از کانون‌های مهم تحولات کشور بوده و وقایع و حوادث بسیاری در آن ظهور و بروز کرده است. استانی پراستعداد، ادیب‌پرور، مهد مفاخر و بزرگان و پرورش‌دهنده عالمان، عارفان و عاشقان وطن.

ایسنا با توجه به علاقه وافر مردم همدان به شناخت پیشینیان و آگاهی از وقایع و حوادث گذشته درنظر دارد با همکاری محققان، پژوهشگران به ویژه سندپژوهانی که در حوزه همدان تألیفاتی داشته و یا در حال تحقیق و پژوهش هستند، مطالبی در قالب «همدان‌شناسی» منتشر کند تا بخشی از فرهنگ و تمدن دیار کهن همدان را تبیین و تشریح کند.

در آغاز راه، اشاره‌هایی به برخی حوادث فرهنگی، اجتماعی پراکنده از تاریخ معاصر همدان خواهیم داشت و در ادامه اگر مورد توجه و اقبال خوانندگان و مخاطبان قرار گرفتیم، موضوعات مفصل و پرمحتوای سیاسی و اقتصادی نیز در دستور کار قرار خواهد گرفت.

امیدواریم این مطالب و سلسله مطالبی که در آینده منتشر خواهد شد، مورد اقبال و پسند مردم همدان به ویژه آنهایی که علاقمند به تاریخ هستند، قرار گیرد.

حسن افشاری، کارشناس ارشد تاریخ و همدان‌پژوه به چهره‌ نام‌آشنای تاریخ معاصر همدان یعنی «سعیدالممالک» اشاره می‌کند و می‌گوید: او صاحب مهمانخانه مجلل همدان در اواخر دوره قاجار و دوره پهلوی اول، شهردار همدان در ۱۳۳۴ قمری و پسر شریف‌الملک بزرگ بود که همواره مورد وثوق مردم همدان بوده است. پس از شریف‌الملک، پسرش سعیدالممالک به امور مردم و رعایا رسیدگی می‌کرده و محل رجوع همه بوده است حتی برای قضاوت و داوری.

قهرمان میرزا سالور ملقب به عین‌السلطنه در سال ۱۳۱۰ شمسی برابر با ۱۳۴۹ قمری در خاطرات روز نوشت خود می‌نویسد: «آقای سعیدالممالک سعیدیه بود، بعد شهر آمد. من همیشه خانه او که مضیف تمام واردین این شهر است منزل می‌کردم. پدر او مرحوم آقا سیداحمد شریف‌الملک، پیشکار مرحوم پدرم بود. بعد هم تمام علاقه‌جات ما را سرپرستی می‌کرد. بعد از فوت او، پسرش سعیدالممالک همیشه مرجع کارهای ما بود. خانه آنها مهمانخانه است. هر کس وارد همدان شود آنجا می‌رود. عموم مردم همدان هم یک اعتماد و اطمینان غریبی به او دارند. در خانه او از عدلیه همدان بیشتر و بهتر و سهل و بی‌خرج‌تر کار می‌گذرد. من با او شوخی هم دارم. او به کلی فناتیک و بی‌اندازه مقدس‌مآب است. من سر به سر او می‌گذارم و خیلی تفریح می‌کنم. بسیار هم آدم خوش‌مشربی است. وقتی که محمدعلی میرزا رکنی معروف به رکن‌الدوله فرزند علی‌نقی میرزا رکن‌الدوله حضور داشته باشد، مجلس خیلی تماشایی می‌شود».

خانه سعیدالممالک در بین‌النهرین قرار داشته و به نوعی تنها محل اسکان میهمانان ویژه همدان بوده است. خانه‌ای بزرگ و چند طبقه با ایوانی مشرف به چمن بین‌النهرین و خیابان بوعلی.

 

ماجرای شهرداری که برای همدانی‌ها پدر بود

خیابان بوعلی

عین‌السلطنه می‌نویسد: «۱۳۱۰ شمسی- عصر اتومبیل ما زودتر آمد، سوار شدیم. به خانه سعیدالممالک وارد شدیم که در همدان از آن بهتر و باصفاتر خانه‌ای نیست، خصوصا فصل بهار که رودخانه آب داشته باشد. قسمت جنوبی این خانه و چمن قشنگ، آن که به دره‌های زیبای الوند می‌رود، معروف به بین‌النهرین شده. خیابانی هم تازه کشیده و مشجر کرده‌اند، حاشیه آن گلکاری، قهوه‌خانه‌های زیاد اقلا ۱۵ عدد دایر است. مردم عصرها از خیابان بوعلی که جلوی چمن واقع شده سواره و پیاده شده و با درشکه و اتومبیل به این گردشگاه می‌روند. تا یک ساعت از شب رفته جنجال و هیاهوی غریبی است. از آن به بعد تا دو ساعت خلوت می‌شود. بعد اشخاصی که مکیف(مست) هستند بنای آمدن را می‌گذارند. آن‌وقت بیشتر تماشا دارد. عربده می‌کشند، آواز می‌خوانند، بدمستی می‌کنند. یک مست بازاری شروع می‌شود که به وصف نمی‌آید. خیلی خوب است که بین عمارت تا رودخانه محوطه چمن است. از رودخانه گذشته خیابان واقع شده، به غیر صدای عربده و بدمستی آفت دیگری به ساکنان وارد نمی‌شود. گوش آقای سعیدالممالک هم که از این صداها پر است. در بالاخانه این عمارت مشرف به چمن قشنگ، همیشه منزل من است و این دو بالاخانه و یک خروجی به قول همدانی‌ها(ایوان) آپارتمان آلافرنگ آقا را تشکیل می‌دهد که فقط صندلی و میز دارد، آن هم در یک اطاقش. من به زحمت گردنش گذاشته‌ام که یک میز ناهارخوری هم در اطاق‌های تحتانی تهیه کرده. من که بروم، سر میز ناهار و شام می‌دهد و هر کسی هم باشد می‌گوید والله من بر زمین شام و ناهار خوردن را ترجیح می‌دهم اما چه کنم که امیرنظام و این حضرت والا مرا مجبور کرده‌اند. بعد شرحی در فواید سفره روی زمین ذکر می‌کند و معذرت‌ها می‌خواهد کانه معصیتی کرده است. من سال اول که به خانه این آدم رفتم که در حقیقت هتل و مضیف همه واردین محترم است، دیدم ناهار را انداختند. چه قسم، اول سفره پهن کردند. نان اطراف آن گذاشتند مثل قدیم خودمان. بعد دو مجمع بزرگ وسط سفره گذاشتند که ظروف غذا توی آن مجموعه مسی بزرگ بود. بعد تکلیف خوردن کردند».

سعیدالممالک که در محرم سال ۱۳۳۴ قمری نیز به عنوان رئیس بلدیه یا شهردار همدان انتخاب می‌شود، پسر شریف‌الملک است. این پدر و پسر منشأ امور خیر در همدان بوده و به مردم همدان بسیار خدمت کرده‌اند.

عین‌السلطنه در این‌باره می‌نویسد: «آقای سعیدالممالک از اشخاص نیک و بی‌بدلی است. پدرش مرحوم شریف‌الملک پیشکار مرحوم پدرم رحمه اللّه علیه در حکومت‌های همدانش بود. این پسر هم در ایام حیات پدرم رحمه اللّه علیه تاکنون مرجع کارهای ما است. من هم هر وقت شهر بروم خانه با صفای قشنگ او منزل می‌کنم. در حقیقت خانه‌اش مضیف است برای خودی و بیگانه. سابقاً که اتومبیل و مهمانخانه کم بود همیشه واردین آنجا بودند. بعضی‌ها یکی دو ماه می‌ماندند تا اموراتشان انجام بگیرد. حالیه کمتر شده، جز بعضی از خدام مشاهد متبرکه عتبات عالیات، مثلاً کلیددار حرم خامس آل عبا که چندین ماه آنجا بود. در همدان سعیدالممالک محل اطمینان عامه و ارجاع حوائج مردم شهر و اطراف است، حتی ملاکین و خوانین کردستان، کرمانشاهان، ملایر، نهاوند، بروجرد. سابقاً کار این پدر و پسر بسیار بود. از زمانی‌که عدلیه دایر شده، کمتر شده است و همه هم شکایت دارند که در محضر او بهتر کارها می‌گذشت، خرج نداشت، معطلی زیاد نبود، تقلب نمی‌شد، به کدخدامنشی تو بمیری من بمیرم در ظرف مدت قلیل رضایت حاصل کرده، پی کار خود می‌رفتیم».

ماجرای شهرداری که برای همدانی‌ها پدر بود

حکم سعیدالممالک برای ریاست بلدیه(شهرداری) همدان

 

 

در متن حکم سعیدالممالک به عنوان شهردار همدان آمده است:« چون برای تنظیف و ترمیم شهر همدان و آسایش خاطر اهالی آنجا، تعیین یک نفر رئیس بلدیه با کفایتی که دارای حسن عمل و لیاقت و مرجع تصدی این خدمت بوده باشد لازم گردیده لذا نظر به تصویب نواب مستطاب اشرف امجد والا شاهزاده سالار لشکر حکمران همدان، جناب جلالتمآب آقای سعیدالممالک به موجب این حکم به ریاست بلدیه آنجا منصوب می‌شود که مطابق دستور و تعلیمات اداره حکومتی در ایفای وظایف خود نهایت اهتمام را به عمل آورده و موجبات آسایش خاطر اهالی را فراهم سازد.

دولت علیه ایران

وزارت داخله

۲۷ محرم ۱۳۳۴

سعیدالممالک عاقبت در سال ۱۳۲۲ شمسی بر اثر ابتلا به سرطان مثانه چشم از جهان فرو بست.

عین السلطنه در این‌باره می‌نویسد: «۱۲ شوال ۱۳۶۲ - چهارشنبه ۲۵ آبان ۱۳۲۲ - حاجی سعیدالممالک بیست و یک مهر به طهران برای معالجه رفت. مرض سرطان در مثانه داشت. اطباء جواب کردند. شب ۱۲ آبان به همدان وارد شد و سحر دنیا را وداع گفت. رحمه اللّه علیه. همدان تشخیص ندادند، مزمن شد و معالجه‌پذیر نبود. مردی بود سخی، در خانه باز، کارگشا برای همه کس. مسلمان متعصب، پرهیزگار، خیّر. در حقیقت برای همدانی‌ها پدر بود. این نوع اشخاص دیگر نظیر و عدیل ندارند، جانشین ندارند. یک دختر دارد، سه برادرزاده که به جای فرزندش بودند. مال خود را تنصیفا صلح کرده است. ۱۳۲۰ مکه مشرف شد و این مرض سوغات مکه بود. هشتاد و دو سال داشت. موقع رفتن به تهران نامه‌ای برای من نوشته بود به این شرح: قربانت شوم. مقدر چنین بود که امروز پنجشنبه ۲۱ مهر طلوع صبح از منزل به قصد طهران حرکت نمایم. اول آفتاب جلو قهوه‌خانه کوریجان رسیدم، دیدم اگر هیچ عرض ارادت تقدیم نکنم خلاف ادب است. این است به همین مختصر سلام ارادت عرض می‌کنم. امیدوارم خداوند عاقبت این مسافرت را ختم به خوشی بفرماید».

آزاده پاوه نژاد
آزاده پاوه نژاد اهل برنامه نویسی، دوستدار کتاب

شاید خوشتان بیاید

پاسخ ها

نظر خود را درباره این پست بنویسید
منتظر اولین کامنت هستیم!
آیدت: فروش فایل، مقاله نویسی در آیدت، فایل‌های خود را به فروش بگذارید و یا مقالات‌تان را منتشر کنید👋