پیش از اینکه شروع به خواندن این مقاله کنید، به آهنگ موردعلاقهتان فکر کنید. این آهنگ الان پخش نشده است، اما شما صدای خواننده و موسیقی آن را به یاد آوردید. این حافظه شنیداری است که حافظه پژواک هم نامیده میشود. انسان میتواند به روشهای مختلفی آنچه را تجربه کرده است بعد از پایان آن نیز به یاد آورد. یکی از این روشها حافظه شنیداری است که در این مقاله راجع به آن صحبت خواهیم کرد.
حافظه شنیداری یکی از حافظههای حسی است و اطلاعاتی را که از گوش به مغز وارد میشوند بهمدت چند ثانیه ذخیره میکند تا مغز فرصت کافی برای پردازش و درک صدا را داشته باشد. محققانی که در دهه ۱۹۷۰ درباره این حافظه تحقیق میکردند، متوجه شدند که اگر انسان به اطلاعات شنیداری توجه نکند، بعد از چند ثانیه محو میشوند و بعد از آن، بهیادآوردنشان مشکل خواهد بود.
وقتی به چیزی نگاه میکنید، احتمالا فرصت کافی دارید تا به نگاهکردن ادامه دهید و جزئیات آن را به خاطر بسپارید. اما صداها این ویژگی را ندارند؛ شما هر صدا را فقط ۱ بار میشنوید مگر اینکه دستگاه ضبط صوتی وجود داشته باشد و آن را بازپخش کند. به همین دلیل حافظه شنیداری صدایی را که شنیدهاید مدت کوتاهی ذخیره میکند تا فرصت پردازش آن را داشته باشید. بعد از آن اگر شما به صدا توجه کنید، جزئیات آن وارد حافظه کوتاهمدت میشود و در برخی موارد هم به حافظه بلندمدت منتقل میشود.
شما هر روز از حافظه شنیداری خود استفاده میکنید. وقتی به موسیقی گوش میدهید، مغز شما چند ثانیه قبلی از نتهای موسیقی و صدای خواننده را به خاطر میآورد و آهنگی منسجم در ذهن شما تشکیل میشود. موقعی که با کسی صحبت میکنید، چند ثانیه آخر صحبتهای او در حافظهتان باقی میماند تا بتوانید حرفهایش را به هم ربط بدهید و منظورش را متوجه شوید. وقتی صدایی اطرافتان میشنوید، مدت کوتاهی آن را به یاد میآورید تا بتوانید پردازشش کنید و واکنشی مناسب نشان دهید؛ مثلا اگر هنگام ردشدن از خیابان حواستان نباشد و صدای بوق ماشین بشنوید، این صدا مدتی در حافظهتان باقی میماند تا پردازشش کنید، واکنش مناسب نشان دهید و از جلوی ماشینها کنار بروید. همه این موارد کاربردهای حافظه شنیداری در زندگی روزمرهاند.
یکی از کاربردهای جذاب حافظه شنیداری در مراکز تفریحی ترسناک است. مکانهایی مثل اتاق فرار، سینماهای چندبعدی یا سینماهایی که فیلمهای ترسناک و هیجانانگیز نشان میدهند، معمولا بلندگوهایی دارند که صداها را رسا و واقعی منتقل میکنند. بنابراین وقتی این صداها در حافظه شما ذخیره میشوند، مغز تصور میکند شما واقعا در محیطی ترسناک حضور دارید و آدرنالین ترشح میکند.
حافظه شنیداری کودکان و بزرگسالان ناخودآگاه عمل میکند. وقتی امواج صوتی وارد گوش انسان میشوند، بر عصب شنوایی انسان اثر میگذارند و تکانههای الکتریکی آن به مغز منتقل میشوند. بعد از دریافت صدا در مغز، یک خاطره شنیداری شکل میگیرد. مغز جزئیات این خاطره را پردازش و آن را در قشر شنوایی اولیه ذخیره میکند. اکنون مغز زمان کافی برای درک جزئیات صدا را خواهد داشت و میتواند آن را به حافظه فعال منتقل کند.
گوشهای ما مدام در حال شنیدن صداهای اطراف هستند و آنچه در حافظه شنیداری ذخیره شده است، سریع با دادههای جدید جایگزین میشود. طبق تحقیقات، اطلاعات فقط ۲ تا ۴ ثانیه در این بخش از مغز باقی میمانند. بعد از آن در صورت نیاز به حافظه کوتاهمدت منتقل و در غیر این صورت برای همیشه فراموش میشوند.
جالب است بدانید که حافظه شنیداری انسان از حافظه دیداری او قویتر است. وقتی در حال نگاهکردن به چیزی هستید، اگر آن را آگاهانه به خاطر نسپرده باشید، بعد از چند میلیثانیه فراموشش خواهید کرد. علت این است که معمولا چیزهای دیدنی از بین نمیروند و میتوان تا موقع اتمام پردازش مغز به آنها خیره شد. اما صداها مدت خیلی کوتاهی شنیده میشوند و سپس از بین میروند. بنابراین باید مدت بیشتری در حافظه شنیداری باقی بمانند تا امکان پردازش اطلاعات برای مغز وجود داشته باشد.
حافظه شنیداری در کودکان از ۲ تا ۶سالگی پیشرفت میکند و به تکامل میرسد. اما با رسیدن به میانسالی کمکم ضعیف میشود. بر اساس آزمایشهای انجامشده، افراد سالمند و میانسال در اموری که به حافظه صوتی نیاز دارند ضعیفتر از جوانان عمل میکنند. اما این بدان معنا نیست که همه افراد در سنین بالا به اختلال حافظه شنیداری دچار میشوند. مهمترین عوامل بروز اختلال در این حافظه عبارتاند از:
طبق تحقیقات، بیماریهای مربوط به حافظه مانند آلزایمر یا زوال عقل روی حافظه شنوایی تأثیری ندارد. البته ممکن است بیمار بهخاطر مشکلات حافظه کوتاهمدت توانایی پردازش اطلاعات دریافتی از بخش شنیداری را نداشته باشد و واکنش درستی به صداها نشان ندهد.
همان طور که گفتیم، اطلاعات شنیداری ۲ تا ۴ ثانیه در حافظه باقی میمانند. البته بر اساس بررسیهای انجامشده روی افراد مختلف، بعضی از افراد تا ۹٫۷ ثانیه هم میتوانند اطلاعات شنیداری را ذخیره کنند. این بدان معنا نیست که همه افراد باید حافظه شنیداری ۱۰ثانیهای داشته باشند و کمتر از این مقدار اختلال محسوب میشود، بلکه به این معناست که ظرفیت حافظه شنیدنی در افراد مختلف با هم متفاوت است.
محققان بر این باورند که راههایی برای تقویت حافظه شنیداری در بزرگسالان وجود دارد، بهخصوص افرادی که این بخش از حافظهشان بهخاطر سکته یا ضربه مغزی ضعیف شده است. راههای تقویت این حافظه عبارتاند از:
تقویت حافظه شنیداری در کودکانی که دچار اختلالات پردازش زبان یا کمشنوایی و ناشنواییاند، به تمرینهای تخصصی نیاز دارد. این کودکان در فرایند گفتاردرمانی یا تمرینهای شناختی که انجام میدهند، کمکم یاد میگیرند صداها را مدتی در حافظه نگه دارند، آنها را پردازش کنند و واکنش لازم را به صدا نشان بدهند.
در کل انسان ۴ نوع حافظه مختلف دارد؛ حافظه حسی، حافظه کوتاهمدت، حافظه فعال و حافظه بلندمدت. بیایید بررسی کنیم که خاطرات شنیداری ما چطور در این حافظهها جای میگیرند.
حافظه حسی اطلاعات ورودی از حواس پنجگانه را مدت کوتاهی ذخیره میکند. مثلا حافظه شنیداری نوعی حافظه حسی است که وظیفه ذخیره ورودیهای گوش را بر عهده دارد. وقتی صدایی چند بار تکرار میشود یا شما آگاهانه به آن توجه میکنید یا حتی صدایی است که به خاطرهای در ذهنتان ارتباط دارد، حافظه کوتاهمدت فعال میشود و صدا را ذخیره میکند. بنابراین دیگر بعد از ۴ ثانیه فراموش نمیشود. اما حافظه کوتاهمدت هم چندان قدرتمند نیست و هنوز احتمال فراموشکردن آنچه شنیدهاید، زیاد است.
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که جایی صدایی آشنا شنیده باشید و بهسمت آن برگشته باشید و خاطراتی در ذهنتان زنده شده باشند. این اتفاق حاصل همکاری حافظه شنیداری و حافظه بلندمدت شماست که گاهی شما را به خاطرات خوب وصل میکند و گاهی هم دردی را تازه میکند. با استفاده از این حافظه میتوان مطالب مختلف را یاد گرفت، از موسیقیها لذت برد و با دیگران ارتباط برقرار کرد. در این مقاله عملکرد این بخش از مغز را بررسی کردیم. اگر سؤالی در این باره دارید، در بخش دیدگاهها مطرح کنید و اگر هم تجربه یا اطلاعاتی درباره روش درمان اختلال حافظه شنیداری در بزرگسالان دارید، با ما به اشتراک بگذارید تا تکمیلکننده مطلب باشد.
پاسخ ها