ریسک به ریوارد یکی از مهمترین مفاهیم معاملهگری است که تنها در صورت رعایت کردن آن میتوانید برایندی سود ساز در معاملات خود داشته باشید. ریسک به ریوارد را میتوان زیر شاخه مدیریت سرمایه هم دانست که به قطع مهمترین قسمت مربوط به معمالهگری است. در این موضوع که معاملهگری همواره با ریسک همراه است و آن ریسک تحت هیچ شرایطی به صفر نمیرسد بر همگان واضح است، اما آیا میشود ریسک را مدیریت کرد؟ قطعا بله و مدیریت همواره از دقت تحلیل مهمتر بوده است. تا انتهای این مقاله همراه ما باشید تا در مورد مدیریت ریسک و نسبت ریسک به ریوارد صحبت کنیم.
بازارهای مالی همواره ذاتی غیرقابل پیشبینی دارند، حتی حرفهای ترین معاملهگران نیز همیشه حرکت بازار را درست پیشبینی نمیکنند. حتی بزرگترین سرمایهگذاران نیز با ضرر مواجه میشوند، پس وجود ریسک در معامله امری طبیعی است. همواره زمانی که یک معامله انجام میشود دو طرف معماله راضی هستند اما چندی بعد یک طرف از معامله خود پشیمان خواهد شد.
حال که معاملهگری همواره با ریسک همراه است، چه راهی وجود دارد که ضرر نکنیم؟ در جواب باید گفت راهی وجود ندارد! ضرر کردن امری اجنتاب ناپذیر است. این که معاملهگر در یک معامله ضرر کند طبیعیترین اتفاق ممکن است، اما اگر معاملهگری در برآیند ۵۰۰ معامله طی ۶ ماه ضرر ده باشد چطور؟ آیا این هم طبیعی است، قطعا خیر! در این صورت یک جای کار میلنگد که از بر اساس تجربه چندین ساله بنده مشکل از رعایت نکردن مفهوم ریسک به ریوارد و مدیریت سرمایه است.
همانطور که در ابتدای مقاله گفتیم، هر معاملهای با خود ریسک به همراه دارد. اما مسئاله مهم این است که در ازای چقدر ریسک انتظار چقدر سود باید از معامله داشته باشیم؟ ریسک احتمالی چقدر سود احتمالی در پی خواهد داشت؟ یا نسبت سود باید از ریسک بیشتر باشد یا کمتر؟ بررسی و اندازهگیری این موضوع دقیقا مفهوم ریسک به ریوارد را تعریف میکند.
هر معاملهای نسبت خاصی از ریسک به ریوارد را در خود میگنجاند، ریسک به ریوارد چیزی نیست که معاملهگر انتخاب کند، بلکه این معیار در نقطه ورود نهفته است. یک نقطه ورود خوب برای معامله دارای ریسک به ریوارد مناسب است، بهطوری که سود احتمالی معامله باید چندین برابر ریسک آن باشد.
تصور کنید با ۱۰ دلار وارد یک معامله میشوید، حد ضرری که برای معامله در نظر گرفتهاید ۳ دلار است. به این معنی که اگر معامله شما به ضرر بنشیند، ۳ دلار از ۱۰ دلار ضرر میکنید، حال تصور کنید این ۳ دلار ریسک را برای بدست آوردن ۱.۵ دلار بپذیرید! آیا این نسبت ریسک به ریوارد درست است؟ قطعا خیر! این معامله به صرفه نیست! حال اگر وارد معاملهای شوید که در صورت ۳ دلار ضرر، ۹ دلار سود احتمالی بدست آورید چطور؟ قطعا این معامله ارزش ریسک کردن را دارد زیرا حتی اگر نسبت برد به باخت معامله ۵۰ ۵۰ باشد، در صورتی که معامله برنده شود شما ۳ برابر ریسک خود سود بدست آوردهاید. به بیان دیگر با یک برد به اندازه سه بار باخت جلو افتادهاید.
پس از اینکه نقط ورود خود را پیدا کردیم، که معمولا سوطح کلیدی بازار بهترین نسبت ریسک به ریوارد را ارائه میدهند، حال باید بهترین نقطه حد ضرر و حد سود را محاسبه کنید. پس از آن تنها کافیست مقدار درصدی حد سود را بر حدد ضرر تقسیم کنیم. عدد بدست آمده نسبت ریسک به ریوارد معامله است.
بهعنوان مثال اگر عدد ۳ بدست آمد به این معنی است که سود احتمالی معامله ۳ برابر ضرر احتمالی است که یک نسبت عالی برای معامله است.
دلیل اهمیت ریسک به ریوارد، غیرقابل پیشبینی بودن بازار است. هیچ مطلقی در بازار مالی وجود ندارد، تنها با رعایت مدیریت و سرمایه و ریسک به ریوارد مناسب در شغل معاملهگری میتوان به سود دهی رسید، معاملهگری یک مسیر طولانی است. اگر به دنبال یک شبه پولدار شدن هستید، در بازارمالی دوام نخواهید آورد، ممکن است چند معامله اول شما از خوششانسی سود ساز شود اما بالاخره معاملهای فرا خواهد رسید که سرمایه شما را به یک باره نابود کند. پس بهتر است از همان اول اصول این شغل را رعایت کنید.
در این مقاله مهمترین مفهوم شغل معاملهگری یا تریدینگ را معرفی کردیم. نسبت ریسک به ریوارد و مدیریت ریسک! هیچ معاملهگری بدون رعایت این اصل نمیتواند به سود متسمر در بازار مالی برسد، تنها در این صورت است که برآیند معاملات سود ساز خواهد بود. پس از مطالعه این مقاله اهمیت این موضوع درک خواهید کرد. حتما رعایت این مبحث مهم را در معاملات خود در نظر بگیرید.
منبع مقاله : ریسک به ریوارد چیست؟ مهمترین قسمت معاملهگری
پاسخ ها