مولانا به عنوان یک عارف بزرگ با جهانبینی، بیان و سبک عرفانیاش، عرفان را یک شناخت مستقل و جدا از فلسفه، منطق و علم برای بشریت معرفی کرده و تنها راه این شناخت تنها با عشق ممکن است. در ادامه به تعدادی از تک بیتی های این عارف بزرگ اشاره کرده ایم.
هر کسی از ظن خود شد یار من
از درون من نجست اسرار من
☆•☆•☆
عالم این خاک و هوا گوهر کفر است و فنا
در دل کفر آمدهام تا که به ایمان برسم
☆•☆•☆
این جهان زندان و ما زندانیان
حفره کن زندان و خود را وا راهان
☆•☆•☆
آن دگر گفت: ای گروه زرپرست
جمله خاصیت مرا چشم اندرست
☆•☆•☆
خنک آن قمار بازی، که بباخت آنچه بودش
بنماند هیچش الّا، هوس قمار دیگر
☆•☆•☆
ساعتی میزان اینی، ساعتی میزان آن
یک نفس میزان خود شو، تاشوی موزون خویش
منبع: ستاره
پاسخ ها