خلاصه کتاب امثال سلیمان/بخش دوم
***
۱۱ – ۲۱
***
۱
چون تکبّر میآید خجالت میآید، اماحکمت با متواضعان است.
۲
کاملیتِ راستان ایشان را هدایت میکند، اما کجی خیانتکاران ایشان را هلاک میسازد.
۳
توانگری در روز غضب منفعت ندارد، اما عدالت از موت رهایی میبخشد.
۴
عدالت مرد کامل طریق او را راست میسازد، اما شریر از شرارت خود هلاک میگردد.
۵
عدالت راستان ایشان را خلاصی میبخشد، اما خیانتکاران در خیانت خود گرفتار میشوند.
۶
چون مرد شریر بمیرد امید او نابود میگردد، و انتظار زورآوران تلف میشود.
۷
از سعادتمندی عادلان شهر شادی میکند
۸
از برکت راستانشهر مرتفع میشود، اما از دهان شریران منهدم میگردد.
۹
جایی که تدبیر نیست مردم میافتند
۱۰
کسی که برای غریب ضامن شود البته ضرر خواهد یافت و کسی که ضمانت را مکروه دارد ایمن میباشد
۱۱
مرد رحیم به خویشتن احسان مینماید، اما مرد ستمکیش جسد خود را میرنجاند
۱۲
کج خلقان نزد خداوند مکروهند
۱۳
یقیناً شریر مبرّا نخواهد شد، اما ذریت عادلان نجات خواهند یافت
۱۴
آرزوی عادلان نیکویی محض است اما انتظار شریران غضب میباشد
۱۵
کسی که نیکویی را بطلبد رضامندی را میجوید، و هر که بدی را بطلبد بر او عارض خواهد شد
۱۶
کسی که بر توانگری خود توکّل کند، خواهد افتاد، اما عادلان مثل برگ سبز شکوفه خواهند آورد
۱۷
هر که اهل خانه خود را برنجاند نصیب اوباد خواهد بود
۱۸
ثمره مرد عادل درخت حیات است
۱۹
کسی که جانها را صید کند حکیم است
۲۰
هر که تأدیب را دوست میدارد معرفت را دوست میدارد
۲۱
مرد نیکو رضامندی خداوند را تحصیل مینماید
۲۲
انسان از بدی استوار نمیشود
۲۳
زن صالحه تاج شوهر خود میباشد
۲۴
فکرهای عادلان انصاف است
۲۵
تدابیر شریران فریب است
۲۶
سخنان شریران برای خون در کمین است
۲۷
شریران واژگون شده نیست میشوند، اما خانه عادلان برقرار میماند
۲۸
مرد عادل برای جان حیوان خود تفکّر میکند، اما رحمتهای شریران ستمکیشی است
۲۹
هر که اباطیل را پیروی نماید ناقصالعقل است
۳۰
راه احمق در نظر خودش راست است اما هر که نصیحت را بشنود حکیم است
۳۱
غضب احمق فوراً آشکار میشود
۳۲
هستند که مثل ضرب شمشیر حرفهای باطل میزنند، اما زبان حکیمان شفا میبخشد
۳۳
لب راستگو تا به ابد استوار میماند
۳۴
در دل هر که تدبیر فاسد کند فریب است اما مشورتدهندگانِ صلح را شادمانی است
۳۵
لبهای دروغگو نزد خداوند مکروه استاما عاملان راستی پسندیده او هستند
۳۶
دل احمقان حماقت را شایع میسازد
۳۷
دست شخص زرنگ سلطنت خواهد نمود، اما مرد کاهل بندگی خواهد کرد
۳۸
کدورت دل انسان او را منحنی میسازد، اما سخن نیکو او را شادمان خواهد گردانید
۳۹
در طریق عدالت حیات است
۴۰
پسر حکیم تأدیب پدر خود را اطاعتمیکند، اما استهزاکننده تهدید را نمیشنود
۴۱
مرد از میوه دهانش نیکویی را میخورد، اما جان خیانتکاران ظلم را خواهد خورد
۴۲
هر که دهان خود را نگاه دارد جان خویش را محافظت نماید
۴۳
شخص کاهل آرزو میکند و چیزی پیدا نمیکند
۴۴
مرد عادل از دروغ گفتن نفرت دارد، اما شریر رسوا و خجل خواهد شد.
۴۵
عدالت کسی را که در طریق خود کامل است محافظت میکند، اما شرارت گناهکاران را هلاک میسازد.
۴۶
هستند که خود را دولتمند میشمارند و هیچ ندارند، و هستند که خویشتن را فقیر میانگارند و دولت بسیار دارند.
۴۷
نور عادلان شادمان خواهد شد، اما چراغ شریران خاموش خواهد گردید.
۴۸
از تکبّر جز نزاع چیزی پیدا نمیشود
۴۹
امیدی که در آن تعویق باشد باعث بیماری دل است
۵۰
حصول مراد درخت حیات میباشد
۵۱
تعلیم مرد حکیم چشمه حیات است تا از دامهای مرگ رهایی دهد.
۵۲
عقل نیکو نعمت را میبخشد، اما راه خیانتکاران سخت است.
۵۴
هر شخص زیرک با علم عمل میکند، اما احمق حماقت را منتشر میسازد.
۵۵
اجتناب از بدی مکروه احمقان میباشد.
۵۶
با حکیمان رفتار کن و حکیم خواهی شد، اما رفیق جاهلان ضرر خواهد یافت.
۵۷
بلا گناهکاران را تعاقب میکند، اما عادلانجزای نیکو خواهند یافت.
۵۸
در دهان احمق چوب تکبّر است
۵۹
از حضور مرد احمق دور شو، زیرا لبهای معرفت را در او نخواهی یافت.
۶۰
مرد جاهل هر سخن را باور میکند، اما مرد زیرک در رفتار خود تأمّل مینماید.
۶۱
مرد کجخلق احمقانه رفتار مینماید
۶۲
نصیب جاهلان حماقت است اما معرفت تاجِ زیرکان خواهد بود.
۶۳
خوشابحال کسی که بر فقیران ترحّم نماید.
۶۴
هر که همسایه خود را حقیر شمارد گناه میورزد
۶۵
تاج حکیمان دولت ایشان است اما حماقت احمقان حماقت محض است .
۶۶
حکمت در دل مرد فهیم ساکن میشود، اما در اندرون جاهلان آشکار میگردد
۶۷
زبان ملایم درخت حیات است و کجی آن شکستگی روح است.
۶۸
تمامی روزهای مصیبتکشان بد است اما خوشی دل ضیافتِ دائمی است.
۶۹
از عدم مشورت تدبیرها باطل میشود، امااز کثرت مشورتدهندگان برقرار میماند
۷۰
دل مرد عادل در جواب دادن تفکّر میکند، اما دهان شریران چیزهای بد را جاری میسازد.
۷۱
چون راههای شخص پسندیده خداوند باشد، دشمنانش را نیز با وی به مصالحه میآورد.
۷۲
اموال اندک که با انصاف باشد بهتر است از دخل فراوان بدون انصاف.
۷۳
تحصیل حکمت از زر خالص چه بسیار بهتر است و تحصیل فهم از نقره برگزیدهتر.
۷۴
طریق راستان اجتناب نمودن از بدی است
۷۵
تأدیب احمقان حماقت است
۷۶
مرد دروغگو نزاع میپاشد
و دوستان خالص را از همدیگر جدا میکند
۷۷
مرد ظالم همسایه خود را اغوا مینماید، و او را به راه غیر نیکو هدایت میکند.
۷۸
کسی که دیرغضب باشد از جبّار بهتر استو هر که بر روح خود مالک باشد از تسخیرکننده شهر افضل است.
۷۹
اگر خرسی که بچههایش کشته شود به انسان برخورَد، بهتر است از مرد احمق درحماقت خود.
۸۰
کسی که به عوض نیکویی بدی میکند بلا از خانه او دور نخواهد شد.
۸۱
ابتدای نزاع مثل رخنه کردن آب است پس مخاصمه را ترک کن قبل از آنکه به مجادله برسد.
۸۲
دوست خالص در همه اوقات محبت مینماید
۸۳
هر که معصیت را دوست دارد منازعه را دوست میدارد
۸۴
دل شادمان شفای نیکو میبخشد، اما روح شکسته استخوانها را خشک میکند.
۸۵
پسر احمق برای پدر خویش حزن است و به جهت مادر خویش تلخی است.
۸۶
هنگامی که شریر میآید، حقارت هم میآید، و با اهانت خجالت میرسد.
۸۷
دهان احمق هلاکت وی است و لبهایش برای جان خودش دام است.
۸۸
او نیز که در کار خود اهمال میکند، برادر هلاککننده است.
۸۹
اسم خداوند برج حصین است که مرد عادل در آن میدود و ایمن میباشد.
۹۰
تواضع مقدّمه عزّت است
۹۱
دل مرد فهیم معرفت را تحصیل میکند
۹۲
هر که زوجهای یابد چیز نیکو یافته است و رضامندی خداوند را تحصیل کرده است.
۹۳
فقیری که در کاملیت خود سالک است از دروغگویی که احمق باشد بهتر است
۹۴
توانگری دوستان بسیار پیدا میکند، اما فقیر از دوستان خود جدا میشود.
۹۵
عقل انسان خشم او را نگاه میدارد، و گذشتن از تقصیر جلال او است.
۹۶
پند را بشنو و تأدیب را قبول نما، تا در عاقبت خود حکیم بشوی.
۹۷
زینت انسان احسان او است و فقیر از دروغگو بهتر است.
۹۸
هر که بر پدر خود ستم کند و مادرش را براند، پسری است که رسوایی و خجالت میآورد.
۹۹
ای پسرِ من شنیدن تعلیمی را ترک نما که تو را از کلام معرفت گمراه میسازد.
۱۰۰
از نزاع دور شدن برای انسان عزّت است
۱۰۱
خواب را دوست مدار مبادا فقیر شوی چشمان خود را باز کن تا از نان سیر گردی.
۱۰۲
لبهای معرفت جواهر گرانبها است
۱۰۳
فکرها به مشورت محکم میشود
۱۰۴
هر که پدر و مادر خود را لعنت کند چراغش در ظلمت غلیظ خاموش خواهد شد
۱۰۵
ظلم شریران ایشان را به هلاکت میاندازد، زیرا که از بجا آوردن انصاف ابا مینمایند.
۱۰۶
طریق مردی که زیر بار گناه باشد بسیار کج است اما اعمال مرد طاهر، مستقیم است .
۱۰۷
در زاویه پشتبام ساکن شدن بهتر است از ساکن بودن با زن ستیزهگر در خانه مشترک.
۱۰۸
هر که گوش خود را از فریاد فقیر میبندد، او نیز فریاد خواهد کرد و مستجاب نخواهد شد.
۱۰۹
انصاف کردن خرّمی عادلان است اما باعث پریشانی بدکاران میباشد.
۱۱۰
هر که از طریق تعقّل گمراه شود، در جماعت مردگان ساکن خواهد گشت.
۱۱۱
هر که عیش را دوست دارد محتاج خواهد شد
۱۱۲
در زمین بایر ساکن بودن بهتر است از بودن با زن ستیزهگر
۱۱۳
در منزل حکیمان خزانه مرغوب و روغن است اما مرد احمق آنها را تلف میکند.
۱۱۴
مرد شریر روی خود را بیحیا میسازد، و مرد راست طریق خویش را مستحکم میکند.
۱۱۵
شهوت مرد کاهل او را میکشد، زیرا که دستهایش از کار کردن ابا مینماید.
۱۱۶
هر که دهان و زبان خویش را نگاه دارد، جان خود را از تنگیها محافظت مینماید.
۱۱۷
مرد حکیم به شهر جبّاران برخواهد آمد، و قلعه اعتماد ایشان را به زیر میاندازد.
۱۱۸
هر که عدالت و رحمت را متابعت کند، حیات و عدالت و جلال خواهد یافت.
***
منبع:وبسایت ابوالقاسم کریمی
http://k520.ir/
۱۲ اسفند ۱۳۹۹
تهران – ورامین
پاسخ ها